همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی
همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی

فالگوش



منتخب کامنت های شبکه های اجتماعی مجازی و سنتی


نظرات 310 + ارسال نظر
مریم جمعه 5 تیر 1394 ساعت 13:35

چرا ازدواج نکردی؟
کی بچه میارید؟
چرا یه بچه داری؟
من یه رژیم خوب سراغ دارم اخه خیلی چاق شدی!
شوهرت هنوز بیکاره؟ …..

هر سوالی که باعث بشه طرف مقابل ناراحت یا معذب بشه،
تجاوز به حقوق دیگریست
و نشان دهنده ی این است که : “سوال کننده حرمت نفس ندارد” .
.دکتر هلاکویی

... دوشنبه 1 تیر 1394 ساعت 09:31

...
ﺍﻻﻥ ﺍﯾﺮﺍﻥ

Mojtaba یکشنبه 31 خرداد 1394 ساعت 10:12

ما همیشه بلند ترین تاریکی سال رو بهم تبریک میگیم ولی فراموش میکنیم طولانیترین روشنایی سال رو تبریک بگیم؛
اول تیر (جشن تیرگان) طولانی ترین روز سال مبارک؛ امیدوارم زندگیتان همیشه گرم؛ روشن و شاد باشه

همطاف یلنیز جمعه 29 خرداد 1394 ساعت 19:45 http://forushgaheman-shoma.blogsky.com/

سلام
اگه تمایل دارید در طرح ختم صلوات شرکت کنید لطفا به این آدرس مراجعه نمایید.

http://www.jonbeshnet.ir/news/67590

رامین جمعه 29 خرداد 1394 ساعت 13:35

حالا که همه از طرف غواصها پیام می آورند
منم از یک پیام از این عزیزان به دستم رسیده ومدیونم کردند اگر بگوش همه نرسونم:

پیام دادن به محسن رضایی بگو مردحسابی توعملیات لو رفته مارو باهزار آرزوی نشکفته در خاک کردی حالا دوقورت ونیمت باقیه اومدی سر استخونامون سخنرانی هم میکنی و بی اجازه از طرف ما برای بقیه خط نشون میکشی خداییش روت شد اومدی ؟ دیدی ما دست بسته وزبان بسته ایم نمیتونیم یقتو بگیریم اومدی؟
اون دنیا سرپل صراط منتظرتیم
سردار دکتر محسن رضایی: صدای این مردم را کسانی که پشت میز مذاکره‌اند، خوب بفهمند .
-
آیا فقط در مردم‌سالاری دینی اتفاق می‌افتد که کسی که سه بار پی در پی در انتخابات شکست خورده، از دولت مستقر بخواهد که صدای مردم را بفهمد؟!
چرا برخی اینهمه در فهمیدن مردم افراطی‌اند؟!
30 اردیبهشت بود که سرتیپ باقر‌زاده گفت: پیکرهای ۱۷۵ تن از شهدایی که وارد کشور شدند متعلق به غواصان عملیات کربلای 4 است که برخی از پیکرهای مطهر این شهدا کشف شد که هیچ جراحتی نداشت و متوجه شدیم که آن‌ها زنده به گور شدند.
عبارت واضح بود. برخی از شهدا.... ولی خب سریع این کلمه * برخی* گم شد و تبدیل شده به 175 ...!! بعد یک نمایشگاه برگزار شد و فقط یک شهید بدون آنکه بگویند خانواده اش چه زجری میکشد رفت داخل ویترین ، کلی عکس از همان یک شهید کاملا تزئین شده گرفتند و بعد کلی کارهای گرافیکی دادند بیرون و حسابی تبلیغات.
همان اول کاملا مشخص بود که یک برنامه تبیلیغاتی برای بهره بردای از شهدا چیده شده.در یک هفته اخیر مرتب گفته شد این شهدا پیامی آورده اند. خب تا اینجا حرفی نیست ولی پیام چه بود ؟؟ در رسانه ها مستقیم و غیر مستقیم مشخص شد پیام آورده شده ی شهدا چیست !! امروز هم شعارها و بنر و بروشوری که پخش شد معلوم شد پیام شهدا این است که نباید ملت ایران در مذاکرات هسته ای با آمریکا کنار بیاید و تن به سازش دهد !! من کاری ندارم که چگونه برخی از روی استخوان های شهدا فهمیده اند نظر امروز آنان درباره مذاکرات هسته ای چیست !!
اما خب من میگویم حرف آقایان درست !! سوال اصلی من چیز دیگری است !!
چرا شهدا فقط درباره مذاکرات هسته ای پیام آورده اند ؟؟ مثلا هیچ کدام از این 175 شهید درباره احمدی نژاد که امروز بالای جایگاه بود و دست تکان میداد نظری ندارند ؟؟ برای او پیامی نیاورده اند که چرا 2 معاون و دها مقام دولتش در زندان هستند و ده ها پرونده فساد بزرگ و کوچک از او رو شده؟؟ چرا شهدا درباره گم شدن 100 میلیارد دلار پول در زمان واگذاری های اصل 44 نظری ندارند؟؟ چرا شهدا امروز از مسئولان سوال نکردند که چرا آمار زنان معتاد نسبت به 5 سال پیش 2 برابر شده؟ این شهدا خبر دارند که در تهرانی که درآن تشییع شدند چند هزار زن خیابانی هست؟؟
تعجب میکنم که شهدا درباره ریز مذاکرات هسته ای در ژنو و اتفاقات سوریه نظر دارند اما درباره وقایع مجلس ایران حرفی ندارند!! مثلا ندیدم که هیچ شهیدی پیام بیاورد که آقای نماینده چرا برای پس گرفتن امضاء در استیضاح 5 میلیون پول گرفتی؟؟ راستی شهدا درباره آمار بیکاری ، تورم ، فقر ، تعداد زندانیان ، تعداد پروندهای قوه قضاییه ، فرار مغزها پیامی ندارند؟؟ کاش روی تابوت آنها روزنامه هفته قبل را میزدند که نوشته بود معاون رئیس جمهور 20 هزار میلیارد تومان پول از کشور به مقصد کشورهای عربی خارج کرده !! همان کشورهای عربی که پول دادند صدام تا شما را زنده به گور کند ... کاش روزنامه میخواندید بلکه پیامی در این موارد هم میدادید....

محسن پنج‌شنبه 28 خرداد 1394 ساعت 23:29

اینکه سر سحری 50 تا لیوان آب بخورید و انتظار داشته باشین تو روز تشنه نشید ...
این خاصیت فقط مربوط به شتر هست.
خودتونو منفجر نکنین.
باتشکر روابط عمومی آب و فاضلاب

آذرین چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 23:38

سه چیز همیشه باقی خواهد ماند
ایـمان ، امـید ، محـبت
و محبت فراتراز همه است .
عیسی مسیح (ع)

شنگین کلک چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 23:36

ممنون از شعر زیبا

همطاف یلنیز سه‌شنبه 26 خرداد 1394 ساعت 17:41

به زخم ناخن آن دست‌های بسته قسم
به ماهیان اسیر به گل نشسته قسم
به کشته ای که نشد سیر دست و پابزند
به واپسین دم خود، با دو دست بسته قسم
به دانه‌های عقیقی که مثل یک تسبیح
شدند با ستم از یکدگر گسسته قسم
درآن سیاهی گودال، تاسپیده صبح
به ناله صدو هفتاد و پنج خسته قسم
به گریه صدو هفتاد و پنج مادر پیر
به آه واشک رفیقان دلشکسته قسم
...
به فوجی ازپرو خاکستر پرستوها/که از جنوب می‌آیند، دسته دسته قسم
که دست بسته و پا بسته و گرفتاریم/به خیل غواصان زبند رسته قسم

حمید رضا سه‌شنبه 26 خرداد 1394 ساعت 17:25

ساعت 22 سه شنبه 26 خرداد
پخش فیلم شیار 143 از شبکه یک سیما
به مناسبت تشییع 175 غواص شهید

موح۳ن دوشنبه 25 خرداد 1394 ساعت 15:08

دیروز برا انتخاب واحد رفتم آموزش دانشگاه،دستمو گذاشتم رو پیشخون گفتم:
.
.
.

.
.
.همون همیشگی.....

نغمه یکشنبه 24 خرداد 1394 ساعت 19:58

دیالوگ های ماندگار
.
بعد از فوت پدرم ، زیاد این بالا میومدم.
با خودم تصور میکردم که کل جهان یک ماشین بزرگ باشه. همون طور که میدونی ماشین ها هرگز قطعات اضافی ندارند. اونها همیشه با تعداد قطعات دقیقی که نیازه ، ساخته میشن !
برای همین با خودم فکر کردم از اونجایی که کل جهان یک ماشین بزرگه ، من نمیتونم یک قطعه اضافی باشم.
باید یک دلیلی وجود داشته باشه که من اینجا هستم و این یعنی وجود تو هم در اینجا باید دلیلی داشته باشه...
Hugo - 2011

... یکشنبه 24 خرداد 1394 ساعت 14:25

دریا آرام بود و کشتی در تاریکی شب در حال حرکت بود... ناگهان خدمه در فاصله چند متر جلوتر از کشتی خودشان ، نور کشتی دیگری را دیدند که بی حرکت ایستاده است ، و در صورتی که آنها به مسیرشان ادامه می دادند به هم برخورد می کردند. سراسیمه کاپیتان "هوراتینو" را از خواب بیدار کردند و مساله را به وی اطلاع دادند. کاپیتان بلافاصله خودش را به عرشه رساند و پس از مشاهده کشتی ساکنی که در روبرویشان قرار داشت ، با استفاده از بیسیم به کشتی مقابل دستور داد که مسیرشان را 20 درجه تغییر بدهند . کشتی ساکن در جواب دستور کاپیتان گفت: "ما نمی توانیم ، شما مسیرتان را 20 درجه تغییر دهید" ، کاپیتان از شنیدن این جواب خشمگین شد و دوباره به کشتی مقابل گفت: "من کاپیتان "هوراتینو" هستم و یک ژنرال ارتش ام و دستور می دهم که شما هرچه زودتر مسیرتان را تغییر دهید". و دوباره سمت مقابل جواب آمد: "کاپیتان هوراتینو ، اینجا یک فانوس دریایی است و اگر نمی خواهید به ما برخورد کنید مسیرتان را 20 درجه تغییر دهید...".
اگر کاپیتان یک فرد بیش از حد مغرور نبود ، به سادگی می توانست فقط با کمی تغییر دادن مسیر کشتی به راحتی مساله را حل کند ، ولی او معتقد بود که در شان یک ژنرال نیست تا مسیر کشتی اش را عوض کند ، حتی اگر طرف مقابلش بی حرکت باشد!!!

sara جمعه 22 خرداد 1394 ساعت 20:26



بنده خدا ...جناب همسر!....

مریم پنج‌شنبه 21 خرداد 1394 ساعت 13:34

حدودا یک ماه پیش منم همین مطلب رو خوندم و سرکه ریختم تو مایع ظرفشویی اما یادم رفت به همسرم بگم
چند ساعت بعد دیدم همسرم جلوی سینک ظرفشویی داره غر می زنه و می گه : تو مایع ظرفشویی هم تقلب کردند ! اینقدر شُلش کردند ،شده عین آب ! این مایع ظرفشویی ها قبلنا خیلی سفت بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد