همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی
همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی

فالگوش



منتخب کامنت های شبکه های اجتماعی مجازی و سنتی


نظرات 310 + ارسال نظر
همطاف یلنیز شنبه 30 آبان 1394 ساعت 13:24 http://rahi-2bare.blogsky.com/

pic<http://s3.picofile.com/file/8223934684/kezb.jpg>pic
.

سارا... شنبه 23 آبان 1394 ساعت 17:18

ﻣﻴﮕﻮﯾﻨﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎﺯﺭﮔﺎﻥ ﺧﺮﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﻣﻴﻜﺸﻴﺪ، ﺗﺎ ﺑﻪ دﺍﻧﺎﻳﯽ ﺭﺳﻴﺪ ...
ﺩﺍﻧﺎ ﭘﺮﺳﻴﺪ : ﭼﻪ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﺧَﺮ ﺩﺍﺭﯼ ﻛﻪ ﺳﻨﮕﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺭﺍﻩ ﻧﻤیرود؟
ﻣﺮﺩ ﺑﺎﺯﺭﮔﺎﻥ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ : ﻳﻚ ﻃﺮﻑ ﮔﻨﺪﻡ ﻭ ﻃﺮﻑ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﺎﺳﻪ ...
ﺩﺍﻧﺎ ﭘﺮﺳﻴﺪ : ﺑﻪ ﺟﺎﻳﯽ ﻛﻪ ﻣﻴﺮﻭﯼ ﻣﺎﺳﻪ ﻛﻤﻴﺎﺏ ﺍﺳﺖ؟
ﺑﺎﺯﺭﮔﺎﻥ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ : ﺧﻴﺮ، ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺣﻔﻆ ﺗﻌﺎﺩﻝ ﻃﺮﻑ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﺎﺳﻪ ﺭﻳﺨﺘﻢ ...
ﺩﺍﻧﺎ ﻣﺎﺳﻪ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻨﺪﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻭﻗﺴﻤﺖ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺭﮔﺎﻥ ﮔﻔﺖ : ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﻧﻴﺰ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﻮ ﻭ ﺑﺮﻭ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺖ ...
ﺑﺎﺯﺭﮔﺎﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﭼﻨﺪ ﻗﺪﻣﯽ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﺑﺎ ﺧَﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﻓﺖ، ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺎ ﭘﺮﺳﻴﺪ : ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﭼﻘﺪﺭ ﺛﺮﻭﺕ ﺩﺍﺭﯼ؟
ﺩﺍﻧﺎ ﮔﻔﺖ : ﻫﻴﭻ ...
ﺑﺎﺯﺭﮔﺎﻥ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﺍﻭﻝ ﺑﺎﺯ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺑﺎ ﻧﺎﺩﺍﻧﯽ ﺧﻴﻠﯽ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﻡ، ﭘﺲ ﻋﻠﻢ ﺗﻮ ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺩﺕ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﻛﺮﺩ ﺑﻪ ﻛﺸﻴﺪﻥ ﺧَﺮ ﻭ ﺭﻓﺖ ...
ﺍﻳﻦ ﻭﺍﻗﻌﻴﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺎﺳﺖ ! ﻭﺍﻡ ﺧﻮﺩﺭﻭ 25 ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ، ﻭﺍﻡ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ 3 ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ !
ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻭﺍﻡ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻭ ﻭﺍﻡ ﺧﺮﯾﺪ ﺧﻮﺩﺭﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺩﺭ ﺍﻭﻟﻮﯾﺖ ﺩﻭﻟﺖ ﻭ ﺑﺎﻧﮏ ﻣﺮﮐﺰﯼ ﺍﺳﺖ .
ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﯾﺎ ﺭﻭﻧﻖ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺍﻧﺤﺼﺎﺭﯼ ﺧﻮﺩﺭﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﺧﺎﺹ
ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﮐﻨﯿﺪ. ﻗﺎﺿﯽ ﻭﺟﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺷﻤﺎﺳﺖ .
ﺩﮐﺘﺮ ﯾﻮﺳﻒ ﻧﺠﻔﯽ _ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ

شنگین کلک سه‌شنبه 19 آبان 1394 ساعت 11:51

pic<http://s3.picofile.com/file/8221956934/HKH5.jpg>pic
خبرنگاراعزامی صداوسیما : حاج خانم چندتا اولاد دارید؟
حاج خانم : 5 تا بچه داشتم !
-مگه الآن دیگه نداریدشون ؟
-نه ماد ر. 2 تاشون اسیرشدن . 3 تاشون مفقود الاثر!
-ماشاالله به شما شیرزن صبور! مادرجان کدوم منطقه اسیر
و مفقود شدن ؟
- 2 تاشون دختر بودند . شوهر کردن اسیرشدن
3 تاشون هم پسر بودن زن گرفتند مفقود الاثر شدن

مریم دوشنبه 4 آبان 1394 ساعت 10:38

شهادت امام سجاد علیه السلام تسلیت و تعزیت باد

امام صادق علیه السلام می فرماید: پس از حادثه عاشورا، امام سجاد علیه السلام بیست سال پیوسته گریست ...
و نقل شده :
روزی امام سجاد علیه السلام از بازار عبور می کرد. قصابی را دید که قصد ذبح گوسفندی را دارد، ایستاد و گریست.
قصّاب و مردم کوچه و بازار گرد او جمع شدند. قصاب که بیم آن داشت از او خطایی سر زده باشد، از حضرت پوزش طلبید.
امام سجاد علیه السلام پس از آن که همه دیدگان مردم را به سوی خود جلب کرد، فرمود:
«آیا به این حیوان که قصد سر بریدنش را داری، آب داده ای؟» وی گفت: «یابن رسول اللّه ! روش مسلمانی چنین است».
آن گاه حضرت فرمود: «من به چشمان خود دیدم که پدر و برادرانم و یارانش را در کنار آب گوارای فرات، با لب تشنه شهید کردند».

دادو دوشنبه 4 آبان 1394 ساعت 10:03 http://www.dado23.blogsky.com

با سلام و جهت اندکی تنویر خوانندگان ؛
مطلبی که نوشته شده بود از نوع آیا می دانید نبود بلکه یک حکایت بود از یکی از بزرگان شیعه که در روزگاری می زیست که حکام سنی بر تخت بودند و سعایتش را پیش حاکم برده بودند و او دیده بود اوضاع بر قراری است که به بهانه ای او را بکشند و وقتی او را تکفیر کرده بودند که شما چرا به خلافای سه گانه لعن می فرستید و زیارت عاشورا و این العن ها را برایش نشان داده بود برای خلاص کردن خود این داستان را ساخته بود که منظور از این ملعونین اول و دوم و سوم و ... قابیل و ... می باشد !!
ناقص بیان کردن یک داستان می تواند موجب انحراف فکری بشود !! آنها که زیارت عاشورا می خوانند می دانند اول و ثانی و ثالث و رابع منظور کی هست !! شاید روزی باقتضای مصالحی لازم باشد زیارت عاشورا خوانده نشود ولی تحریف و تقصیر ادعیه باعث زایل شدن برکت آن دعا می گردد...

انصاری دوشنبه 4 آبان 1394 ساعت 09:14

آیا میدانستید، در زیارت عاشورا وقتی میخوانند، اللهم العن الاول و الثانی و الثالث و الرابع، ویزید خامسا ..چه کسانی هستند؟؟؟
اولی قابیل پسر حضرت ادم، که پایه گذار قتل و فساد بود.
دوم قیدار فرزند سالف، قاتل شتر صالح نبی ع است.
سومی پادشاه رومانی بیلاطس، قاتل حضرت یحیی ع،،، که سر حضرت یحیی را در دشت گذاشت، و مدتها خون ازآن میجوشید،، تا عذاب الهی به این شکل ایجاد شد که بخت النصر پادشاه سفاک وظالم عراق جهت حکومت گستری خود به انجا حمله کرد و 7000 یهودی را کشت و بقیه را اسیر برد، سپس خون حضرت یحیی از جوشیدن، باز ایستاد.
چهارمین نفر ابن ملجم مرادی قاتل حضرت علی ع است،، که توسط دختری به نام قطام تحریک شد.
و پنجمین یزید بن معاویه علیه اللعنه قاتل امام حسین ع است.
لطفا منتشرشودتادشمنان باتفسیرنابجا جهت تفرقه افکنی استفاده ننمایند،.
منبع:
مجالس المومنین- قاضی نورالله شوشتری(ره) ص 291

مریم شنبه 2 آبان 1394 ساعت 17:10

سلام
جناب شنگ ممنون برای اینکه شعر زیبای جناب آرشید رو اینجا گذاشتید
بعضی وقتا یک شعر کوتاه تاثیری به مراتب بیشتر از مجالس مداحی و روضه خوانی داره

شنگین کلک شنبه 2 آبان 1394 ساعت 16:45

ای ... مردمان !
من اهل کویرم ...
دیر آشنا با دلشوره ی عطش !
دلواپس این قافله نباشید ...
تک تک کاروانیان سیراب شدند
رفتگان با خون
و ماندگان از اشک .

آرشید

مریم شنبه 2 آبان 1394 ساعت 10:37

بر نیزه ها تلاوت خورشید ، دیدنی ست
قرآن کســـی شـــنیده از این دلنــوازتر ؟

بر نیزه شــــرح سوره ی احـزاب می کند
در عاشــــــقی که دیده از او پاکبــــازتر ؟

مریم شنبه 2 آبان 1394 ساعت 10:36

قرنها
با غم تو زیستیم
رنجهای خویش را
سر به شانه ات گریستیم
ای تسلی تمام دردها
این عزا عزای دیگری ست
اشک هم
در این عزا
به هیچ کس
تسلیت نمی دهد!

"محمدرضا ترکی"

... جمعه 1 آبان 1394 ساعت 00:19

در سال 1354 شهردار وقت تهران ( غلامرضا نیک پی)
به دعوت شهردار سئول (پایتخت کره جنوبی) به کره میرود و در آنجا قرارداد خواهر خواندگی دو شهر تهران و سءول امضا میشود!
برای ایجاد حسن نیت، یکی از اصلی ترین خیابانهای سئول بنام "تهران" و یکی از خیابانهای اصلی تهران به نام "سئول" نامگذاری میشود!
شهردار وقت سئول در حین عقد قرارداد و روی جلد نسخه قرارداد جمله ای را مینویسد که جالب است....
"امیدوارم روزی شهر سئول نیز مانند تهران به شهر پیشرفته ای تبدیل بشود! "

بعد از گذشت 39 سال از آن تفاهم، خیابان سئول در تهران فقط اتوبانی سردرگم به خود دیده است،
ولی خیابان تهران در سئول به اصلی ترین و گرانترین خیابان کره تبدیل شده و دفاتر شرکتهای عظیم تجاری و صنعتی و مانند, سامسونگ,
ال جی, یاهو و گوگل در این خیابان است!
*سرنوشت این دو خیابان جلوه معنی داری به داستان "توسعه یافتگی" در دو کشور بخشیده است!
معنایی که برای ما ایرانیها قابل تامل است!!!
**********
غلامرضا نیک‌ پی‌ (۱۳۰۶-۱۳۵۸) زاده اصفهان، دکترایِ اقتصاد از دانشگاه لندن!
نیک‌ پی‌ مدت ۸ سالی‌ که شهردار تهران بود، تهران را به یک پایتخت کاملا مدرن، امروزی و تحت کنترل تبدیل کرد...
برایِ زیبا سازی, امنیت عبور و مرور و سرعت رفت و آمد بسیار تلاش کرد، هم چنین طرحهایِ امروزی مثل سازمان شهرداری، شهرسازی ، فضایِ سبز و...همه در زمان او انجام شد!
بدون شک، تهران یکی‌ از بهترین پایتختهایِ جهان بود که آب و هوایی تمیز و با کیفیت و ترافیکی تحت کنترل داشت و نیک‌ پی‌ بسیار به این موارد افتخار میکرد!
پس از انقلاب...
دادگاه انقلاب او را به جرم سخت گیری در اجرایِ قوانین
و مجانی‌ نکردن آب و برق،
تیر باران کرد...!!

مریم چهارشنبه 29 مهر 1394 ساعت 15:48

ام البنین مادر حضرت اباالفضل‏«ع‏»و همسر امیر المؤمنین پس از شهادت حضرت فاطمه بود که به معرفى عقیل، برادر حضرت امیر، به همسرى على‏«ع‏»در آمد.
نامش‏«فاطمه بنت ‏حزام‏»،از قبیله‏«بنى کلاب‏» و خواهر «لبید» شاعر بود.
زنى بود با شرافت، از خانواده ‏اى ‏ریشه ‏دار و دلاور و نسبت به فرزندان حضرت زهرا نیز بسیار مهربان بود
ثمره ازدواج ‏على‏«ع‏»با او چهار پسر بود، به نامهاى: عباس، جعفر، عبدالله و عثمان، که هر چهارفرزندش روز عاشورا در رکاب سید الشهدا به شهادت رسیدند.
ام البنین،پس از شهادت فرزندانش،همه روزه به بقیع مى ‏رفت و بچه‏ هاى عباس را نیز به همراه مى ‏برد و به یاد فرزندان شهیدش مرثیه و نوحه مى‏ خواند. زنان مدینه نیز به ندبه ونوحه سوزناک او جمع مى ‏شدند و مى‏ گریستند. اشعارى هم در باره عباس سروده بود.
وقتى زنان به ام البنین تسلیت مى‏ گفتند،مى ‏گفت دیگر مرا «ام البنین‏» خطاب نکنید، چرا که‏ امروز دیگر آن فرزندانم نیستند و شهید شده ‏اند:
لا تدعونى و یک ام البنین تذکرینى بلیوث العرین کانت بنون لى ادعى بهم و الیوم اصبحت و لا من بنین...
به این بانوى بزرگوار و مادر چهار شهید، قبل از ولادت فرزندانش فاطمه مى ‏گفتند، اما پس از آن که داراى آن فرزندان شد، «ام البنین‏»خطابش کردند،یعنى مادر پسران.عباس 34سال داشت،عبد الله 25 سال،عثمان 21 سال و جعفر 19 سال.

( فرهنگ عاشورا : جواد محدثی )

مریم چهارشنبه 29 مهر 1394 ساعت 15:44

ذوالجناح به معنی بالدار ، نام اسب حسین بن علی (ع ) که روز عاشورا بر آن نشسته بود . از آن جهت که این اسب ، رهوار و تند رو بوده است ، به آن ذوالجناح می گفته اند . این اسب ، پس از شهادت آن حضرت ، از پیکر وی دفاع می کرد و به سواران دشمن حمله می نمود و به این طریق ، تعدادی را کشت . سیدالشهدا (ع ) تا آخرین حد و لحظه توان خود ، سوار بر این اسب بود و مقاومت و جنگ می کرد . در پایان از روی اسب بر زمین کربلا افتاد .

نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه سیدالشهدا بر قتال ، طاقت داشت
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد

پس از شهادت امام حسین ع ، اسب او کاکل خود را به خون آغشته کرد و با صیحه و فریاد و گام بر زمین زدن به سوی خیمه ها دوید تا شهادت امام را به اهل بیت خبر دهد . زنان متوجه شهادت امام شدند و شیون آنان بر خاست .


منبع : فرهنگ عاشورا - جواد محدثی

مریم چهارشنبه 29 مهر 1394 ساعت 15:42

«آنها که تن به هر ذلتی می دهند تا زنده بمانند، مرده های خاموش و پلید تاریخند و ببینید آیا کسانی که سخاوتمندانه با حسین به قتلگاه خویش آمده اند و مرگ خویش را انتخاب کرده اند - در حالی که صدها گریزگاه آبرومندانه برای ماندنشان بود و صدها توجیه شرعی و دینی برای زنده ماندن شان بود - توجیه و تاویل نکرده اند و مرده اند، اینها زنده هستند؟
آیا آنها که برای ماندن شان تن به ذلت و پستی، رها کردن حسین و تحمل کردن یزید دادند، کدام هنوز زنده اند؟
هرکس زنده بودن را فقط در یک لش متحرک نمی بیند، زنده بودن و شاهد بودن حسین را با همه وجودش می بیند، حس می کند و مرگ کسانی را که به ذلت ها تن داده اند تا زنده بمانند، می بیند .»
شهدا زنده اند و سیدالشهداء زنده ترین شهید تاریخ است . نام او ، یاد او ، خاطره او و داستان شگرف کربلای او ، همه و همه در طول تاریخ برای همه نسل ها نیروبخش، حیات آفرین، امیدزا و انقلاب گستر است .
به راستی کدامین ملت را می توان سراغ گرفت که با روح و خون حسین همگرایی کنند و به افتخار یکی از دو پیروزی نرسند؟
خون حسین، مایه حیات بخشی است که در گذر زمان بر کالبد ملت ها دمیده می شود و آنها را به زندگی فرا می خواند و حسین علیه السلام زنده جاویدی است که هر سال، دوباره شهید می شود و همگان را به یاری جبهه حق زمان خود، دعوت می کند .

امام حسین (ع) - دکتر علی شریعتی

مریم سه‌شنبه 28 مهر 1394 ساعت 10:04

حضرت عباس بن علی علیه السلام:

عباس در لغت، به معناى شیر بیشه، شیرى که شیران از او بگریزند است.
حضرت عباس علیه السلام، قامتى رشید، چهره ‏اى زیبا و شجاعتى کم نظیر داشت و به خاطر سیماى‏ جذابش او را «قمر بنى هاشم‏» مى‏ گفتند.
در حادثه کربلا، سمت پرچمدارى سپاه‏ حسین‏«ع‏» و سقایى خیمه‏ هاى اطفال و اهل بیت امام را داشت و در رکاب برادر، غیر از تهیه آب،نگهبانى خیمه‏ ها و امور مربوط به آسایش و امنیت ‏خاندان حسین‏«ع‏»نیر برعهده او بود و تا زنده بود، دودمان امامت، آسایش و امنیت داشتند
روز عاشورا،سه برادر دیگر عباس پیش از او به شهادت رسیدند.
وقتى علمدار کربلا از امام حسین‏«ع‏» اذن میدان طلبید حضرت از او خواست که براى کودکان تشنه و خیمه‏ هاى بى آب، آب تهیه کند.
ابو الفضل‏«ع‏» به فرات رفت و مشک آب را پر کرد و د ربازگشت به خیمه‏ ها با سپاه دشمن که فرات را در محاصره داشتند درگیر شد و دستهایش ‏قطع گردید و به شهادت رسید.
البته پیش از آن نیز چندین نوبت. هم رکاب با سید الشهدا به‏ میدان رفته و با سپاه یزید جنگیده بود.
عباس، مظهر ایثار و وفادارى و گذشت بود. وقتى ‏وارد فرات شد، با آن که تشنه بود، اما به خاطر تشنگى برادرش حسین‏«ع‏»آب نخورد و خطاب به خویش چنین گفت:
یا نفس من بعد الحسین هونى و بعده لا کنت ان تکونى هذا الحسین وارد المنون و تشربین بارد المعین تالله ما هذا فعال دینى
و سوگند یاد کرد که آب ننوشد.
وقتى دست راستش قطع شد،این رجز را مى‏ خواند:
و الله ان قطعتموا یمینى انى احامى ابدا عن دینى و عن امام صادق الیقین نجل النبى الطاهر الامین
و چون دست چپش قطع شد،چنین گفت:
یا نفس لا تخشى من الکفار و ابشرى برحمة الجبار مع النبى السید المختار قد قطعوا ببغیهم یسارى فاصلهم یا رب حر النار
شهادت عباس،براى امام حسین بسیار ناگوار و شکننده بود.
جمله پر سوز امام، وقتى‏ که به بالین عباس رسید، این بود:
«الآن انکسر ظهرى و قلت‏حیلتى و شمت بى عدوى‏».
و پیکرش، کنار«نهر علقمه‏» ماند و سید الشهدا به سوى خیمه آمد و شهادت او را به اهل بیت‏ خبر داد.
هنگام دفن شهداى کربلا نیز،در همان محل دفن شد . از این رو امروز حرم‏ اباالفضل‏«ع‏»با حرم سید الشهدا فاصله دارد.

(فرهنگ عاشورا : جواد محدثی )

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد