درباره وبلاگ گروهی همساده ها
همساده ها وبلاگی گروهیست با حدود ده نویسنده ثابت و شما وبلاگ نویسی که به اینجا تشریف آوردید و قدم روی چشم ما گذاشتید. اگر مایل به مشارکت در انتشار مطالب این وبلاگ بودید می توانید متنی بنویسید و از طریق تماس با همساده ها (واقع در نوار سمت راست وبلاگ) آن را برای هیات مدیره همساده ها بفرستید تا به ترتیب و با اسم شما و وبلاگتان، منتشر شود .ما همگی همساده ایم. همسایه های وبلاگی
ادامه...
ساکنین
دستهها
برگهها
جدیدترین یادداشتها
همهنویسندگان
- همساده ها 90
- همطاف 51
- شنگین کلک 23
- مصطفی ستاریان 13
- سهیل 33
- sara 17
- بزرگ 30
- امیری-عبدالرسول 27
- دادو 34
- عبدالحسین فاطمی 22
بایگانی
- دی 1396 1
- مهر 1396 1
- مرداد 1396 1
- تیر 1396 2
- اردیبهشت 1396 3
- فروردین 1396 1
- اسفند 1395 3
- دی 1395 2
- آذر 1395 2
- آبان 1395 3
- مهر 1395 2
- شهریور 1395 2
- مرداد 1395 4
- تیر 1395 3
- خرداد 1395 5
- اردیبهشت 1395 6
- فروردین 1395 7
- اسفند 1394 10
- بهمن 1394 8
- دی 1394 10
- آذر 1394 13
- آبان 1394 20
- مهر 1394 29
- شهریور 1394 31
- مرداد 1394 30
- تیر 1394 30
- خرداد 1394 28
- اردیبهشت 1394 26
- فروردین 1394 19
- اسفند 1393 24
- بهمن 1393 27
- دی 1393 11
تقویم
دی 1396| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | ||||||
| 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
| 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
| 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
| 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
| 30 |
جستجو
و ما را چه شده . . .
به نام خدا
وبلاگستان را میتوان یک جوری بازخور و عکس العمل نویسندگان وبلاگها نسبت به مسائل جاری و روزمره دانست . صاحبان وبلاگها اکثرا در قبال رخدادهای اطرافشان اظهارنظر و تحلیل و بررسی هایی را انجام می دهند و بعد از هر اتفاق خاص و خبری جدید می توان با دیدن و خواندن چند وبلاگ بازتاب آن موضوع را مشاهده نمود. و طبیعی است که کاربران وبلاگ نیز جمعی از جامعه را تشکیل می دهند . این موضوع حتی منحصر به خبرها و رخدادها نمی شود بلکه حتی مناسبتهای مختلف اعم از شادی و عزا را نیز میتوان در انتخاب مطالب و طرز نگارش نویسندگان وبلاگ به خوبی مشاهده نمود.
غرض از این مقدمه بیان این مطلب بود که الان چند روز است که جشن های پیروز انقلاب (مثلا) شروع شده است ولی من به شخصه در هیچ کدام از وبلاگهای دوستان هیچ مطلبی در مورد این روزها ندیدم. به هرحال ایامی که خواه ناخواه تمام جهان آن را بعنوان روزهای منتهی به استقلال کشورمان می شناسند و برایش در کشور هم مراسمی برگزار می شود . ایامی که در آن جوانانی برایش خون دادند تا به ثمر برسد و حتی برای نگهداری آن چندین سال جنگیدیم . حال کاری نداریم که الان کجا هستیم . . . ولی من اول خودم را میگم شاید خوب می بود که جهت احترام به افرادی که در آن زمان برای تحقق اهداف بالاتری ، جان خود را دادند مطلبی درج می شد . ولی شاید شما هم مانند من دست و دلتون به نوشتن نرفت . واقعا چرا ؟ ما را چه شده ؟
پ ن 1 :البته مریم خانم در وبلاگشان یک سرود از آن زمانها پست نموده اند .
پ ن 2 : شبیه این مطلب را چند سال پیش در وبلاگم نوشته بودم. میخواستم بازتاب آن را امروزه ببینم چیست؟
سلام
نسل انقلاب و انقلابیون سال 57در گیر دو نکته اند
1- نسل جدید فکر می کند یک مملکت گل و بلبل را که در ناز و نعمت غرق بوده جماعتی از سرِ سیری و بی خود و بی جهت درگیر یک انقلاب کردند ..
2-آرمان های این انقلاب که برای ان زحمات بسیار کشیده شده و خون دل ها خورده شده دستاویز جماعتی مفسد و سفره نشین شده که بل اختلاس های کلان روی همه مفسدان عالم را سفید کرده اند ..
این نسل چه دارد که بگوید و چه میتواند که بکند ؟
شهدا نه به طمع بهشت بودند و نه حرف مردم.در اینکه شهید با خدا معامله کرده هم شکی نیست.اما باستنباط من این بود که هدف از آن کلاه های کاغذی زساندن پیامی به زنده ها بود که مواظب باشید کلاه سرتان نرود
سلام
احتمالا منظور از گذاشتن کلاه کاغذی بر سر مزار شهدا این بوده که سر شهدا کلاه رفته! اما من اینو اصلا قبول ندارم و فکر می کنم نگاه کردن به ظاهر این مسئله، کلاه بزرگتریه که به سر اون آدم یا کسانی رفته که اون کلاه های کاغذی رو گذاشتند. شهدا با خدا معامله می کردند و جونشون رو برای اعتلای دین و حفظ میهن می دانند و خدا هم مشتری اونا بود و خودش هم گفته و تضمین کرده که قیمت خوبی بابت جان اونا خواهد داد
إن الله اشترى من المؤمنین أنفسهم و أموالهم بأن لهم الجنة یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون ویقتلون
یادم است اوایل انقلاب خبر رسید که شخصی یا اشخاصی بالای تک تک مزار شهدای انقلاب کلاه کاغذی نصب کرده است...تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...
سلام سلام
والا همشهری، مطلب بعدی من درباره همین دهه بید ها
ولی خداییش در شبکه های اجتماعی هم کمتر از این روزها حرف و نقل و سایر نوشته شده ( تصور من این بید که شاید به خاطر میانگین سن کاربران کمتر از سی سال باشد ) منتهی پیش پیش رفتند به استقبال ولنتاین... البته درباره سریال همه چیز اینجاست هم حرف و حدیث شنیدم و ماهواره جدید هم نقل برخی مجالس شده و الی ماشاءالله خبرهای فساد و رای دادگاه و ...
و حرف آخر ممنون بابت یادآوری ولی چشم بصیرتتان کو؟ کمی بیشتر در محله بچرخید خوو
راستی دهه فجر بر فجر آفرینان و ایضا خودمان مبارکا
سلام
و خیلی از دلسوزان رو شرمنده ی این نسل نمودند .:
اگر کمتر کسی در باره ی انقلاب می نویسه ، به خاطر اینه که ارزشهای اونو از دست رفته می بینه ، چطوری می شه در حالی که هر روز از رسانه ها ، اخبار اختلاسهای چند هزار میلیاردی ، آنهم توسط مسئولین شنیده می شه ، حرف از پیروزی انقلاب زد؟
خدا ازشون نگذره که با ندانم کاری هاشون نطق همه را کور کردند
سلام
بقول آقای شنگین کلک تمام آنچه میشد گفت را آقای ستاریان و مریم بانو بیان کردند.
سلام...
البته جناب سهیل نفرمودن که ... بیایید در وبلاگهایمان جشن بگیریم!.... بلکه فقط یادی کنیم از روزگاری که ان سالها گذراندیم... و بخصوص یاد کنیم از کسانی که ....برای آن آرمانها ... از جان مایه گذاشتند...
شخص بنده که ....وبلاگ به روزی ندارم که بخوام مطلب بذارم... اما اون سالی که داشتم ... در همین ایام مطلبی نوشتم به نام " روزگار بهمن 57 " ... چون صرف نظر از اوضاع فعلی.... روزهای بهمن 57 برای من ...بسیار خاطره انگیزو به یادماندنی است ...
این هم لینک مطلب فوق الذکر :
http://1darbedar.blogfa.com/post-36.aspx
با عرض سلام خدمت دوستان
من داشتم فکر می کردم داداش مصطفی چی را ازقلم انداخته اند
که اضافه کنم اماحال دیگه با کامنت های مریم بانو مطمئناً چیزی
ازقلم نیفتاده . خلاصه همون هایی که نوشته اند .
ای کاش یک نفر همت داشت و شعارهای اول انقلاب رو جمع آوری می کرد تا ببینیم چند در صد این شعارها تحقق پیدا کرده
به عنوان مثال آیا الان مردم ولی نعمت مسئولین هستند ؟
سلام سلام صد تا سلام
) 
بهترین فرصت بود که از این تریبون استفاده کنم و حرفهایی رو که سالها بود تو دلم تلنبار شده بود به زبون بیارم 
آقای ستاریان ! شما که هر چی ما می خواستیم بنویسیم نوشتید !!! (هم در باره ی پست خودتون نوشتید - هم در باره ی دولتی بودن مراسم و هم در باره ی اختلاسها !
واقعا آهنگ وبلاگتونو عوض کردید ؟ من هر وقت می خوام وارد وبلاگ شما بشم قبل از هر کار ، اول اسپیکر رو خاموش می کنم ! ببم جان آدم یک آهنگ رو چند بار می تونه بشنوه ؟
ببخشید آقا سهیل
حالا بریم سراغ پست : قرنهاست که مردم به صورت خود جوش مراسم محرم و صفر رو برگزار می کنند، مطمئن باشید اگر دولتها متولی برگزاری این مراسم می شدند تا به حال صد باره قیام امام حسین (ع) به فراموشی سپرده شده بود.
فرمایشی بودن مراسم بزرگداشت دهه فجر و عملکرد خیلی بد مسئولین باعث شده مردم بگن این انقلاب مبارک خودتون باشه !
به چه دلیل مردم باید جشن بگیرند ؟! سفره ای پهن شده و عده ای بر سرش نشستند و دارند دو لپی ازش می خورند !
کسی که باید جشن بگیره همونها هستند نه ما !
سلام
خب شاید دلیلش این باشه که شما به جاهای محدودی سر می زنید. توی حلقه ی دوستان وبلاگی علاوه بر مریم خانم من خودم دو تا پست گذاشتم و آهنگ وبلاگ رو هم از اوایل دهه به یک سرود انقلابی تغییر دادم و آقای کاوسی هم یک مطلب راجع به انقلاب نوشتند. البته قبلا یک شور و هیجان خاصی برای جشن انقلاب وجود داشت ولی از آن وقتی که برپایی این جشنها دولتی شد و از دست مردم خارجش کردند، شور و حالش هم از بین رفت. به خصوص که طی سالیان گذشته و به مرور خبرهای ناگواری از دولتی ها از ارتشا و فساد و ...به گوش میرسه. مدام از دسته گلهای به آب داده شده خبر پشت خبر منتشر میشه. نتیجه این میشه که تمام باورها به آرمانهای انقلاب بر باد رفته به نظر میرسه و جشن پیروزی انقلاب هم در نظر مردم به طور اعم و پیش وبلاگ نویسها به طور اخص کم رنگ و بلکه بالکل بی رنگ و بی بو وبی خاصیت میشه