همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی
همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی

عیدِ سادات و همطاف غرغرو

سلام


همطاف بچه سید است! گرامی مادر، ساداتند و عیدغدیر از روزهای مهمانداری ماست. این اواخر با سکونت در شهرجدید گلبهار! ناهار نیز به دیگر گزینه های میزبانی اضافه شده است (گویا نمی‌شود مسیر 35 کیلومتری رو بکوبی و فقط دهان شیرین کنی و دریافت سکه تبرکی و برگشت... خوو سفره میزبان که گسترده است و پارک و فضای سبز همجوار هست و همطاف هم چادربه کمربسته حی و حاضر...)

دیـــروز تقریبا از 8 صبح، صبحانه نخورده راهی منزل گرامی والدین شدم تا غروب حوالی 18:30 که برگشتم.  خسته... گرسنه... کمردرد... کُــزت کجایی که یادت بخیر




این هم ایده امسالم برای سکه عید (گرامی مادر اصرار دارند خودشان سکه را به تک تک مهمانان بدهند. و اغلب وقت خداحافظی، همطاف سینی سکه بدست در جوار گرامی مادر می ایستد و ایشان نیز سکه رو، کف دست مهمانان قرار می‌دهند)

 

   

 

***

یکی از دوستان که خود سید هستند و اهل دیار بابرکت شمال، از تهیه شیرینی و حلوا برای سفره عید و قراردادن تنقلات و شمع سبز و سایر در سفره! گفتند...

دوستی دیگر که خانمشان سادات هستند از نذر هرساله با تدارک میوه و رزرو غذا از روز قبل عید (قابلمه بردن رستوران ^_^) و تزیین خانه با شرشره و کاغذرنگی و تهیه بادکنک برای هدیه به بچه‌های مهمان گفتند

یکی از آشنایان، سال گذشته برای سکه عید، جعبه سفارش داده بید شبیه جعبه حلقه نامزدی! و امسال همراه هرسکه یه سجاده هدیه دادند به مهمانان.

دیگری برای هرمهمان در پیش‌دستی یه شیرینی و یه شکلات همراه دستمال کاغذی و میوه ( که اغلب موز با یه میوه فصل مثلا شلیل) قرار می‌دهد و همانجا کنار شیرینی، اسکناس یا سکه رو هم می‌گذارد.


جزو اعتقادات ماست پولی را که به عنوان هدیه از سادات گرفته‌ایم،  به عنوان تبرک و برکت نگهداری می‌کنیم.

گویا چهل - پنجاه سال قبل ، به غیر از درون برخی از خانه ها و حسینیه ها که، البته به ندرت، جشن می‌گرفتند، و شربت و شیرینی می‌دادند، چراغانی کردن و شیرینی‌دادن مثل امروز رسم نبود . درعوض در این روز برخی که نذری ، وقفی یا رسم سالانه داشتند آبگوشت ، آش و پلوی غدیری می‌دادند و چون اغلب مردم! روزه داشتند توزیع غدیری بیشتر نزدیک غروب صورت می‌پذیرفت...

حالا

شمایان چطور؟ چگونه این عید رو برگزار می‌کنید؟ یا سادات آشنای شما چطور پذیرایی می‌کنند؟ آیا علاوه بر دیدار سادات و بوسه بر پیشانی یا سینه آنان و دریافت پول تبرکی، آداب و رسوم خاصی در این روز دارید؟

 

 ^_^





 

 اضافه نوشت1:  به جای وبلاگ بگو تارنگار پارسی گویی !! والا

اضافه نوشت2: دوستان و هم محله‌ای‌ها و گرامی عابران! خواهشمندیم اگر نظری ثبت می نمایید که در آن سوال یا موردی رو مطرح کرده‌اید که نیاز به پاسخگویی دارد حتما نشانی هم مرقوم فرمایید. هیچ اعتباری به حافظه همطاف نمی‌باشد. (جناب محسن جلدسوم شازده حمام را هم خواندم .منم با معرفی گرامی دوستان با این کتاب زیبا آشنا شدم...)

نظرات 14 + ارسال نظر
کربلائی چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت 13:25

سلام
عزیزم
خواب دیدم سیدیم اگرمعلوم بشه حتما 500تومنی میدم

سیدعلیرضا رضائی چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت 13:23

بسمه تعالی
سلام
عیدی وظیفه سادات نیست ولی بعنوان دشت ویادبودازسادات میگیرندبخاطراولادپیغمبر ص بودن

rouhi یکشنبه 12 مهر 1394 ساعت 12:24 http://koushesalam.blogsky.com

سلام.
فک نمی کردم پست پسته هنو یادتون باشه...
با خودم گفتم حتما فراموش کردین...

می دونین الان ک فک می کنم با خودم میگم من عیدی نمی خوام ک...
من ک بیخیال عیدی شدم...
ی وخ فک نکنین واسه پسته میگما ن... چون عید گذشته میگم دیگه حرفشو نیارم بهتره...

اینم بگما... چون پسته گرونه ترسیدم با پست بفرستم...
واسه همون دیگ چیزی نگفتم...
ولی شما هم اگه حضوری تشریف بیارین، از خجالتتون در میایم...
فقط محبت کنین وقتی اومدین عیدی هم یادتون نره..

سلام
درسته اعتباری به حافظه همطاف نیست منتهی بحث خوردنی ها سواست
و اگر شما سکه تبرکی رو می خواین اشکالی ندارد حاضرم به نیابت از گرامی مادر برایتان بیاورم. نشانی پلیز

ناهید یکشنبه 12 مهر 1394 ساعت 03:48

سلام داداش ستاریان عزیز
خواهش می کنم منو بیشتر از این شرمنده نکنید اون هدیه قطره ی کوچکی بود در مقابل دریای لطف و محبت و مهربونی شما
خوشحالم که کتاب رو با اشتیاق فراوووون می خونید ولی تو رو خدا مراقب سلامتیتون هم باشید و خوب بخوابید.

ستاریان شنبه 11 مهر 1394 ساعت 19:17 http://mostafasatarean.blogsky.com/

سلام
عید بر شما و همه ی همساده های عزیز و خوب خودم و بر همه ی همراهان تازه و صمیمی تارنگار همساده ها مبارک باشه
سه جلد شازده حمام توسط خواهر گلم ناهید عزیز به من اهدا شد و چند روزی هست که دارم میخونمش به کسانیکه این کتاب رو نخوندند بگم که باور کنید دو شب هست که وقت خواب می خوام چند صفحه ای بخونم و یکدفعه می بینم موذن داره اذان صبح رو میگه بس که خوندنیه آدم متوجه خستگی و بیخوابی و گذر زمان نمیشه
دست خواهرگلم درد نکنه که باعث شد من این کتاب رو بخونم. خواستم اینطوری هم تشکر بکنم و هم به خواهر خوبم پیغام بدم که دارم با اشتیاق فراوووووووون این کتاب رو می خونم

سلااام بر "کلنگ زن " این خانه سرافراز نمودید عمو میم سین
واقعا داستان های جناب پاپلی شنیدنیست (مثل زری سلطان جلد اول و احمدپدرعزیز جلد دوم و یله جلد سوم) هم من هم گرامی مادر مثل شما سختمان بید کتاب رو زمین بگذاریم هرچند تاچندروز پس از اتمام کتاب، درگیر سرگدشت ها و عجب عجب گفتن بیدیم ها... البته جلد 3 کمرنگ تر بید منتهی چون از شهرمن کلی گزارش و تعریف داشت بویژه محله قبلتر ما، پنجراه ابومسلم، برایم جالب‌انگیزناک شد.
آفرین به نی جانم، یکی از بهترین کتابها رو هدیه دادند ها

نگین شنبه 11 مهر 1394 ساعت 14:46

سلام بر بانو همطاف نازنین

با عرض سلام این عید خجسته رو به خودتون و مادر گرامی تبریک میگم و امیدوارم سالیان سال سایه شون بالای سر عزیزان باشه و از عطر حضورشون سرشار باشید انشاالله

طرح سکه ها رو خیلی پسندیدم
خیلی با ذوق و سلیقه انتخاب شده
همیشه این طرح بته جقّه یا گل ترمه یه معنویت خاصی به مراسم میده ... ما هم در مراسم نذری عاشورا روی کاسه های شله زرد رو به همین شکل تزئین میکنیم ...

همطاف جان ما سه تا جاری هستیم که فقط من بینشون سید نیستم ... هر سال منزل پدر جاری هام جشن برگزار میشه و هرکدوم هم یک اسکناس بعنوان یادبود به مهمانان هدیه میدن

اما امسال واقعا از عید و عیدی هیچ خبری نبود
امسال فاجعه ای که در مراسم حج رخ داد و یکی از فامیل ما هم در این فاجعه به دیار باقی شتافت ، حال و هوای غمگینانه ای به عید داده بود ...

حتی امسال همسرجان پیشنهاد کرد که به مناسبت سالگرد ازدواجمون هدیه چی دوست دارم که برام بگیره (ازدواج ما روز عید غدیر بود) گفتم هیچی ... فقط فاتحه بفرست برای شادی روح عزیزانی که به این سفر بی بازگشت رفتن و خانواده هاشون تا همیشه چشم انتظار باقی می مونن ...

سلام بر نگین بانو، نگین شیرین سخن شیراز
.
ممنون از حسن نظرتان
خدا رحمت کند گرامی فامیلتان را... (فاجعه حج امسال حتی یادآوریش غم دارد چه برسد که عزادار آشنا هم داشته باشید)
تبریک برای سالگرد ازدواج ان شاءالله سالیان سال با مهر و صداقت کنار همسر و در جوار عزیزان سلامت زندگی کنید

ناهید شنبه 11 مهر 1394 ساعت 13:47

سلام همطاف جان فعال
عید بر مادر عزیزت مبارک
طرح بته جقه خیلی قشنگه، دستت درد نکنه و خسته نباشی از مهمان داری و پذیرایی
خانم برادرم سادات هستند، اوایل یه اسکناس 100 تومانی ازشون دریافت می کردیم ولی چند سالی هست که دیگه اینکار رو نمی کنند
ما سید نیستیم ولی روزهای عید غدیر یا قربان یا نیمه شعبان یا هر عید دیگه ،خونه ی مامان پر از مهمون می شه ... حتی مهمونای خودی تا ساعت 2_3 نصفه شب هم می مونن ( البته اگه فردای اون روز تعطیلی باشه )
اما این عید خیلی غمبار بود ، همش درباره ی زائرین خانه خدا حرف می زدیم ، مامان حتی چند بار به خاطر حجاج گریه کرد.
خدا به والدین عزیزت سلامتی بده و سایه ی
پر مهرشون بر سر خانواده ی گرامی مستدام باشه ان شاالله

سلام نی جانم
متشکرم
چرا چندسالیست که پول نمی دهند؟اسکناس نو گیر نمی آورند یا چی؟
نمی دانم بگویم خوشبختانه یا چی! به هرحال مسافران ما سالم ماندند ( تا الان البته... )
ممنون برای دعاهای خوب خوبت. الهی سایه مامان جواهر هم سالها و سالها بر سر شما و فامیل باشد و همیشه خانه پرمهرتان پر از مهمان و دوست و آشنا

sara شنبه 11 مهر 1394 ساعت 13:45

سلام همطاف عزیز...

از طرف بنده هم خدمت مادرگرامی تون سلام و عید مبارکی عرض کنید ... انشاالله سالیان دراز در کنارشون عید غدیر را جشن بگیرید....

مادر بنده هم سید بودند .. از هر دو سو ... یعنی هم مادرشان و هم پدرشان سید بودند ..... بهترین خاطره های من از عید غدیر مربوط به زمان کودکی ام هست که ..روز عید غدیر ..... همراه مادر و خاله و خانواده هایمان ... اول از همه به دست بوسی دایی مادرم ... میرفتیم و از ایشان ضمن دعای خیر ... یکی یک سکه دوریالی نو و براق عیدی می گرفتیم ... نمیدانم چرا این دو ریالی ها خیلی بیشتر از اسکناس های دیگران به من مزه میداد .....
روح هردوشان شاد........

سلام گرامی سارابانو
عید شما هم مبارکا و علیک سلام از طرف گرامی مادر
گویا در جمع دوستان هم مثل ما،خان دایی بزرگ فامیل بید (تا مشهد بودیم اول صبح عید، ابتدا دیدن خان دایی در برنامه بود بعد برگشت سریع و میزبانی ... ولی این سالها روز قبل می رویم دیدار ایشان)
روح همه درگذشتگان بویژه گرامی مادر و دایی شما شاد و قرین رحمت الهی

rouhi شنبه 11 مهر 1394 ساعت 12:45 http://koushesalam.blogsky.com

سلام.
عید سعید غدیر رو به عالی بانو و کلا به همساده های عزیز، مخصوصا به والده گرامیتون تبریک میگم...

در ضمن پس از عرض تبریک خواستم یادآور بشم...
عیدی بنده، تو سینی جا مونده...

عیــــ---___ـــدتـ----___ون مـــــــ---ــب__--ــــــــ___----___ــــارک

سلام
عید بر شما هم مبارکا
و
منم یادآور می شوم گرامی مادر رسم دارند سکه رو حضوری اهدا کنند...
(یه پیشنهاد همطافی :پسته بیاورید سکه هنوز داریم... )

شنگین کلک شنبه 11 مهر 1394 ساعت 11:37

سلام همطاف بانوی گرامی
و سپاس از این عیدانه زیبا . ما همین تصاویر سکه ها را جقه سبزی را بعنوان عیدی گرامی مادر قبول می کنیم و نگه می داریم یک خسته نباشید جانانه هم خدمت شما اجرتان هم باشد با مولای متقیان (ع) یک در دنیا صد هزار در آخرت .
امسال درحوالی ما چندان خبری از عیدو عیدانه نبود سادات گرامی یا در سفربودند و یا اذن زیارت نمی دادند از سکه و تراول و پول کاغذی هم هیچ خبری نشد که نشد کل شور شوق عید خلاصه شد به چند پیامک کوتاه حتی بچه محل ها هم که هرسال کوچه و خیابان را تزیین می کردند و شربت و شیرینی می دادند امسال زانوی غم بغل زده دل و دماغ هیچ فعالیتی نداشتند خوب شاید هم مراعات حجاج بازنگشته را کردند البته ازحق نباید گذشت یک نذری از همسایه محترم گرفتیم که دستشان درد نکند. امسال که اینگونه گذشت . امید که سالهای بعد چون سنوات گذشته بازهم عیدانه های پرشور و شیرین و پرمایه فرارسد با آذین بندی های کودکانه در کوچه و خیابان و دیدار سادات مکرم . و اما درخصوص اضافه نوشت اول عرض کنم که بطور کلی من چندان بدین ترکیبات نا هنجار اعتقادی ندارم فی المثل همین تارنگاری که سرهم کرده اند اولین چیزی که به ذهن من فارسی زبان تداعی می کند یک شیشه تاریا کدر است که موجب میشود تصویر آنسویش بدرستی مشاهده نشود . ای کاش بزرگانی که بر مسند خلق این ترکیبات نشسته اند قدری بیشتر به فرهنگ امروزی عامه فارسی زبانان ایرانی توجه می کردند تا ترکیباتی
راحت البیان تر و نزدیک به ذهن تر ابداع می شد .

سلام گرامی شنگ
به به! چه مهمان کم خرجی، پس اینم شیرینی عید بفرمایید کامتان را شیرین نمایید کنار سکه مجازی
http://s3.picofile.com/file/8215326350/shirin.jpg
و
منم امیدوارم که سالهای بعد چون سنوات گذشته بازهم عیدانه های پرشور و شیرین و پرمایه فرارسد با آذین بندی های کودکانه در کوچه و خیابان و دیدار سادات مکرم .
و این پارسی گویی را چندان جدی نگیرید به نظرم هنوز تکلیفش با واژه های بیگانه! مشخص نیست .همطاف هنر کند سری به فرهنگستان زبان و ادب فارسی می زند و چرخی بین واژه های مصوب آنجا، که هنوز برای وبلاگ معادل فارسی نگذاشته بیدند

باران شنبه 11 مهر 1394 ساعت 10:49

سلام همطاف جان عیدگرامی مادر وشما وخانواده مبارک وخدا قوت وخسته نباشی
خدارحمت کنه پدرفرمانده روکه دایی بنده هم میشد عید غدیر که میرفتیم برای تبریک وازشون عیدی طلب میکردیم میگفت :دهه! من بعد از نماز صبح ،ربع سکه هدیه میدادم هرکی میومد!
اون وقتا که ولایت بودیم وبه قول ِخواهرفرمانده درسیدکده میزیستیم ! روز عید ماهم حسابی مشغول وسرگرم دیدوبازدید بودیم ولی اینجا فقط ناهار درخدمت مادر وسرباز ارشد وهمسرش بودیم وعصرم خانواده ی عروسم وچند تا ازدوستان
مامان هرسال اسکناس 100 تومنی عیدی میداد ولی امسال گفتن چاپ نمیشه ! وسکه اش رو جایگزین کردن.
شاد وسلامت باشی

سلااام
گمان می کردم شما هم سرتان شلوغ باشد!؟ (حالا دوری از سیدکده به نفع بیده یا ضرر)
الان چندسالیست که گرامی مادر هم از سکه استفاده می کنند.
امسال سکه دویست تومانی نصیبمان شد که نقره ای بید و عجالتا از ذخیره قبلی عیدغدیر را رد کردیم تا ببینم با این سکه نقره ای ها چه طرحی می شود از خود دَروَکرد

عبدالحسین فاطمی شنبه 11 مهر 1394 ساعت 10:13

سلام
بنده بین السادات هستم
یه اصطلاح جدید از ودم دروکردم
یعنی هم طبقه بالا و هم طبقه پایین ما جزو سادات ذوی العز و الاحترام شهر محسوب میشن .
معمول اینکه ما شب عید بهشون تبریک می گیم و میریم خونه سید بزرگ تر که طبقه پایین هستن و ازشون عیدی می گیریم اما بنده نه اینکه شب عید ماموریت تهران بودم نشد که خدمتشان برسیم .
در هر ما رسم خیلی خوبیه و اونم اینکه سادات سرشناس شهر در مسجد میرزاعلی اکبر جمع می شوند و مردم برای دیدار و تبریک به اونا میرن اون مسجد
مراسم خوب و معنوی هست

سلام
جمع شدن سادات در مسجد و بارعام عمومی! مراسم خوبیست (از پذیرایی چیزی ننوشتید)

مریم شنبه 11 مهر 1394 ساعت 10:11

سلام
عید گرامی مادر مبارک
دست شما هم بابت پذیرایی و سلیقه در وَ کردن برای سکه عیدی درد نکنه
فکر می کنم از نمدهای ممدرضا برای این کار استفاده کردید طرح بته جقه با رنگ سبز خیلی قشنگ شده
- خوشبختانه ما اینجاهایی که رفتیم هیچ خبری از تجملات نبوده، همکاران هم سالهای قبل یک اسکناس بهمون عیدی می دادند که با یک پاپیون کوچولو از جنس روبان تزئینش کرده بودند. (بعضیها هم روی اسکناسها با خط خوش، عید رو تبریک می گفتند که من این کار رو نمی پسندم)
- کاش تجملات وارد چنین مراسمی نشه! یادش بخیر قدیما این شعر معروف، زینت بخش دیوار بعضی خونه ها بود:
در کلبه ی ما رونق اگر نیست صفا هست
هر جا که صفا هست در آن نور خدا هست

سلام
متشکرم
و بلی بلی نمدیست این بته جقه ها
تجملات! (با همان لحن جناب خانی) . امسال که نشد قصد دارم برای سکه سادات هدیه های دستدوز تهیه و طرح ها رو پیش فروش کنم ها

دادو شنبه 11 مهر 1394 ساعت 09:38 http://www.dado23.blogsky.com

سلام
عیدتان مبارک
با این تواصیف که از مهمان داری کرده اید خسته نباشید و اجرتان محفوظ ...

این روزها عید غدیر هم بنوعی تشریفات بازار شده است و یک عده که وسع خوبی دارند بساط عید غدیر را هم زیاده از حد رنگی کرده اند ، به کسی هم نمی شود چیزی گفت ، چون دلیل منطقی است ولی رنگ و بو کمی غیر منطقی ...

توی محل ما از قدیم نه همه ، ولی برخی از سادات که اسم و رسمی داشتند و دورانی به نیکنامی در شهر گذرانده بودند در خانه می نشستند و دیگران هم در آنجا بودند و بازار تبریکات براه بود و اجتماع دینی خوبی بپا می شد ... این اواخر به حساب اینکه دو جعبه شیرینی مگر چقدر می شود هر کسی توی خانه اش می نشیند و مردم را معذب کوچه و بازار می کند که ما هم نشسته بودیم توی خانه و شما چرا نیامدید !؟ تازه برخی ها که گنده تر هستند از بابت صیاثی ، عید را پیشواز برنامه های تبلیغاتی خود برای مجلس کرده و بخور بخوری در مساجد معروف براه می اندازند که ما هم هستیم ، البته وجه التبرک ایشان بهتر است !! !!!

سلام آقا
نخست: عیدتان مبارکتان
بعد: بزرگان گفته اند وجه التبرک ارسالی هم حکم رخ در رخ را دارد ها ( اسکناس تبرکی ما را بفرستید که بس نیازمند برکت هستیم)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد