همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی
همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی

برخی از پارادوکس های جامعه ی ما

به نام خدا
با عرض سلام از شما دوستان عزیز دعوت می کنیم خواننده ی مطلبی باشید که آقای کاوسی عزیز از وبلاگ روزهای جانبازی برای ما ارسال کرده اند. با سپاس فراوان از همراهی صمیمانه ی ایشان ...

اگر دقت کرده باشید بیشتر ما در جامعه ی امروزی با بیان جملات متناقض و حتی مخالفِ یک حقیقت، باعث دردسر و ایجاد مشکل برای خود یا همنوع خود می شویم.
در امور روزمره، دیواری به نام رودربایستی پیش روی خود می کشیم و پشت این دیوار کذایی موضع می گیریم. حتی گاهی با خواهر و برادر خودمان هم رودربایستی داریم. واقعاً چرا؟
وقتی دوست یا آشنایی از ما درخواستی دارد و قادر نیستیم کاری برایش بکنیم، بدون رودربایستی و محترمانه به او "نه" نمی گوییم. از اینکه نمی توانیم برایش کاری انجام دهیم، عذرخواهی نمی کنیم. برعکس با لبخند از او استقبال می کنیم؛ صدها قول کذایی به او می دهیم، اما همین که از ما فاصله گرفت، اصلاً فراموش می کنیم که او چه چیزی از ما خواست. فقط کمی فکر می کنیم که اگر بار دیگر او را دیدیم یا به ما زنگ زد، چه جوری دست به سرش کنیم. از دروغ بافی های متعدد هم ابایی نداریم. جالب است وقتی کسی را با دروغ دست به سر می کنیم، خوشحالیم و این ترفند بد را برای خودمان یک موفقیت تلقی می کنیم.
متأسفانه این رویه در بعضی از کارکنان ادارات ما هم دیده می شود. وقتی ارباب رجوع از فلان کارمند یا مسئول درخواستی دارد که طبق قانون نمی تواند از عهده ی آن برآید، صریح به او نمی گوید این کار یا درخواست شما شدنی نیست. ارباب رجوع را این قدر این طرف و آنطرف پاس کاری اش می کند، که خسته شود و از خیر درخواستش بگذرد.
اگر دقت کنید ما ایرانی ها در محاوره های روزمره، خودمان را جزو باهوش ترین انسان های روی این کره ی خاکی می دانیم. آیا واقعاً اینطور است؟ آیا این باور ریشه ی علمی دارد؟ واقعاً بر اساس کدام آمار میانگین ضریب هوشی افراد جامعه ی ما از میانگین قاره های دیگر بیشتر است؟ فکر می کنم این باور صحت ندارد و ما تنها برای دلخوش کردن خودمان، مدام باهوش بودمان را به رخ خودمان می کشیم!
دقت کرده اید در شب نشینی هایمان همه یکپارچه کارشناس هستیم؟ تمام مسائل و اتفاقات سیاسی دنیا را تحلیل می کنیم و معتقدیم، همین که ما می گوییم درست است! بقیه اشتباه می گویند. وقتی در تاکسی نشسته و پشت ترافیک گیر می کنیم، بدون مطالعه و تحقیق همه ی گناهان را به گردن پلیس راهنمایی و رانندگی می اندازیم. در صورتی که یادمان رفته وقتی خودمان ماشین شخصی سوار هستیم، درست رانندگی نمی کنیم یا بد پارک می کنیم و خودمان هم یکی از عوامل به وجود آمدن ترافیک هستیم.
دلمان نمی آید پول بدهیم، یک جریده ی محلی بخریم تا به ارتقاء فرهنگ شهر و دیارمان کمک کنیم. اگر هم یک روزنامۀ رایگان جایی بدست آوردیم با یک نگاه اجمالی همه ی مطالب آن را پوچ می دانیم، غافلیم از اینکه آنهایی که برای نوشتن سطر سطر این مطالب فکر کرده اند و به خاطر مردمشان می نویسند آدمهای بیکاری نیستند بلکه "درد مردم" در سر دارند.
به نسل سوم یا چهارم خودمان نگاه کنید! اگر از درسی نمره ی خوب گرفتند، می گویند: «نمره آوردیم.» اگر درس نخواندند و لایق کسب نمره ی خوب نبودند، گناه را به گردن معلم می اندازند و می گویند: «نمره به ما نداد.»
بیشتر اوقات خود را پشت نقاب های دکتر، مهندس و کارشناس پنهان می کنیم. از واژه های دهان پرکن خارجی و وارداتی استفاده می کنیم تا خودمان را با سوادتر جلوه دهیم. اگر دقت کرده باشید، حتی ایده های روشنفکری مان را هم از ماهواره ها و آن ور آبی ها می گیریم. به راحتی و بی اینکه از خدا بترسیم تعالیم بی عیب و نقص دین اسلام و سیره و روش پیامبر عزیز اسلام و ائمۀ اطهار(ع) را زیر سؤال می بریم و آن را مربوط به 1400 سال قبل می دانیم.
همیشه در صحبت هایمان دغدغه ی جوانان را داریم و برای بیکاری و عدم اشتغال آنان دل می سوزانیم؛ اما اگر سرمایه هم داشته باشیم، دلمان نمی آید آن را در مسیر تولید به کار اندازیم و بتوانیم دست چند جوان جویای کار را بگیریم. خیالمان هم راحت است، چون مقصر گردن کلفتی مثل دولت هست که بتوانیم، گناه تمام معضلات بیکاری را به گردنش بیندازیم.
برای رسیدن به لذّات کذایی به اسم تجدد و پیشرفت، دیش ماهواره را به خانه هایمان می آوریم، وقتی پسر و دخترمان با دیدن برنامه های مبتذل منحرف شدند، گناه را به راحتی به گردن مسئولان فرهنگی جامعه می اندازیم...
فراموش نکنیم، آنچه مایه ی سعادت دنیوی و اخروی ماست: تقوا، صداقت، انصاف، راستگویی، انجام واجبات و ترک محرمات است. بیاییم پیرامون این چند واژه ی آخر بیشتر بیندیشیم.

نظرات 2 + ارسال نظر
علی امین زاده شنبه 1 خرداد 1395 ساعت 13:44 http://www.pocket-encyclopedia.com

این نوشته بدون هیچ رو در بایستی زد تو خال!

از این جور نوشته ها که زمینه های قابل بهبود ارتباطی رو عنوان می کنه خوشم میاد.

یادخاطرات چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 ساعت 08:36

سلام بزرگوار

این روز بر جوانان دیروز..........و امروز.....مبار کباد

از این سخن زیبای شما چه چیزی شنیدنی تر؟؟؟؟؟؟؟؟؟



فراموش نکنیم، آنچه مایه ی سعادت دنیوی و اخروی ماست: تقوا، صداقت، انصاف، راستگویی، انجام واجبات و ترک محرمات است.

بیاییم پیرامون این چند واژه ی آخر بیشتر

بیندیشیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد