ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
جوان که بودم خیلی به عرفان علاقه مند بودم ومرتبا کتاب های عرفانی و شرح حال عرفای بزرگ را می خواندم.عرفان از آنجا برایم جاذبه داشت که درباره مقوله عشق صجبت می کرد واز آنجا که هیچ چیز در این دنیا برای من بالاتر از عشق وجود ندارد،سخت مجذوب آن شده بودم.باری هرچه بیشتر جستجو می کردم بیشتر گیج میشدم که چطور امکان دارد این همه آدم تجاربی تا این حد متفاوت داشته باشند آن روزها نمیدانستم که داستان،داستان فیل در خانه تاریک مولانا هست و اگرچه همه درباره یک چیز صحبت میکنند اما بسته به گرایشات ذهنی اشان برداشت های بسیار متفاوتی از یک موجود واحد ارائه میدهند و دلیلش هم همان بود که شیخ ابوسعید ابوالخیر فرموده است:برای رسیدن به خدا به عدد نفوس بشر راه وجود دارد. در نتیجه اگر از هر عارفی بپرسید ماحصل این همه سال طی طریق برای تو چه بود؟ پاسخ های بسیار متفاوت خواهید شنیددرنتیجه اگرچه عرفان کلاسیک ایرانی و اسلامی روشی عالی است اما تنها روش نیست.عرفای مذاهب دیگرنظیر بودایی و مسیحی هم به نتایج شگرفی دست یافته اند. به نظرم تمامی ریاضت های سختی که عرفا برای تذکیه و رام کردن نفس بر خود هموار می کردند در حقیقت برای این بوده که بتوانند مهار فکر و اندیشه اشان را در دست بگیرند وبرای دانستن قدرت فکر و اندیشه کافیست فیلم (راز) یا (secret) دیده باشید اما از آن بهتر چهار اثراز اسکاول شین است:
اغلب مردم فکر می کنند زندگی میدان جنگ است ولی این طور نیست.زندگی فقط یک بازی ساده است. اما بدون آگاهی از قوانین معنویت نمیتوان دراین بازی برنده شد.در این جهان هرچه بکاری همان را برداشت خواهی کرد.هر عملی که فرد انجام میدهد و هرکلامی که بر زبان می آورد،به او باز می گردد.اگر نفرت بورزد مورد تنفر قرار خواهد گرفت،اگر عشق بورزد دیگران به او عشق خواهند ورزید اگر دروغ بگوید به او دروغ خواهند گفت واگر خیانت کند به او خیانت خواهند کرد. انسان با نیروی خیال میتواند سرنوشت خود را ترسیم کند:بخواهید تا خواسته شما اجابت شود بجویید تا بیابید.انسان تنها باید این را بداند که نمیتواند چیزی که سهم او از هستی نیست بدست آورد (چشم داشتن به دارایی دیگران.خانه، پول،همسرو....)ودر راه رسیدن به آنچه در اندیشه ما هست باید از (ترس) به دور بوده و به سلاح(ایمان) مسلح باشیم...
خواندن چندباره این کتاب ارزشمند را به دوستان عزیز توصیه میکنم
سلام





من از سالها پیش بارها کتاب اسکاول شین رو خوندم و حتی برای چند نفر هم به عنوان هدیه ، این کتاب رو خریدم
عجیبه که هر وقت اسکاول شین رو می خونم ، برداشت و استنباطم از نوشته ها ، نسبت به دفعات قبل پخته تر و عمیق تر می شه ...
حافظ هم در جایی اشاره می کنه :
سالها دل طلب جام جم از ما می کرد
آن چه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد
گوهری کز صدف کون و مکان بیرونست
طلب از گمشدگان لب دریا می کرد
فیض روح القدس ار باز مدد فرماید
دگران هم بکنند آنچه مسیحا می کرد ...
.
البته در خواستن ، حق الهی را هم باید در نظر گرفت ، مطمئنم که اگر با خلوص نیت و با آرامش ( نه با سماجت ) چیزی را از خدا طلب کنیم ، همان لحظه تمام کائنات با خواسته ی ما همنوا می شوند و انرژی درون برای تحقق آن به جریان می افتد و آنچه که حق الهی ماست به ما می رسد ...
گرامی مادر تکیه کلامی دارد این که :
نیت هر کجاست ، منزل همان جاست !
ممنون از پست خوبتون و معرفی دوباره ی این کتاب ارزشمند
در مورد تعاریف متفاوتی که عرفا برای یک موضوع واحد ارائه می دن همینطور که شما هم نوشتید این مسئله برمی گرده به نگرش و دانسته های قبلی و حتی مکان و زمانی که در اون زندگی می کردند .
ما نمی تونیم دو نفر رو پیدا کنیم که کاملا مثل هم فکر کنند چون هیچ دو نفری در طول زندگی در شرایط یکسان زندگی نمی کنند و آدمهای مشابه هم رو نمی بینند و اتفاقات و حوادث یکسان و عین هم رو تجربه نمی کنند
پس بدیهیه که یکی پای فیل رو ببینه و دیگری گوشهاشو و برداشتی متفاوت ارائه کنه
... و البته عرفایی هم داشتیم که فیل رو تمام و کمال دیدند
سلام
یادمه یک بار دیگه هم این کتاب رو معرفی کردید . به امید خدا این بار دیگه پشت گوش نمی ندازم و کتاب رو می خرم
زمانی که من شروع به خوندن کتاب "چهار میثاق" دون میگوئل روئیز کردم خیلی شگفت زده شدم برای اینکه می دیدم عقاید نویسنده که برگرفته از عقاید سرخپوستها بود شباهت عجیبی به عقاید و باورهای خودمون داره .
در مورد چهار اثر اسکاول شین هم همینطوره
به عنوان مثال اسکاول شین گفته : "هر عملی که فرد انجام میدهد و هر کلامی که بر زبان می آورد،به او باز می گردد..." خب ما ترجمه ی عربی همین عبارت رو در قرآن خودمون داریم : اِن اَحسَنتُم اَحسَنتُم لِاَنفُسِکُم وَ اِن اَسَأتُم فَلَها
اگر نیکى کنید به خودتان نیکى کرده اید و اگر بدى کنید پس (آن بدی) برای خودتان است.
موردهای دیگه هم همینطور ...ما دقیقا شبیهش رو در آموزه های دینی یا عرفانی خودمون داریم .
مثلا اسکاول شین گفته : (بخواهید تا خواسته شما اجابت شود بجویید تا بیابید)
در رابطه با همین موضوع از پیامبر(ص) حدیث داریم :
مَن طَلَبَ شَیئاً و جَدَّ، وَجَدَ و مَن قَرَعَ باباً وَ لَجَّ، وَلَجَ.
هر کس دنبال چیزی بگردد، اگر تلاش کند، آن را مییابد، و هر کس دری را بکوبد و سماجت ورزد، آن در به روی او گشوده میشود. "
ممنون برای پست خیلی خوبتون و ممنون برای معرفی کتاب
سلام
آدمی در آغوش خدا غمی نداشت
پیش خدا حسرت هیچ بیش و کم نداشت
دل از خدا برید و در زمین نشست
صد بار عاشق شد و دلش شکست
به هر طرف نگاه کرد راهش بسته بود
یادش آمد یه روز دل خدا را شکسته بود...
و این شعر از حافظ شیرازی که انگار برای وصف همین نوشته سروده است:
در خرابات مغان نور خدا میبینم
این عجب بین که چه نوری ز کجا میبینم
جلوه بر من مفروش ای ملک الحاج که تو
خانه میبینی و من خانه خدا میبینم
خواهم از زلف بتان نافه گشایی کردن
فکر دور است همانا که خطا میبینم
سوز دل اشک روان آه سحر ناله شب
این همه از نظر لطف شما میبینم
هر دم از روی تو نقشی زندم راه خیال
با که گویم که در این پرده چهها میبینم
کس ندیدهست ز مشک ختن و نافه چین
آن چه من هر سحر از باد صبا میبینم
دوستان عیب نظربازی حافظ مکنید
که من او را ز محبان شما میبینم
با دایال آپ اومدم و خیلی سخت باز کردم و کامنت گذاشتم ولی ارزشش بیش از اینها بود که بذکر آید خیلی خیلی ممنونم
سلام


به به! عیشم کامل و طربم افزون شد با این نوشته و روحم جلا پیدا کرد و یاد دو شعر افتادم اولی از شیخ بهایی که قسمت های ابتدایی را نقل می کنم که روزگاری از اوراد هر روزه من بود:
تاکی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود،از هر مژه چون سیل روانه
خواهد به سر آید، شب هجران تو یانه؟
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
رفتم به در صومعهی عابد و زاهد
دیدم همه را پیش رخت، راکع و ساجد
در میکده، رهبانم و در صومعه، عابد
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را میطلبم خانه به خانه
روزی که برفتند حریفان پی هر کار
زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار
من یار طلب کردم و او جلوهگه یار
حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
او خانه همی جوید و من صاحب خانه
هر در که زنم،صاحب آن خانه تویی تو
هر جا که روم،پرتو کاشانه تویی تو
در میکده و دیر که جانانه تویی تو
مقصود من از کعبه و بت خانه تویی تو
مقصود تویی کعبه و بت خانه بهانه