همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی
همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی

سه پرده!؟

سلام

1 - حالگیری و حال دادن

دو اصلاح بالا چندان مورد استفاده همطاف نیست. اتفاقی! برنامه آیینه خانه رو تماشا میکردم توصیف جناب مرادی از این دو کلمه، جالب بید

 حالگیری =  تحقیر

حال دادن = تحبیب (عشق ورزی)، تکریم

به نظرم قصد برنامه، تشویق به آموزش‌دیدن و آموختن  و تمرینِ دیدنِ خوبیها و تکریم دیگران بید (دیگرانی که مخلوقات خداوند هستند و خدا مخلوقاتش رو با تمام نواقصشان دوست دارد!)



2- پدر

روایت معروفی از رسول اکرم- صلی الله علیه وآله و سلم- نقل شده که فرمودند:

فرزند سه حق بر پدر دارد: اول انتخاب نام نیکو، دوم کتابت (نوشتن و سواد آموزی)، سوم ازدواج، زمانی که فرزند بالغ شد

...

خواستگار: آقای مهندس من تعریف خانواده ی شما را از فلانی زیاد شنیده ام.

پدر عروس: نظر لطفشون بوده.

خواستگار: من ملاکم برای ازدواج اینه که همسرم باید حتما چادری باشه.

پدر عروس: من عذر خواهی میکنم. مثل اینکه جای مناسبی نیومدید!

خواستگار: ولی دختر شما که چادریه!

پدر عروس: درسته ولی فکر نمیکنم مناسب شما باشه

خواستگار: چطور؟!

پدر عروس: خب اگه کسی بیاد خواستگاری دختر من و بگه که من زن چادری می خوام میگم متاسفم و اگه هم بگه من زن مانتویی می خوام بازم می گم متاسفم!

خواستگار: چرا؟!

پدر عروس: برای اینکه کسی که ملاکش برای ازدواج لباس آدما باشه سطح فکرش به خانواده من نمیخوره

برداشت از اینجــــا



3 - ثواب

تصور من اینست اگر  در کودکی پدر خود را از دست داده باشید (مثل گرامی مادر من)، احتمالا به خوبی ازش یاد می‌کنید و حسرت حضورش رو می‌خورید. اگر در جوانی از نعمت پدر محروم شده باشید باز هم احتمال دارد احساس دلتنگی کنید (بویژه اینکه مادرتان هم به خوبی از او یاد خواهد کرد)

 منتهی اگر همچنان سایه پدر بر سرتان است تلاش کنید خوبی‌هایش را ببینید و کمی بیشتر تحمل و مدارا کنید (بدجنس هم خودتانید)

 

نظرات 4 + ارسال نظر
سارا... سه‌شنبه 7 اردیبهشت 1395 ساعت 13:49

سلام همطاف بانو....

این شماره 3 تون ...بسی مرا خنداند.... خدا خیرتان دهد

نه تنها پدر .... با همه ی کسانی که سن شان از یک عددی می رود بالاتر ...بایستی مدار کرد و تحمل!

علی امین زاده شنبه 4 اردیبهشت 1395 ساعت 08:06 http://www.pocket-encyclopedia.com

واژه هایی که نوشتید حداقل بهتر از اینه که گفته میشه:
بریم غذا بزنیم بر بدن!
غذا بزنیم تو رگ!

و اما این لغت جدیدا هم بامزه اند: خفن، خز، شاخ! نمی دونم چرا همشون «خ» دارن؟!

دادو چهارشنبه 1 اردیبهشت 1395 ساعت 12:10 http://goo.gl/Mfd9tb

سلام
می بینم که پرده در پرده حرف می زنید !؟!؟

و اما پرده ی دوم ؛
حق اول را که چندیست به مادر منتقل کرده اند و این روزها می گویند مادر باید نام فرزند را انتخاب بکند و می کنند و ما هم شاهد هستیم با چه اصراری چه اسامی شیک و جالبی انتخاب می شود !!

حق دوم را قانونی کرده اند و وظیفه ی دولت (!!!)

حق سوم را اقتصاد خانواده تحت الشعاع قرار داده است ، اگر پدر متمول باشد در حد قلیلی از این ملت (!) غالبا بدون شرط ، شرط بچه هایش را می پذیرد !! اگر مسکین باشد در حد کثیری از این ملت (!) بدون شرط عذر بچه هایش را می پذیرد !! و اگر متوسط الحال باشد در حد قلیلی از این ملت (!) بلوغ فرزندانش را تا بلوغ مالی شان تحمل می کند !!!!!

روز پدر گرامی ؛ در ثواب نیکی به پدر و مادرتان برقرار باشید

سلام
خواهی که سخن ز پرده بیرون نرود
در پرده روزگار می‌باید بود

همطاف یلنیز چهارشنبه 1 اردیبهشت 1395 ساعت 09:34 http://fazeinali.blogfa.com/

pic<http://s7.picofile.com/file/8247951000/9521.jpg>pic
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
و
ز عهد پدر یادم آید همی
که باران رحمت بر او هر دمی
که در طفلیم لوح و دفتر خرید
ز بهرم یکی خاتم و زر خرید
بدرکرد ناگه یکی مشتری
به خرمایی از دستم انگشتری
چو نشناسد انگشتری طفل خرد
به شیرینی از وی توانند برد
تو هم قیمت عمر نشناختی
که در عیش شیرین برانداختی
...
پیشاپیش میلاد مولا علی علیه السلام بر شما مبارکا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد