همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی
همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی

آدمک های انتخاباتی در المپیک پارلمان ایران چه می کنند؟!

سلام .

قبل از اینکه مطلب را شروع کنم از دوستان عزیزی که احتمالا بخاطر سیاسی کردن فضای همساده ها از بنده دلگیر خواهند شد عذرخواهی می کنم اما باور کنید چه ما بخواهیم و چه نخواهیم در جامعه ای سیاست زده زندگی می کنیم  و هر از چندگاهی در آستانه انتخابات مختلف این سیاست زدگی ها در کف خیابان ظاهر می شوند .

از میان همه این اتخابات های موجود انتخابات مجلس مقوله ای سیاسی است که واگیر دارد در برهه ای از زمان تقریبا 2 سال مانده به هر انتخابات جوانه می زند و در ایام  تبلیغات قانونی و غیر قانونی اش ریشه می دواند در زندگی همه ما و پس از انتخابات به مدت 3 سال در سکوتی معنا دار نمایندگان مجلس رها می شوند تا هر کدام بسته به نیتی که از ورود به انتخابات داشته اند یکه تازی کنند اما در این بین افرادی هستند که چه در زمان یارگیری و چه تبلیغات و چه دوره نمایندگی نقش خزنده ای بازی می کنند که لازم دیدم اشاره ای به آنها داشته باشم :


این روزها روزهای خوبی نیست برای کسانی که می خواهند اخلاق مدار باشند اما در عرصه سیاسی هم فعالیت کنند .

نگویید اخلاق و سیاست هیچ ملازمتی با هم ندارند که دارند ؛ زیرا سیاسی ترین فردی که من می شناسم متخلق ترین آنها هم بود و حتی حاضر نشد بر علیه محمدرضا شاه ، شعاری غیر اخلاقی و غیر شرعی بسازند و در جواب کسانیکه می خواستند به شاه نسبت ناروا دهند در کمال فتوت و مردانگی فرمود: بانردبان معصیت نمی شود به پشت بام سعادت رسید ؛ و این یعنی ترکیب مبارک سیاست و دیانت ؛ روحش شاد.

انتخابات که می رسد همه سیاسی می شوند و دوست دارند در المپیک پارلمان ایران نقشی داشته باشند . حالِ شرکت کنندگان در این المپیک هم حالِ عجیبی است و آن تصاحب بالاترین سکو و یکی از 290مدال طلاست ؛ تعارف که نداریم در المپیک پارلمان ایران ، فقط مدال طلا ارزش دارد و بقیه مدال ها برای کسانیکه بدون تمرین وارد مسابقه شده اند افتخاری محسوب نمی شود، حتی اگر آن کاندیدای مغلوب قبل از همه برای رقبای پیروزش پیام تبریک بفرستد !

اما در این گیرودار برای کسانیکه در تمرین دموکراسی و رفتارهای سیاسی مبتنی بر کنش های اخلاقی از رقبا عقب مانده اند باید چاره ای اندیشید چون المپیک عرصه رقابت است نه میدان تمرین .

رفتارهای دور از شأن برخی افراد ، بگذارید راحت تر بگویم برخی اَبَر دلال های انتخاباتی را نمی دانم چه کسانی رصد می کنند و آیا کسی هست که به فکر مهار آنها باشد یا خیر ؟! شخصیت هایی که چهار سال برنامه ریزی می کنند تا در چهار سال دیگر به ریش مردم بخندند. چهار سال لابی می کنند تا چهار سال میدان بازی شان را به راهروهای مجلس بکشانند . چهار سال دسیسه می چینند تا چهار سال دیگر پستی برای خود و دیگر اطرافیان شان دست و پا کنند، چهار سال دگر دیسی تمرین می کنند تا بسته به شرایط یا مار باشند یا ماهی و این ماراتون در زیر پوست شهر و به دور از هیاهو در جریان است بدون آنکه آبی از آب تکان بخورد !

اَبَر دلالان، ادبیات خاص خودشان را دارند و مبنای ماندن یا ترک کردن یک کاندیدای مجلس را چیزی برای آنها تعیین نمی کند مگر تشخیص مقدار بهره ای که می توانند از آن نماینده بالقوه پارلمان دشت کنند . اگر احتمال و تداوم این بهره برداری ممکن بود که فَبِها آن کاندیدا را در کنار چهره های جدید و ناپخته نگه می دارند چون چند آبشخور بهتر از یک آب باریکه است و اگر استیفای حق نداشته شان مقدور و میسور نشد، ادبیات عوض می شود و آن هم هیچ نیست مگراینکه جای مالک و مملوک اطلاعات را عوض می کنند بین کسانیکه احتمال رقابت سرسختانه آنها محتمل تر است!!

اسامی این قبیل آدم ها کمابیش برای همگان آشکار است و این روزها اگر کمی گوش تیز داشته باشی صدای گرفته و خش دار آنها که از فرط مجیز گویی دچار التهاب تارهای صوتی شده اند همه جا پیچیده است اما شنیدن صدای آنها مستلزم قابلیت دریافت فرکانس های خاص هست و بقایای خیمه های آنها در ستادهای تبلیغاتی کاندیداهای ادوار گذشته هنوز پابرجاست ؛ جالب تر اینکه آدمک های انتخاباتی این قابلیت رادارند که همزمان از چند نفر دلبری کنند ؛ و به قول خودشان آنها مرده شور هستند و اینکه جنازه چه کسی را روی تخته سرد انتخابات بشویند مهم نیست مهم این است که از هر جنازه چه چیزی به آنها می رسد .

سمت دیگر این معامله جالب تر است و آن اینکه یک کاندیدای محترم چگونه و با چه استدلالی به خود می قبولاند که با این آدمک های انتخاباتی دمساز شود؟!

آدمک هایی که مانند بد افزارهای اینترنتی درحالیکه به ریش سیستم عامل تو می خندند اطلاعات و دارو ندارت را به جایی دیگر مخابره می کنند . آدمک هایی که هم از آخور می خورند و هم از توبره !!!

آدمک هایی که دانه را در خانه تو می خورند و در بستر اغیار تخم می گذارند و این نهایت ظرافت و هنر انهاست غافل از اینکه چهار سال دیگر آن تخم ها جوجه خواهند داد ، جوجه هایی که شبیه رقیب هستند تا صاحب ستاد!

اشتغالزایی این آدمک ها شاید یکی از دلایلی باشد که بزرگان قصد مقابله با آنها را ندارند چون بازار که داغ می شود این تقاضاست که اعتبار اجناس را تعیین می کند و قیمت ها وابسته میزان مشتری های صف کشیده هستند.

تا اسفندماه زمان زیادی نمانده است و سلامت انتخابات بستگی به این دارد که این آدمک ها تا چه حدی مهار شده باشند . آدمک هایی که رهزن دین هستند و باورهای مردم را به صلابه منافع خود می کشند و روح دموکراسی را در مسلخ خواسته های نامشروع خود قربانی می کنند.

توسعه و آبادانی کشور وابسته به انتخابی از سر عقلانیت و مبتنی بر مصالح نظام و تعالی همه جانبه است و یقینا با وجود آدمک های انتخاباتی صلاح و سلامتی برای انتخابات متصور نیست.

نظرات 8 + ارسال نظر
سروش چهارشنبه 16 دی 1394 ساعت 20:45 http://azadkish.mihanblog.com

-جمله ای که نقل کردین، از کیست؟ من حدس زدم از آیت الله طالقانی باشه اما تو گوگل که زدم، هم جمله ای که میومد کمی فرق داشت: از نردبان دروغ نمیشود... . و هم نیافتم که از کیست!
-مارماهی را مانند، منافقی چه کنند؟
-"صدای گرفته و خشدار" اگر که ایهام داشت یا نداشت، مرا یاد یک تیپ خاص سازمانی میاندازد که کمی شکم و بدن توپری دارند و موهای کوتاه و مبلغی ریش و ادبیات مشخص و حال و هوای معین و کت و شلوار و... من این تیپ را با چنین صداهایی به یاد میآورم.
-والا چندان درنیافتم که این دلالان انتخابات چه کسانیند؟ و تأثیرشان روی انتخابات و سلامتشان چیست؟
یک سابقه ی فعالیت تبلیغاتی انتخابات دارم و آن هم مربوط به ستاد دانشجویی دکتر معین در سال 84 در زاهدان است. در آن زمان کسانی را میدیدیم که فعال بودند و میگفتند اینها به دنبال پست و مقامند و کسانی را هم میدیدیم که میگفتند اینها جاسوسند. کسانی بودند که میگفتند هم اینجا حضور دارند و هم در فلان ستاد.
-نوشته ای دارم با عنوان "ننوشتنش اولیتر". در حال و هوای انتخابات است.

سارا... سه‌شنبه 15 دی 1394 ساعت 22:50

سلام...

ممنون از پستتون ... اما من هم مثل جناب امین زاده ...نظر خاصی ندارم...

ناهید سه‌شنبه 15 دی 1394 ساعت 12:27

سلام
با نظر دوستان عزیز به خصوص جناب کمانگیر کاملا موافقم
مقاله ی تحیلی تان بسیار جالب بود ، ایکاش می شد که در یکی از سایتهای رسمی کشور به اشتراک عموم گذاشت تا مخاطبین بیشتری از این مطلب بهره می جستند، ممنون

سلام
در سایت تابناک (اصفهان و اردبیل) درج شده
ممنونم که خواندید و خوشحالم که پسندیدید

kamangir یکشنبه 13 دی 1394 ساعت 23:11 http://ranandegan.blogsky.com

سلام
اگر بخوام شروعی داشته باشم همون نقطه ی پایان بهترین سراغازه !!! بقول جناب فاطمی و دادو و مریم بانو که به نوعی هر سه در یک راستا نظر دادند !!! مشکل اینه که ما خودمون نمیخواهیم و نمیدانیم چی میخواهیم !!!! دلیل تمام این مشکلات حال همون بیخیالی ها و دنبال ارای ریخته شده نرفتنه و صد البته مثل دو تیم بزرگ کشور که هر کدام طرفدارانی داره باید احزاب سیاسی هم طرفدارانی مشخص و پا به کار داشته باشند و همچنین قدرت در بین قدرتمندان !!! دست به دست نشه و پیدانشن آدمهای به ظاهر خنثی یی که سالهاست یکی از کرسی ها ارثیه ی پدریه خود و خاندانشون کردن و میخورن هاااااااااااااااااااااااااااا خودشونو و پدر پدر جدشون و به اصطلاح به خلق الله خدمت میکنند ! و تعجب بیشترم اینه که مثلا توی این دوره که 4 تا با سواد هم آمده اند و ثبت نام کردند از شورای نگهبان گرفته تا احزاب خاص ابراز تعجب میکنند که چرا اینهمه کاندید داریم حتما نقشه ی امریکاست !!! نه بابا ما آدم و فهمیده زیاد داریم شما شماره ی عینکتون 3 رقمی شده و سمعک هم جوابگوی گوش کرتان نیست .

سلام بارها عرض کرده ام که چند جمله باید از ادبیات کشور ما حذف شود از جمله عبارت بسیار مهلک (به من چه؟؟!!) یا عبارت (بابا بسازین بره دیگه کیه بیاد بررسی کنه ) و ...

مریم یکشنبه 13 دی 1394 ساعت 18:08

ما همه داستان کاشت و داشت و برداشت را می دانیم ( شاید چون خوانده ایم فکر می کنیم می دانیم و فقط می شناسیم !! ) ما رای هایمان را می بریم می کاریم و می آئیم خانه هایمان ، ولی داشت را رها می کنیم ، معلوم است چه می شود آنچه کاشته ایم قسمت حیوانات بیابان و کلاغها و ... می شود

از سخنان گهربار جناب دادو

سلام
کاملا با شما موافقم
وکیل بدون وجود موکل مفهومی ندارد
ما وکیل انتخاب می کنیم ولی از او مطالبه ای نداریم بنابراین نباید انتظاری غیر از شرایط فعلی داشته باشیم

دادو یکشنبه 13 دی 1394 ساعت 12:26 http://www.dado23.blogsky.com

با سلام

بحث داغ انتخابات با این شعله هایی که از هر طرف می زند نه تنها داغتر می شود بلکه دیگ مجلس را روسیاهتر می نمایاند !! با این حال من برخلاف خیلی از همکاران و دوستانم که در دورهمی های روزانه ، بدلایلی که بیشتر بوی هیزم اجنبی می دهد !! ، هیچگاه بحث نمایندگی و مجلس را بازی از پیش باخته نمی دانم و معتقد نیستم تمام افرادی که وارد این عرصه می شوند چشم طمعشان تیزتز از تفکراتشان باشد !! ولی ساختار فرهنگی فعلی جامعه ما همچنانچه آحاد مردم و خانواده ها و موسسات و کلهم کسب و کار را تحت تاثیر قرار داده و همه چیز را وارونه می کند ، مجلس را هم به عنوان نهاد زیر تاثیرات خود دارد و حتی سایر نهادها و بنگاهها را !!

رای دادن کار سختی نیست برای همین ملت همیشه در صحنه با درصد بالایی حضور یافته و صندوق ها را پر می کنند ولی پشت رای خود ایستادن شعور سیاسی می خواهد و مطالعه سیاسی و خیلی پارامترهای جهان های پیشرفته که ما عموما نه سطح اش را دارم و نه حال اش را !! رای که به صندوق ریخته شد همه می روند دنبال کار خودشان و فکر می کنند نماینده باید حرص و جوش بخورد و بجای رای دهنده ها بیدار بماند و ... هر وقت هم دلی تنگ شد یک وانت فحش بفرستد سراغش !! مطمئنا تا اینجا برسیم هزار تا بهانه داشته ایم و حالا برای هر کاری صد تا توجیه !!

ما همه داستان کاشت و داشت و برداشت را می دانیم ( شاید چون خوانده ایم فکر می کنیم می دانیم و فقط می شناسیم !! ) ما رای هایمان را می بریم می کاریم و می آئیم خانه هایمان ، ولی داشت را رها می کنیم ، معلوم است چه می شود آنچه کاشته ایم قسمت حیوانات بیابان و کلاغها و ... می شود ( مثل اینهمه حقی که از ملت ضایع شده و ... !! ) بعد برمی گردیم برای برداشت ، ولی " افسوس " برداشت می کنیم !!!

من هنوز بر این باورم منافع فردی در جامعه ی ما نهادینه تر است تا منافع ملی و جمعی !! و دموکراسی فریبی بیش نیست !!

سلام
جسارتا بنده هم مخالف عدم ورود به موضوع انتخابات هستم
ما سکوت می کنیم تا انهایی که جسارت داد و بیداد انداختن دارند بر سر سفره این ملت بنشینند
من نمونه نمایندگان فعال و با وجدان را دیده ام کاش همه ما با نگاه توسعه ای به فکر بستن تیم نمایندگی باشیم
290 آدم کار بلد دانشمند پاک انقلابی فرستادن به مجلس می تواند باعث جهش در توسعه کشور باشد .
آیا واقعا مجلس عصاره ملت می تواند باشد اگر ما صحنه را ترک کرده و میدان را خالی بگذاریم ؟

علی امین زاده یکشنبه 13 دی 1394 ساعت 12:21 http://www.pocket-encyclopedia.com

خواندم. اما نظر خاصی ندارم.

سلام
این هم خود نظری است

مریم یکشنبه 13 دی 1394 ساعت 10:36

سلام
- نه دیگه! همیشه هم که نمی شه از گل و بلبل نوشت
-کاملا درسته. منم چند نفر رو سراغ دارم که از دو سال پیش برای نمایندگی مجلس خیز برداشتند! جالب اینکه یکی شون که به صورت مستقیم و غیرمستقیم مشغول یارکشی بود به اتهام اختلاس چند میلیاردی از کار برکنار شد( شک دارم که این برکناری ها هم در راستای حذف رقیب نباشه!!!)
- شاید یکی از دلایلی که همه رو برای شرکت در انتخابات مجلس ترغیب و تحریص می کنه، حقوق مادام العمر نمایندگی باشه. هر چند اگه این حقوق مادام العمر هم نبود تو این 4 سال خیلی ها بار خودشونو (بار خود که چه عرض کنم! بار هفت جدشونو می بندند)
- شاید تبریک کاندیدای مغلوب یعنی: (منم بازی!)
-اونایی که 4 سال برنامه ریزی می کنند تا در 4 سال آینده به ریش مردم بخندند در 4 سال دوم هم برای 4 سالهای بعدی برنامه ریزی می کنند با این تفاوت که این بار با رزومه ی پر و پیمون تر و با شناخت کاملتر لابی ها، پا به عرصه ی رقابت می ذارند!
- من فکر می کنم مهمترین عاملی که باعث می شه چنین افرادی به مجلس راه پیدا کنند نبود حزب هست اگر در کشور ما احزاب می تونستند به صورت درست و اصولی و با برنامه مدون و مشخص فعالیت کنند احتمالا تا حدودی جلوی این آشفته بازار گرفته می شد.

سلام
خدا رو شکر از شما می ترسیدم که خرده بگیرید بر من که چرا سیاسی نوشته ام
کاش تحزب می تونست به صورت منطقی تو کشور ما جا بیافتهکه به نظر من جزو محالات است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد