همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی
همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی

سفر...

سلام


زیارتش بهانه نمى‌خواهد که حرمش خانه محبان است و حریمش کعبه عاشقان.

 

به قول دوستی، سفر را دوست دارم در راهِ رفت مثل پرنده‌ای هستی که می‌خواهی به آسمان پر بکشی و موقع برگشت شادمانی که  به لانه ات، محل امن و آرامشت برمی‌گردی ... از لحظه‌ای که شروع به بستن چمدانها می‌کنی لذت است تا وقتی که پا به خانه می‌گذاری.


مِهر امسال نیز  همراه گرامی والدین رفتیم شهر معصومه... قم

باز هم ریلی رفتیم و راه آهن و تلق تلق تولوق و ...

برای خرید بلیط به سایت رجا مراجعه کردم جالب انگیزناک! این بود که وقتی صفحه برنامه حرکت را گشودم دیدم در تاریخی که ما قصد سفر کردیم تخفیف دارد برای مسافران بالای 60 سال، ... به به

مثل قبل، کوپه دربست رزرو کردیم و رفتیم سراغ بستن بار و بندیل سفر ...

...

  

باز هم صبح زود رسیدیم قم (طبق تجربه سفر ریلی ،گرامی والدین را آماده کرده بودم برای ورود با تاخیر یک ساعته... که خلاف انتظار، زودتر از ساعت ثبت شده روی بلیط به مقصد رسیدیم!! 5:30 صبح راه آهن قم بودیم.)

پس از اقامه نماز صبح در مسجد ایستگاه، قصد خروج از راه آهن را داشتیم که خانمی نزدیکمان شد و پیشنهاد اجاره سوئیت با قیمت مناسب رو داد. خدارو شکر برای گرامی مادر خوب شد که به جای انتظار چندساعته تا تحویل اتاق در هتل آپارتمان مستقیم برویم ساکن شویم (ساعت تحویل اتاق 12 ظهر به بعد است گویا... تجربه خوبی شد با ساکن شدن در یکی از خانه های قم، برای اولین مرتبه با افراد دیگری غیر از مسئول پذیرش و کارکنان هتل، برخورد داشتیم و قسمتی از شرایط زندگی در قم را درک کردیم. مثال : کارت‌آب )

...

 

 همانند سایر مکان های مقدس، صحن و سرای بی‌بی معصومه نیز مدفن تنی چند از بزرگان و مشاهیر و افراد معروف زمانه است. از جمله بانو پروین اعتصامی و پدر

و

باز هم زواری از کشورهای همجوار...پاکستان اگر اشتباه نکنم... نپرسیدم خوو

                                                                                                   

                                                                                           

... اینبار قصد! کردم علاوه بر زیارت و گشت در داخل آستان مقدس، شهر را نیز بگردم.

یه کتابچه "همراه‌زائر" تهیه کردیم (ارجمند بابا یکی، از انتظامات حرم گرفتند) در فهرست مطالبش علاوه بر آداب زیارت و تاریخچه بنای بارگاه فاطمه معصومه سلام الله علیها، بعضی از اماکن دیدنی قم رو معرفی کرده بود از جمله: تیمچه بازار بزرگ، موزه آستانقدس، خانه های تاریخی و سیزده بوستان که بوستان نرگس ویژه بانوان معرفی شده بود به نشانی خیابان شهیدصدوقی (زنبیل آباد)

.

همطاف از مـــوزه شروع کرد نزدیک حرم-میدان آستانه

با پرداخت 2000 تومان یه برگ ورودیه تهیه و وارد موزه شدم . همان ابتدا یه کاتالوگ دریافت کردم (خداییش برای دیدن موزه باید همراه داشت.)

"موزه آستانه مقدسه از بین 125 موزه موجود در کشور، یکى از قدیمى ترین آن ها محسوب مى شود که در آبان ماه سال 1314 شمسى در محوطه داخلى حرم مطهر و محل فعلى مسجد شهید مطهرى تأسیس گردید.
ساختمان کنونى موزه که در میدان آستانه واقع است،  در فروردین ماه سال 1361 احداث شد ودرسال 1371 زیرزمین موزه نیز راه اندازى شد که مجموعاً ساخت آن به یک هزار متر مربع افزایش یافت. گویا فضاى فعلى موزه جوابگوى نیاز نیست و به همین دلیل در طرح جامع توسعه حرم مطهر، پیشنهاد تأسیس موزه اى بزرگ در چندین طبقه و همراه با امکانات و تجهیزات لازم ارائه شده است."


قرآن به خط نسخ قدیم – قرن هفتم به سال 661 هجری قمری-


چراغ روغنی – برنجی – قرن دهم – دوره صفوی


مطمئن نیستم این، در بخش قالیچه های دستباف ابریشمی بید یا پارچه ابریشمی


تابلو رنگ و روغن – قسمت نقاشی موزه


بخش تمبر


نقاره با بدنه مسی (طبل) - شیپور برنجی (کرنا)

ویژه استفاده در نقاره خانه حرم - اواخر دوره قاجاری

سماور زغالی از جنس برنج

.

چند ویترین هم مختص موجودات دریایی بود –صدف و ماهیان تاکسیدرمی و لاک پشت و ...



و


نقاشی گل و بوته مینایی


و درهای عظیم با روکش سراسری نقره و طلا که برخی دارای کتیبه با خط نستعلیق بود ( عظمت درها مرا گرفت خواستم در جوارشان عکس داشته باشم اطرافم را نگاهی کردم یه بازدیدکننده خانم میانسال نزدیکم بود ... از ایشان خواستم، لطف کرده و پذیرفتند فقط حیف عکس ها چندان واضح و کادربندی شده نیست)


این سنگ قبر هم  در بخش آثار حجاری بود. متعلق به یکی از شاهزادگان جوانمرگ شده قاجاری  کههمراه چند سنگ قبر دیگر از شاهان و رجال درباری، جمع آوری شده و در این موزه نگهداری! می شود... چون مدفن افراد فوق داخل حرم مطهر قرار دارد صرفاً جهت ارج نهادن به مقام هنر و هنرمند سختکوش ایرانى، آثار مذکور به موزه انتقال یافته است.

 

.........


موزه‌قم قسمت های متنوعی داشت. تقریبا تمام هنرهای دستی رو شامل می شد از سفالینه های سیلک کاشان تا آثارخاتم کاری و منبت کاری – فلز کاری – قالی، قالیچه و پارچه‌های دستباف- خوشنویسی و نقاشی و ...

یه سری هم سکه از دوره اشکانی تا نزدیکتر داشت که سریع گذشتم تا رسیدم به سنگ های تزیینی قیمتی دُر و یشم و عقیق.  قسمت کاشی های زرین فام و چلیپا و خشتی هم یه نظر انداخته و عبور کردم .ویترین های تمبر و اسکناس رو با دقت بیشتری تماشا کردم .اتاقی هم مختص تابلو های نقاشی بود (انواع تابلوهای نقاشی از شمایل ائمه معصومین علیه السلام تا تصاویر رجال سیاسی و تاریخی... آثاری از معین مصور و لطفعلی صورتگر و اسماعیل نقاشباشی) به گمانم در جوار همان اتاق تابلوهای خطاطی بید.قسمتی هم مختص هدایا و نذورات داشت مثل مدال های قهرمانی و ...

...


و اما بازار

یکی دیگر از اماکن دیدنی معرفی شده در "همراه زائر" بازار تیمچه بزرگ بود.


بازار ازسوی بازار مسگرها به خیابان 19 دی و از سمت بازارچه حسین آباد به خیابان طالقانی راه دارد .

به نظرم من از ورودی طالقانی (همان خیابان آذر سابق) وارد شدم.

بازارقم، شبیه اغلب بازارهای سنتی ماست. سرپوشیده با همان دریچه های نور سقفی... با راسته بازار و چهارسوق ها و ... (طول راسته بازار حدود یک کیلومتر و عرض آن به 6 متر می‌رسد)

سراها یک راسته فرعی دارند که در دو سوی آن مغازه‌ها ساخته شده و "دالون" نامیده می‌شوند. دالون بیشتر در مدخل سرا مشاهده می‌شود. این بخش از نظر هیاهو، خلوت‌تر از راسته‌های اصلی بازار است و نسبت به سقف بازار از ارتفاع کمتری برخوردار است

در مسیرم بیشتر پارچه فروشی بود و پوشاک و مغازه های فروش لوازم خانگی اعم از لوازم برقی تا سرویس های آشپزخانه و بلورجات!

در میان بازار نو با رسیدن به یک سه راهی، طبق نشانی یکی از کسبه پیچیدم سمت راست، همان ابتدا تیمچه بزرگ قرار داشت (وجه تسمیه این بنا به « بزرگ » به جهت دو تیمچه کوچک تر بازار قم بوده که در جریان تعریض خیابان از بین رفته اند).

این بنا از آثار ارزشمند هنر معماری دوران اسلامی است که توسط هنرمند برجسته عصر ناصری، استاد حسن قمی مشهور به معمارباشی در سال 1301 هـ . ق طراحی و اجرا شد. بانی بنا مرحوم سید محمود طباطبایی تاجر بزرگ قم و پدر مرحوم آقا حسین طباطبایی قمی است.

بنای تیمچه بزرگ قم از دو طبقه با پوشش طاق و گنبد تشکیل شده است با حجره هایی در پایین و غرفه هایی در طبقه بالایی با ارسی های زیبا ...

باز هم پر از قالی و قالیچه ( یعنی در تیمچه ها فقط  تجار فرش و قالی حضور دارند؟ )

...

نزدیک حرم به موازات پل آهنچی ، پل علیخانی قرار دارد که به پل بازار هم معروف است. سرپوشیده با 10 متر پهنا و دوطرف مغازه. گویا قبلا ابتدای بازار قدیم از اینجا شروع می شده است.در این بازارچه هم پوشاک و پارچه!حرف اول را می زد و البته اشیا دکوری و کادویی تزیینی و غرفه های فروش سوهان و آجیل و شیرینی





خرمهره سازی از صنایع دستی قم بشمار می‌آید

...

 

آن بزرگتر یک میلیون و دویست و پنجاه هزارتومان و دیگری نهصد و پنجاه هزار تومان. هردو قلم دست و رنگ ثابت

..........

نزدیک حرم، همان حوالی خیابان آستانه فضای وسیعی است که چندمورد، جلب توجه ام کرد

نخست یه مسجد بزرگ که نزدیک یکی از دیوارهایش این معرفی بید

 

(گویا اصل بنا به قرن سوّم هجری مربوط است، ولی اکنون از اصل بنا اثری نیست و بنای حاضر تجدید بنای آن مسجد قدیمی است. مسجد امام حسن عسکری ـ علیه السّلام ـ قدیمی‌ترین مسجد استان قم است و از اهمیت روحانی و ویژگی‌های معماری خاص برخوردار می‌باشد. این مسجد به مسجد جامع عتیق قم نیز معروف است.)

 

بعدی  آسانسورهایی که بالارونده نبید و رو به پایین میرفت! درست روبروی همان مسجد. از جوانی که قصد ورود به این آسانسور رو داشت پرسیدم مقصد آسانسور کجاست؟جواب داد پارکینگ!

پارکینگ طبقاتی زائر(سه طبقه پارکینک زیرزمین) با 16 دستگاه آسانسور

گویا نزدیک دو سال است که از این پارکینگ مجهز! استفاده می شود. به گمانم برای مسافران ماشین شخصی قبلا پارکینگ عمومی نزدیک حرم،  فقط پارکینگ  قمرود بود که آن  هم با حادثه سیل 88 ماجراها داشت...

 

بعدتر وجود سایه‌بان‌هایی به شکل چتربرعکس

(عجیب است، حالا که عکس های سفر قم رو مرور می کنم از این سایه‌بان‌های عظیم! عکسی ندارم منتهی یادم  است چندبار تابلوی هشدار چادرزدن ممنوع زیر این فضا دیدم و عکس هم گرفتم! نگرفتم؟)

....

دیدن خانه های تاریخی حاج علی‌خان زند که ساختمان  میراث فرهنگی در آن واقع شده و خانه حاجی‌خان در محله چهارمردان را گذاشته بودم برای روزی دیگر که فرصت دست نداد.

قبل از ظهر راهی این محله شدم. پیاده، پل بازار و آستانه رو رد کردم. وارد خیابان انقلاب یا همان چهارمردان شدم

ابتداى این محله باغچه کلاه مال و گذرقلعه و انتهاى آن بقعه امام‌زاده شاه حمزه و میدان‌کهنه است.

کنار مسجد چهارمردان، کوچه ای بود معروف به کوچه پنجه‌علی که مسجدی به همین نام در آن هست .(گویا در مسجد، طاقچه ای وجود دارد که با کاشی های رنگی ساخته شده و در وسط آن، قطعه سنگ خاکستری با نقش فرو رفته دست انسان قرار گرفته است.) کنجکاو شدم این قطعه سنگی و تصویر دست حک شده رو ببینم منتهی این کوچه به گمانم ته نداشت هرچه جلو رفتم کش آمد، وقتی پُرسان پُرسان رسیدم به مسجد با در بسته مواجه شدم .

 دخترخانمی گفت فقط وقت نماز، در مسجد باز می‌شود. به اذان ظهر هم بیش از یک ساعت زمان باقی بید.

خانمی از اهالی، نان سنگک بدست پیشنهاد داد بروم امامزاده زید و حمزه که انتهای کوچه هست و من دوباره راه افتادم. بعد از یه سه راهی، گنبد دیدم که البته ورودی اش یه ماشین بار! پارک بود .نماندم باز جلو رفتم


اینبار در ورودی امامزاده باز بود

با اینکه گوشه و کنار  مصالح ساختمانی وجود داشت و کارگران مشغول کار! وارد شدم

 



 

+ سفر پیشین ... مهر 92...گنجینه

و

+ قسمت قبلی همین سفر - امسال

 

 


نظرات 10 + ارسال نظر
علی امین زاده یکشنبه 8 آذر 1394 ساعت 11:42 http://www.pocket-encyclopedia.com

زمان خدمت، با بچه ها، یک بار حرم حضرت معصومه را رفتیم و شب را هم در جمکران ماندیم. آن موقع اینترنت اختراع نشده بود که بدانیم در قم دیدنیهای دیگر هم هست! باید نوبت بعد جبران کنم.

ممنون از این تور مجازی.

ممنون از همراهی
به نظرم در هر شهری دیدنی هایی هست و ما در سرزمین دیدنی ها زندگی می کنیم

بهمن پنج‌شنبه 5 آذر 1394 ساعت 12:36 http://www.life-bahman.blogsky.com

سلام دوست عزیز همطاف گرامی
اول اینکه من مطمئّنم اگه ناصرخسرو هم توی این روزگار بید! و مثل شما دوربین بدست بید ! بازم نمیتونست به این خوبی گزارشی از سفرش رو بنویسه ... دستت طلا
ضمنن سفرنامه شما منو به این فکر انداخت که چرا هروقت میرم قم ، ( الیته هر چند دهه یه بار ! ) فقط به فکر زیارت حرم حضرت معصومه هستم و انگار آتیش زیر پام گذاشتن ...
حالا این سفرنامه باعث شد که از این ببعد ، هرجا که خواستم برم ( اگه رفتم ! ) توی فکر دیدن جاهای دیگه هم باشم بجز زیارت گاه هاش...
همیشه به سیر و سفر و گردش و تفریح ، با دلی شاد و تنی سالم و لبی خندون ...

سلام
متشکرم گرامی دوست
به نظر همطاف هر شهر دیدنی های زیادی دارد برای مسافرانش جدا از سوغاتی هایش...
برقرار بمانید و تندرست

مریم چهارشنبه 4 آذر 1394 ساعت 20:19

جالبه که من این همه قم رفتم اما یکی از این جاهایی که شما رفتید نرفتم و جالب تر اینکه مادربزرگم خدابیامرز قمی بود (اگه بدونید چقدر افسوس می خورم که چرا هیچ وقت از مادربزرگم سوال نکردم چی شد که با دو تا از خواهرهاش از قم به اراک آمدند ؟ و چرا اون یکی خواهرشون قم موند و همراهشون نیامد؟!)
ممنون همطاف جان برای این سفرنامه ی پر و پیمون .( و تشکر ویژه برای آپلود عکسها) ان شاءالله به همین زودی یک سفر خاطره انگیز دیگه پیش رو داشته باشید

جالبتر اینکه من مشهدی! خیلی از جاهایی که مسافران و زوار در مشهد می شناسند و دیدند رو ندیدم
منم ممنون از همراهی همیشگی تان مریم بانو جانم

مریم دوشنبه 2 آذر 1394 ساعت 13:03

سلام
ممنون برای ادامه از دیروز
ما هر بار می ریم قم صرفا به خاطر زیارت می ریم و معمولا سفرمون بیشتر از نصف روز طول نمی کشه،"علاوه بر حرم حضرت معصومه (س) جمکران هم می ریم. "
برای همین من تا الان داخل بازار قم نرفتم شاید هم به خاطر اینکه می دونم چندان فرقی با بازار ما نداره(از لحاظ اجناس و شایدم معماری)
راستی از سوغاتی های قم ننوشتی تا من یک بار دیگه یادآوری کنم که سوهان فقط سوهان خودکار!

سلااام
تازه ادامه اش فردا ست
و اما سوغاتی
نه که در سفر قبلی درباره سوهان نوشته بودم اینجا فقط لینک دادم تا تکرار مکررات نشود. گویا سارا بانو نیز از طرفداران سوهان خودکار می باشندالبته بعد از سوهان ترد اصفهان

شنگین کلک دوشنبه 2 آذر 1394 ساعت 00:30

سلام
و سپاس از اینکه ما را هم با خودتون همسفر کردید
درمورد کارت آب تا حالا نشنیده بودم خیلی جالب بود کلی
معلوماتمان زیاد شد . ان شاالله همیشه درسایه والدین گرامی
به گشت و گذار باشید .

سلام
فعلا که سرمان گرم است ... دو پست رو یکجا کردیم و همساده رو ترجیح دادیم به خانه خود (خرمالوی یاد)
گویا شما هم بیشتر در این سرای رفت و آمد دارید ها

مریم یکشنبه 1 آذر 1394 ساعت 15:39

سلام
همیشه به زیارت و سیاحت
ببم جان کمی هم از داخل قطار می نوشتید. خوب بود؟ راضی بودید؟ آخرین باری که ما با قطار سفر کردیم همه راضی بودند و متفق القول می گفتند قطار خیلی بهتر از اتوبوسه. همین که می شه روی تختها دراز بکشی و بخوابی و خستگی در کنی خیلی خوبه...و البته بعضی قطارها از قطارهای دیگه بهترتره (هر چی پول بدی آش می خوری)
چه ساعتی از مشهد حرکت کردید؟ می خوام بدونم چند ساعت تو راه بودید؟
بازم همت شما قم دو قدم با ما فاصله داره و ما از سال 90 شایدم 91 دیگه نرفتیم قم
یادش بخیر سالهای قبل که با برادرم می رفتیم قم برای صرف ناهار یک راست می رفتیم فُندق النبی، غذاش خیلی خوب بود و مخصوص عربها بود. خدمه ی رستوران انتظار داشتند ما هم مثل عربها بهشون انعام بدیم اما برادرم می گفت فلوس لا موجود!
...راستی همطاف جان شما تو سفر خیلی بهتر از من نگاه می کنید من خیلی بی دقتم

سلام
بلی بلی راضی بودم هم من هم گرامی والدین. منم معتقدم قطار وسیله خوب و راحتیست ( البته اگر مانی! بیشتر موجود بید سفرهوایی در اولویت قرار داشت.)
ساعت حرکت ما از مشهد 15:15 بود و 5:30 رسیدیم. تقریبا 14 ساعته . البته بیشترش در شب و خواب گذشت
گفتید مخصوص عربها یاد مرغ سوخاری های مخصوص اعراب افتادم همان حوالی حرم.گرامی مادر در سفر قبلی هوس کرده و خریده بودند. به مذاق ما خوش نیامد آنقدر که چرب و چیلی بود ادویه خوب نداشت.والا
ممنون از تعریف ... در سفر همین تماشا و دیدن ها باقی می ماند خوو

ناهید یکشنبه 1 آذر 1394 ساعت 13:50

سلام
خیلی عالی بود بود ، از خوندن و تماشای پست لذت بردم!
همطاف جان که در سفرنامه نوشتن دست ناصر خسرو را از پشت بسته
به هرحال ممنون ،دستت درد نکنه بابت عکسها ...
الهی که همیشه به سلامتی و شادی به سیر و سفر و زیارت بروید

سلام نی جانم
متشکرم از حسن نظرت
در این یکی نوشته هایم کم بید، از حافظه و اینترنت عزیز کمک گرفتم

سهیلا یکشنبه 1 آذر 1394 ساعت 12:09 http://rooz-2020.blogsky.com/

چه پست مصور و حال خوب کنی بود. مرسی

بسی بسیارزیاد ممنون از همراهی و این تعریف خوب

دادو یکشنبه 1 آذر 1394 ساعت 12:05 http://www.dado23.blogsky.com

سلام

به به ...

چه سفرنامه ی مصور و خوبی ... ضمن خواندن کمی در قم قدم زدیم ...

سلام
ممنون
هنوز قدم زدن ها مانده (جای شما و البته موبایل خوبتان خالی بید در این موزه)

سارا... یکشنبه 1 آذر 1394 ساعت 11:51

سلام...

ایشالا همیشه به سفر و سیر وسیاحت و دلشادی مشغول باشید ...

خیلی ممنون که ما را هم همراه خودتان کردید در قسمتهایی از این سفر...

سلام
متشکرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد