همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی
همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی

پشت نقابها مخفی نشویم ...

دوست عزیزمان آقای رمضانعلی کاوسی مطلبی را برایمان ارسال کرده اند  با عنوان "پشت نقابها مخفی نشویم" ... با تشکر و سپاس فراوان از ایشان،  از شما دعوت می کنیم این نوشته را بخوانید.

بیشتر ما آدم‌ها متاسفانه ظاهرمان با باطن‌مان، زبان‌مان با دل‌مان، پیش رو با پشت سرمان زمین تا آسمان فاصله دارد. گاهی پشت نقاب هایی مخفی می شویم که در شأن و منزلت یک انسان مسلمان نیست.

شما به یک حبّۀ قند نگاه کنید، ظاهر و باطن آن یکی است. وقتی به ظاهر یک حبه قند نگاه می کنید شیرینی آن در ذهن شما تداعی می شود. وقتی هم قند را در دهانتان می گذارید شیرینی آن را حس می کنید.

اما در مورد حبه‌های ذغال قضیه این طور نیست. حبۀ ذغال وقتی که در منقل مشتعلی قرار می گیرد، گداخته و روشن است؛ اما همین حبه ی ذغال را وقتی می‌شکنید می‌بینید درونش سیاه و تاریک است. یعنی ظاهرش با باطنش متفاوت است.

بعضی از آدم‌ها مثل حبه‌های قند هستند یعنی ظاهر و باطن شان یکی است. هر کجا باشند شیرین هستند. حرفی که از آنها می‌شنوی شیرین است. حرکات و رفتاری که از آنها می‌بینی شیرین است. اما بعضی‌ها مثل حبه‌های ذغال هستند ظاهر و باطن شان خیلی متفاوت است. البته این‌ها مثل ذغال آتش هستند، هر کجا بروند آتش می‌برند.

قرآن هم در سورۀ بقره آیۀ 8 گلایه می‌کند «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَقُولُ» از میان مردم کسانی هستند که فقط حرف می‌زنند؛ ولی عمل آن‌ها چیز دیگری است. زبان آن‌ها چیزی می‌گوید دل‌شان چیز دیگری.

گاهی در زندگی با اینکه راه راست و درست را می دانیم؛ اما نقابی بر چهره می زنیم و به خاطر حرف مردم و قضاوت های آنها به اصطلاح لقمه را دور سرمان می گردانیم و در دهان می گذاریم. متأسفانه بیشتر ما اسیر داوری ها و قضاوت های دیگران می شویم: «اگر فلان کار را نکنیم، مردم چه می گویند؟» گاهی شخص جاهلی حرف های ناجور و خلاف ادبی می زند. به خاطر اینکه کم نیاوریم و دیگران نگویند ترسوست در جواب او حرف های بی ادبانۀ بدتری می¬زنیم، او را سبک می کنیم و ... در صورتی که قرآن در آیۀ 63 سورۀ فرقان می گوید: «و بندگان خداى رحمان کسانى ‏اند که روى زمین به نرمى گام برمى‏دارند و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به ملایمت پاسخ مى‏دهند.»

تمام چشم و هم چشمی‌های ما هم در زندگی روزمره ریشه در همین جا دارد. می خواهیم خودمان را غیر از آن چیزی که هستیم به دیگران نشان دهیم. چون اسیر قضاوت‌ها هستیم، می‌خواهیم قضاوت بد در مورد ما نشود. خودمان را با نگاه مردم تنظیم می‌کنیم. تجمل‌ها و اسراف‌ها ریشه در همین طرز تفکر دارد. کم رنگ شدن روابط و ارتباطاتمان هم به خاطر همین نقاب کذایی است. می‌گوییم اگر با فلانی ارتباط داشته باشیم این طور قضاوت می‌کند. متأسفانه بیشتر اوقات مجبور می شویم به خاطر نقابی که بر چهره داریم، دروغ بگوییم، غیبت کنیم، تهمت بزنیم و...

اصلاً مشکل نیست که بخواهیم با خودمان رو راست باشیم. فقط نیاز به تمرین و ممارست دارد. اگر ظاهر و باطن ما یکی باشد خودمان هم از لحاظ روحی آرام تر خواهیم بود. دیگر مجبور نیستیم برای مخفی کردن چهرۀ واقعی مان دروغ بگوییم و خود را با گناهان کبیره آلوده کنیم.

نظرات 5 + ارسال نظر
kamangir پنج‌شنبه 21 مرداد 1395 ساعت 15:23 http://ranandegan.blogsky.com

سلام
چه میشد اگر : به بزرگی و کوچکی اصلا فکر نمیکردیم و سعی در بهبود استفاده از این نعمت محدود ، به شیرینی گذران عمر میکردیم ، البته که در بیشتر مواقع غرق در معانی میرویم و وقتی میفهمیم که چشم در تاریکی باز میکنیم .
دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ
ای هیچ ، برای هیچ بر هیچ مپیچ

علی امین زاده سه‌شنبه 19 مرداد 1395 ساعت 19:38 http://www.pocket-encyclopedia.com

خلوتش را بر هم نزن
http://www.pocket-encyclopedia.com/?p=1607
ready up و منتظر حضور سبزتان

دادو یکشنبه 17 مرداد 1395 ساعت 09:46 http://goo.gl/Mfd9tb

با سلام و تشکر


انسان ها یا باید یک تعریف کامل در مورد خودشان بدهند و یا باید به تعریفی که خدا از آنها کرده است گردن بنهند !! واقعیت این است که انسان یک موجود گسترده از هیچ تا همه چیز است و تا تعریف خودش را بدست نیاورد در این گستره ی بزرگ گیج خواهد زد !! و باید قبله و شاخص حرکتی داشته باشد والا گاه از طراری به عیاری خواهد رسید و گاه تسبیح بدست و ذکرگویان ، تا خرخره در تباهی دنیا فرو خواهد رفت !!

زندگی های امروزی از نسبیت ها پر شده است و برداشت های غلط از نسبی بودن ها !! انسان ها خود را نه در هدایت های خدا که در چشم همدیگر جستجو می کنند و برای همین ناچار هستند تا در انبوهی از ماسک ها زندگی بکنند ، مگر اینکه بصورت متبحرانه ای خود را به تنها زیستی وفق داده باشند !!
یاد شعر " سوره تماشا " از سهراب سپهری افتادم و آنجا که می گوید : خوابشان را به صدای سفر آینه ها آشفتیم ...

یادخاطرات یکشنبه 17 مرداد 1395 ساعت 08:07

سلام بزرگوار

امان از نقابهایی که به چهره میزنیم!!

گرگ ند اما نقاب گوسفند بر چهره دارند......

کرکس ند اما نقاب کبوتر دارند.....

علی امین زاده یکشنبه 17 مرداد 1395 ساعت 07:45 http://www.pocket-encyclopedia.com

آخه همه ی ما دوست داریم بگیم مهم و بزرگ هستیم. به قول شکسپیر:
بعضی ها بزرگ زاده می شوند
بعضی ها بزرگی را به دست می آورند
و بعضی هم بزرگی را به هر ضرب و زوری هست به خود وصل می کنند!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد