درباره وبلاگ گروهی همساده ها
همساده ها وبلاگی گروهیست با حدود ده نویسنده ثابت و شما وبلاگ نویسی که به اینجا تشریف آوردید و قدم روی چشم ما گذاشتید. اگر مایل به مشارکت در انتشار مطالب این وبلاگ بودید می توانید متنی بنویسید و از طریق تماس با همساده ها (واقع در نوار سمت راست وبلاگ) آن را برای هیات مدیره همساده ها بفرستید تا به ترتیب و با اسم شما و وبلاگتان، منتشر شود .ما همگی همساده ایم. همسایه های وبلاگی
ادامه...
ساکنین
دستهها
برگهها
جدیدترین یادداشتها
همهنویسندگان
- همساده ها 90
- همطاف 51
- شنگین کلک 23
- مصطفی ستاریان 13
- سهیل 33
- sara 17
- بزرگ 30
- امیری-عبدالرسول 27
- دادو 34
- عبدالحسین فاطمی 22
بایگانی
- دی 1396 1
- مهر 1396 1
- مرداد 1396 1
- تیر 1396 2
- اردیبهشت 1396 3
- فروردین 1396 1
- اسفند 1395 3
- دی 1395 2
- آذر 1395 2
- آبان 1395 3
- مهر 1395 2
- شهریور 1395 2
- مرداد 1395 4
- تیر 1395 3
- خرداد 1395 5
- اردیبهشت 1395 6
- فروردین 1395 7
- اسفند 1394 10
- بهمن 1394 8
- دی 1394 10
- آذر 1394 13
- آبان 1394 20
- مهر 1394 29
- شهریور 1394 31
- مرداد 1394 30
- تیر 1394 30
- خرداد 1394 28
- اردیبهشت 1394 26
- فروردین 1394 19
- اسفند 1393 24
- بهمن 1393 27
- دی 1393 11
تقویم
دی 1396| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | ||||||
| 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
| 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
| 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
| 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
| 30 |
جستجو
یک سفر تجربه,یک مسیر خاطره...
سلام...
دقیقا اخرین روز ابان سال 89 بود که ... برای اولین بار وبلاگ ساختم ... و به عنوان اولین پست نوشتم که .... نمیدونم میخوام با این وبلاگ چه کنم... یا دراون چی بنویسم ... و در انتهای این مسیر منتظر چی باشم ...اما دوست دارم که این راه را هم تجربه کنم ... راهی که درست یک سال بعد به انتها رسید و وبلاگ " در به در" .... برای همیشه خاموش شد.... ولی این سفر یکساله برای من تجربه ای تازه , جالب, هیجان انگیز و دوست داشتنی بود ... که باعث شد با دوستانی بهتر از آب روان ...آشنا بشم و کلی خاطره ی زیبا در چمدان حافظه ام .... سوغات بیارم ...
و حالا یک بار دیگه ... مواجه شدم با یک تجربه نو... تجربه نوشتن در وبلاگ گروهی .... و مطمئن هستم که این سفر جدید ... با وجود داشتن همراهانی ارزشمند چون شما بزرگواران .... قاب های کم نظیر دیگه ای .... به طاقچه ی خاطرات من اضافه می کنه ...
امیدوارم همه از طی این مسیر .... در کنار هم ...لذت ببریم ....
سلام...
.... اما بسیار مشتاقم که شما را هم در جمع نویسندگان این وبلاگ ببینم که ... حقیقتا به همین طمع خود را به جمع بزرگان تحمیل کردم !...
بسیار سپاسگزارم از شما بزرگوارن که ابراز لطف کردید ...
و یک تشکر ویژه از مریم بانوی عزیز بابت این همه مهر و لطف ...
و اما بعد ...
اگرچه همیشه از تفکیک های جنسیتی و وارد شدن به این نوع بحث ها گریزان بوده و هستم ... و همه انسان ها را به چشم تنها " انسان " دیده ام نه مردها و زن ها .... اما سخن جناب امیری چنان به چشمم غیر منصفانه آمد که ... اعتراض را واجب کفایی دانستم
با نگاهی به اسامی نویسندگان حاضر وبلاگ ...خودتان قضاوت کنید که نسبت 7 به 2 ی موجود ... به نفع جمعیت نسوان است یا (به برکت مدیریت مردانه ی حاضر)... به نفع اخوان!!!؟
سارا نوشت : دوستانی که با نوشته های بنده در " در به در" ... آشنا هستند ... به یقین می دانند که ....قلم بنده بیشتر به نگارش طنز گرایش دارد ... لذا امید وارم سطور فوق را با همین نگاه , بخوانید ...
سلام و خیر مقدم
امیدوارم روزهای خوشتر تازه ای رو اینجا تجربه کنید
سلام
خوشحالم که همسایه دیگری به جمع محله نوبنیادمان اضافه شد ..ولی می ترسم جمعیت نسوان گوی سبقت را از اخوان بربایند چنان که این روزها در خیلی از حوزه ها اینگونه شده .. نگید مرد سالار فکر می کنم ها !!! یه کمی قدیمی ام !!
سلام سلام صد تا سلام به سارا خانم عزیز
و بعد از خوندن چند تا از پستهای این وبلاگ ، کلی افسوس خوردم که چرا شما این وبلاگ پرطرفدار و پربازدید رو تعطیل کردید و دیگه نمی نویسید 
فقط خدا کنه مشکلی برای حضور در اینجا نداشته باشند . 
من به طور کاملا اتفاقی وبلاگ در به در رو کشف کردم
وقتی آقای ستاریان این وبلاگ گروهی رو ایجاد کردند براشون نوشتم : من یک نویسنده ی خلاق و هنرمند سراغ دارم
دیروز که کامنتتون دیدم و فهمیدم قبول کردید در جمع نویسندگان این وبلاگ باشید کلی ذوق کردم
با اینکه خیلی دوست دارم نوشته های در به در رو بخونم اما تا الان فرصت نشده برای همین خیلی خوشحالم که از این به بعد نوشته های زیباتون رو اینجا می خونم
سلام
خیلی خیلی خوش اومدید و امیدوارم با شناختی که از نوشته های خوب شما پیدا کردم در کنار هم و با کمک هم بتوانیم وبلاگی خاطره انگیز و گرم و صمیمی درست کنیم
سلام و عرض ادب و خیرمقدم خدمت سارا بانو
و اظهار بسی خوشبختی و شعف که دوران دربه دری
به پایان رسید و باز می توانیم شاهد شاهکارهای شما
در این وبلاگ گروهی بوده وافتخار همکاری باشما را
داشته باشیم .
و من مطمئنم که در این مسیر خاطرات خوبی به یادگار خواهیم برداشت .
خوشحالم از آشنایی با شما