ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
سلام
بارها و بارها اینرا از ارجمند بابا شنیده بوده بودم که: دوران جوانی در شبچرهها "الفلیل" میخواندند و ...
بعدها متوجه شدم "الفلیل" همان "هزارویکشب" خودمان است.
کتاب هزارویکشب ابتدا "هزارافسانه" نام داشت ولی بعدا به عربی "الف لیله" هزارشب؛ نامیده شد. ولی چون درآن رعایت باورهای شرقیها،که از اعداد سرراست (یاتام) بیزارند و فی الواقع آن را نحس میدانند، نشده بود به هزارویکشب، تغییرنام یافت. عدهای معتقدند هزارویک برای رعایت سجع کلام بوده چنان که هزار شب به هزارویک شب تغییر نام میدهد تا نظم کلامی را رعایت کرده باشند. و این خود ناشی از علاقه اعراب به نظم بوده است!
گروهی نیز معتقدند 1000 عددی است نامتناهی که با آوردن یک، این دور توالی بیشتر به چشم خورده میشود. هزار و یک به تسلسل اشاره دارد. تسلسلی که در آن با آوردن هزار آرامش برقرار شد و با اضافه کردن یک خبر از دورهای جدید میدهد، این تسلسل در داستانها نیز موجود است، با پایان گرفتن یک داستان، شهرزاد به داستان باورنکردنی دیگری اشاره میکند و این تا پایان کتاب ادامه دارد.
گویا در عرفان ایرانی 1001 مفهوم بی نهایت را عنوان می کند. عطار به نقل از ترمذی عارف میگوید: او خدا را هزارویک بار دیده.
و نظامی میگوید: در اشعار من هزارویک راز وجود دارد.
اساس داستانهای هزارویکشب سه دستهاند:
1- افسانههای باستانی ایران و هند
2- حکایاتی که در دوره اسلام، در بغداد برآن افزودند
3- داستانهایی که پس از این تاریخ در مصر، برآن مزید کردهاند
چنین گویند که ملکی از ملوک آل ساسانیان …
هزارویکشب با این جمله شروع میشود، اما آنچه ما را در همین ابتدای امر به تأمل وا میدارد وجود افرادی چون هارونالرشید، جعفر برمکی، ابونواس و اشخاص تاریخی دیگرند که ممکن است در هر زمانی، چه قبل و یا چه بعد از آل ساسانیان زیسته باشند.
به عقیده رضایی راد (محمد رضایی راد نویسنده، پژوهشگر و اسطوره شناس ): هزار و یک شب یک کتاب چند فرهنگی است و تنها به یک فرهنگ خاص تعلق ندارد. او دراینباره میگوید: «همه فرهنگهایی که هزارویکشب به دستشان رسید، مهر و نشان خود را بر آن گذاشتند و به هیچ وجه نمیتوان آن را مختص یک فرهنگ دانست. چرا که ریشههای ایرانی، عربی، یونانی و تلمودی در این قصه ها مشاهده میشود (که البته پژوهشگران به ریشه های تلمودی آن چندان توجهی نکرده اند.)
او درباره ریشههای هندی این اثر گفت: «در طب هندی، به منظور درمان بیمار، مرتاضی برای شخص مریض قصه میخواند. مارگیران نیز، برای گرفتن مار افسون می خواندند. هر دوی این مفاهیم در داستان هزارویکشب به چشم میخورد. شهرزاد با بیان داستان های گوناگون وجود بیمار شهریار را درمان و مار نا آرام و سرکش وجود او را، آرام میکند.
در داستان هزارویکشب کشمکشی میان مرگ و زندگی در میگیرد، بنیان نهادن یک اصل اخلاقی در برابر شر برای رهایی انسان بی گناه و پذیرش گناه به عنوان یک امر بشری و انسانی، بستر این کشمکش و قصه گویی است.
شهرزاد و شهریار در پایان میمیرند اما در واقع هر دوی آنها با قصه جاودان میشوند.
پ ن :
کتاب هزارو یک شب در سال 2004 از جانب یونسکو به عنوان یکی از آثار با ارزش یونسکو پذیرفته شد.
منابع اینترنتی:
رشد آموزش زبان و ادب فارسی - حمیده قدرتی
سلام
و سپاس از شرح مختصر و مفیدتان در خصوص داستان های
هزار ویک شب . عنوان این کتاب همیشه همراه با نام شهرزاد
است . من هم امیدوارم که هرچه زودتر پست های همساده ها از مرز هزار و یکی بگذرد .
سلام

این داستان ها بدلیل اینکه قالب های ساده و مضامین غالبا اخلاقی و تربیتی دارند براحتی با تغییر دادن نام ها تبدیل به داستان های ملت های دیگر می شوند ...
شاه عباس دستور ساخت 999 کاروانسرا در تمام گردنه ها و راههای کشور را داد ، وزیرش گفت چرا 999 ، بگذارید بشود 1000 گفت هزار راحت است و مردم نمی فهمند چه کار بزرگی بوده است ولی وقتی می گویند نهصد و نود و نه ... بزرگی کار برایشان ملموس تر می شود !!
سلام
همیشه فکر می کردم این کتاب یه کتاب حاوی داستان های عاشقانه است و قدیمیها برای اینکه در شب های طولانی زمستان قسمتی از شب را دور هم گذرانده باشند داستان های آن را برای یکدیگر نقل می کردند ، در نتیجه هیچ وقت نخواندم یعنی فکر می کردم فقط اتلاف وقت است.
ممنون از توضیحات شما.
موفق باشید.
سلام
به خصوص مطلبی که به نقل از عطار و ترمذی و نظامی در باره ی بی نهایت بودن عدد هزار و یک نقل کرده بودید، من فکر می کردم فقط عدد 7 چنین مفهومی رو بیان می کنه
جالب بود
عجیبه که کارگردانها و فیلمسازها روی چنین سوژه های نابی کار نمی کنند!
سلام
خیلی با حال بود من فکر میکردم که این هزار و یک شب فقط یه افسانه هست و بس ولی حالا ...