همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی
همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی

کلاس دارهای بی کلاس!

بسم الله الرحمن الرحیم 

در تاریخ هست که عده ای از تجار چای و از آن جمله ارباب مهدی می خواستند بروند سراغ مصدق و با او در مورد واردات چای به گفت و گو بنشینند. مصدق به آبدارچی خود گفته بود یکربع قبل از رسیدن آقایان، از آن چای اعلای لاهیجان دم کن و وقتی آمدند بیاور. تجار که از راه می رسند، مصدق سفارش چای می دهد و پیشخدمت چای میاورد. مصدق بعد از صرف چای از تجار می پرسد که این چای که خوردید، چطور بود؟ خوب دم کشیده بود؟ یکی از تجار جواب می دهد عالی و خوش رنگ و خوش عطر بود! و مصدق جواب میدهد بله این خب چای ایرانی است! خلاصه جلسه با صرف همین یک استکان چای ختم شده بود. بگذریم که خود داستان ارباب مهدی به اینجا ختم نشد!

شاید به تازگی شما هم خیلی از محاسن محصولات ارگانیک خوانده و یا شنیده باشید، اما انصافا کدامیک از ما حاضر است محصولات سالم و با ارزش غذایی که به طور طبیعی و بدون هیچ نوع کود یا آفت کشی شیمیایی، پرورش داده می‌شود را به محصولات خوش ترکیب و خوش آب و رنگ و درشت یا همان محصولات غیر ارگانیک و ناسالم ترجیح دهد ؟

حقیقت این است که ما همگی اسیر تبلیغات هستیم و راست گفته اند قدیمی ها که عاشق، کر و کور می شود.

مثلا به جای نوشیدن دوغ و شیر می رویم سراغ نوشابه های گازدار یا مثلا غذاهای اصیل سنتی خودمان را کنار می گذاریم چون بی کلاس است و می رویم سراغ فست فودهایی کلاس دار مثل هات داگ و بیفتک و سوسیس و کالباس و برگر و پیتزا و ماکارونی و لازانیا و بعد که بر طبق همان کلاس گذاشتن ها، حسابی چاق و شکم گنده که نه! بلکه Overweight"" شدیم!! به جای تکان خوردن و پیاده روی و تن دادن به کار و اصلاح رفتار غذایی خود، نیاز پیدا می کنیم که بنشینیم پشت لپ تاپ و تبلت و به خرید اینترنتی و آنلاین مشغول شویم. از خرید انواع قرص ها و ژل های لاغری و گن های اسلیم لفت گرفته تا خرید و به کار بردن دستگاههای تردمیل و ادوات ورزشی و کششی تا ثبت نام اینترنتی توی کلاسهایی مثل یوگا یا ایروبیک! من مخالف اینها نیستم و مقصودم اصلاح ساختار است.

مقصودم این است که لااقل بدانیم علاوه بر 50 میلیارد دلار کالای وارداتی از مبادی رسمی، 25 میلیارد دلار هم واردات داریم که از مبادی قاچاق می آید و این رقم، دو برابر بودجه ی عمرانی ماست، اینکه این ارقام صرف واردات چه چیزی میشود را خودتان بروید و ببینید! (راجع به آدامس هم بخوانید و به روح سقز فاتحه ای بفرستید(

امروز فرزاد شیدفر، دبیر علمی همایشتوزیع شیر رایگان سلامت شیر حرفهایی تکان دهنده ای گفته از جمله اینکه ما ایرانیان قهرمان مصرف نوشابه،شکر و نمکیم و در قعر جدول مصرف شیر قرار داریم. بله او گفته کاهش مصرف شیر باعث "کمبود کلسیم" و "ویتامین D" در ایران شده است. تحقیقاتی که در ایران انجام شده حتی ارقامی در حد "کمبود ۹۰ درصدی ویتامین D را در نوجوانان تهرانی" ذکر کرده‌اند و تحقیقاتی نیز که در برخی مراکز استان‌ها انجام شده، نشان می‌دهد افراد بزرگسال جامعه ایران هم، "بین ۴۰ تا ۸۰ درصد" کمبود ویتامین D دارند. 

بله وقتی اکثریت جمعیت مان به خاطر نخوردن شیر به پوکی استخوان دچار شدیم، آنگاه رفتن به سراغ دستگاههای سولاریم و وارد کردنش برای کلاس دارها و خریدن و داشتنش برای جذب ویتامین دی، کاری بی کلاس و خنده دار است.

اصلا می دانید که طبق گزارش نظام هدفمندی یارانه‌ها، مصرف لبنیات در ایران روند نزولی داشته و به جای آن مصرف نان، غلات و ماکارونی افزایش داشته است. به خاطر داشته باشیم که ماکارونی هم داستانی مثل پیتزا دارد.

شاید از تاریخچه ی پیدایش پیتزا با خبر باشید. ظاهرا پیتزا که شامل خمیر، گوجه ی تازه، پونه ی کوهی و پیاز و ریحان و روغن می شد اولین بار برای ماهیگیران فقیر و گرسنه و خسته ی ایتالیا در یکی از بنادرش با گاری فروخته می شد و کم کم آوازه اش زیاد شد و این آوازه امروزه به جایی رسیده که زندگی ما بدون خوردن پیتزا توی رستورانی "های کلاس" گاهی کلا "تعطیل" می شود و حتا از پیتزای قرمه سبزی برای بومی سازی، سخن به میان می آوریم!

طولانی شد و خیلی حرفها ناگفته ماند از جمله ی این ناگفته ها چهار برابر بودن مدت مکالمه ی تلفن ما ایرانی هاست و عوارض آن! و مصرف سرانه ی سه برابری دارو و...خلاصه که توی دنیا خیلی رکوردها داریم!

برگردم به ابتدای مطلب، گذشته از اینکه خود چای در ایران از کجا و از چه تاریخی پیدا شد؛ اگر روزی برسد که خارجی ها همه ی چای ایرانی را بخاطر ارگانیک بودنش بخرند و همه اش به جای پوسیدن در انبارها، صادر شود و ما روزی از طریق اینترنت و تبلیغات ماهواره ای ببینیم که دارند چای ایرانی را با قیمتهای نجومی تبلیغ کرده و می فروشند و کلاس دارد، به فکر این نخواهیم افتاد که برویم و چای ایرانی بخریم و بخوریم و کلاس بگذاریم!؟ من که اخیرا توی هر فروشگاه بزرگ و زنجیره ای دنبال چای ایرانی گشتم پیدا نکردم و مطمئنا آن روز هم پیدا نخواهیم کرد و شاید به زمین و زمان ناسزا خواهیم گفت که ما خودمان چای ایرانی گیرمان نمی آید که بخوریم و این مسئولین از خدا بی خبر ، همه ی دار و ندار ما، از جمله چای ما را به خارجی ها می فروشند.

نظرات 17 + ارسال نظر
بزرگ چهارشنبه 6 اسفند 1393 ساعت 17:22

سلام
فقط چای نیست زعفرانی که به اسم زعفران اسپانیا دنیا را تسخیر کرده زعفران ایزانیست که به صورت فله به آنجا میرود و با بسته بندی شیک به اسم اسپانیا فروش میرود.سنگ مرمر وگرانیت ایتالیا اصلا ایتالیایی نیست از معادن ایران استخراج شده و کلوخه های بزرگ آن بار کشتی شده و در ایتالیا برش و پردازش می شود و خاویار و....نقشه فرش ایرانی را هند و ترکیه میدزدند و به اسم خودشان بازار فرش ما را می گیرند
زآستین طبیبان هزار خون بچکد
گرم به تجربه دستی نهند بر دل ریش

سلام
بله از اوضاع نابسامان زعفران و فرش و پسته من هم شنیده ام. حتا شنیدم امروز امریکا توی صادرات پسته جای ما رو گرفته! پسته را از ما بردند و حالا خود ما رو کنار زدند!
اما از سنگ مرمر نشنیده بودم. منم فکر میکردم، یعنی اینجا، توی خود ایران، اینجور مشهور شده که بهترین سنگها مال ایتالیاست!

یادخاطرات چهارشنبه 6 اسفند 1393 ساعت 12:26

سلام
با احترام به شنگین کلک

من هم 5بسته چای را تقدیم به خودتان میکنم تا ضررو زیان متحمل نشوید یکی هم اضافه بارش..........

ستاریان چهارشنبه 6 اسفند 1393 ساعت 11:59 http://mostafasatarean.blogsky.com/

سلام به همگی و به شنگین کلک چای فروش

یادخاطرات چهارشنبه 6 اسفند 1393 ساعت 11:07

سلام.
خوردن ماکارونی که خود به قند تبدیل میشود وباعث چاقی مفرط می شود.

.اما چای ایرانی کجا پیدا میشود؟؟به جای ...چای ایرانی معلوم نیست چه چیزی بفروش میرسانندکه مزه ی حنا وکاه میدهد.

همین چایی راکه به عنوان چای خارجی مصرف میکنیم رنگ اضافه میکنند ولیوانها مرتب باید در وایتکس قرار گیرند.خدانکند

که چای به روی فرش بریزدمگر رنگش پاک میگردد؟؟

علیک سلام
من مشق هام را خوب نوشتم مدیر گروه بهم جایزه
پنج بسته چای لاهیجان درجه ی یک و فرد اعلاء
هدیه دادند
حالا یکیش تقدیم شما ببرید دم کنید و نوش جان کنید
لذتش راببرید . (شنگین کلک چای فروش)

علایی سه‌شنبه 5 اسفند 1393 ساعت 23:10

سلام
کلا ما این روزها انواع اقسام مشکلات داریم و اینها هم که شما اشاره کردی بخشی از آنهاست

سلام
شما که اگر بخواهی از مصائبی که بر سرت توی این چند وقت آمده بنویسی، من کلا باید همه ی نوشته هایم را غلاف کنم

همطاف یلنیز سه‌شنبه 5 اسفند 1393 ساعت 21:25 http://fazeinali.blogfa.com/

سلام سلام
نخست: ممنون از گرامی شنگ کلک تقریبا حرفهای مرا همچین شیک و باکلاس تر ! مرقوم فرمودند.
بعد: گاهی اوقات که حرف از ما ایرانی ها می شود این تصور را دارم که این خصوصیات را من که ندارم نکند خارجی هستم و خودم بی خبرم خوو از همان جوانی! اهل نوشیدنی های گازدار و فست فودها نبوده و نیستم. البته اعتقادی هم به اصالت چای یا برنج ایرانی ندارم... خداییش همین موز، کی وی، یا میوه هایی که الان در بازار و باغات سرزمینمان وجود دارد مگر 40-50 سال پیش بید؟ وارد شد کاشته شد حاصل آمد الانم می خوریم و به به می گوییم... نمی دانم شاید گرامی والدین من دسترسی به محصولات شمال نداشتند چون همطاف ذائقه اش تنها به برنج نیمه ی شمال می سازد و برنج کاملش را دوست ندارد و چای هم کله مورچه یا شاهسوند می شناسد. درباره نوشیدن شیر هم باز بنا به میل و مزاجم جزو گروهی هستم که کمتر استفاده می کنم مگر بصورت جانبی مثل بستنی و پخت کیک و شیرینی و دسر (شیربرنج- فرنی و ... ) خوو اذیت می شوم. منتهی اینکه چرا طبق آمارها اغلب ایرانی ها اینطور بدخوری دارند! نوشابه و فست فود و سایر به نظرم بیشتر از رسانه و تبلیغات سرچشمه می گیرد به قول خودتان خوب می شود اگر از طریق همین رسانها افراد مثلا سرشناس و باکلاس محصولات خودمان ( از نوع مرغوب خواهشا ) تبلیغ نمایند باور کنید سریع می شود یه چیز را باب کرد استفاده از کارت بنزین یا کارتهای اعتباری یا موارد مشابه با دردسر شروع شد منتهی الان آنقدر رایج و راحت است که انگار از ابتدا همین بید

سلام
شاید شما از بس خارجکی ها را می خوانید، جسمتان ایران است و روحتان رفته خارج
خب من حرفم این نیست که فقط هر چی ایرانی بود مصرف کنیم. حرفم این هست که اگر کالایی ایرانی و با کیفیت موجود بود اسیر تبلیغات نشیم و خارجیشو تهیه کنیم.
یکی از اقوام بتازگی تعریف میکرد وقتی بچه بوده توی مدرسه دوستش از او می پرسه برنج ایرانی مصرف می کنید یا خارجی؟ و این فامیل ما که فکر می کرده لابد برنج خارجی بهتره! با اعتماد به نفس کامل گفته خارجی

sara سه‌شنبه 5 اسفند 1393 ساعت 20:59

سلام...

ذائقه افراد بر اساس عادات خوراکی که در خانواده ... از کودکی ... وجود دارد شکل می گیرد... و لذا اگر ما خواهان عادت دادن افراد به طعم ... یا خوراک خاصی هستیم ...... اصولی ترین راه ... خوراندن آن خوراک یا طعم خاص به فرزندان از همان ابتدای تولد است ...
دربزرگ سالی تغییر ذایقه سخت هست اما غیر ممکن نیست !
قدر ندانستن موقعیت ها ... یکی از ویژگی های نوع بشر هست ... چه در ایران .... چه در هرجای کره خاکی...
من فکر میکنم برای داشتن آرامش و زندگی توام با لذت... باید بیشتر مثبت اندیش باشیم ... تا عیب یاب!

سلام
با همه ی حرفهای شما می توانم موافق باشم اما اگر مثبت اندیشی معنایش این باشد که بگویم همه جا گوگوری مگوری شده و من چقدر خوشبختم. نه! هر چند گاهی با زیان زمزمه می کنم اما چشمم می گوید خودمانیم ها! کجا گوگوری مگوری شده؟

امیری-عبدالرسول سه‌شنبه 5 اسفند 1393 ساعت 18:54 http://abamiri.blogfa.com

سلام
خدا وکیلی چاقی تنها علتش خوردن و کم فعالیت کردن نیست
به نوبه خودم فعالیتم زیادتر از سنم است اما هرروز چاق تر از دیروز
در ضمن من توضیح خصوصی دادم برای اپ نکردن و مختصر این که فکر کنم هرروز مطلب گذاشتن زمان خوانندگان را می گیرد و کمتر سر می زنند

سلام
آقا شایعه سازی نکنید چون من خدا وکیلی شما رو دیدم و از استاندارد چاقی خیلی فاصله دارید
حالا خوبه شما قبل از موعد گفتید که چه قصدی دارید و لااقل ما دانستیم حالا اگر مخاطب متوجه نشد.
توی وبلاگ گروهی هفتگ من چندین بار دیدم که یکی از نویسنده ها چند خط کوتاه نوشته و گفته که من مطلبی به ذهنم نیامد و فقط به احترام مخاطب این چند جمله را نوشتم. بنظرم کار خوبی باشه

سهیل سه‌شنبه 5 اسفند 1393 ساعت 13:36 http://sobhebahary.blogfa.com/

سلام و وقت بخیر
متاسفانه در این دورو زمونه ما ایرانی ها هیچ کارمون به هیچ کارمون نمیخوره .
یک جوری همون شهر هرتی شده ایم که مثل بود

سلام
یادمه پیش از انقلاب مصاحبه کننده ای از تلویزیون رفته بود و از خلق الله می پرسید که شهر هرت کجاست؟ تقریبا هیچ کس نمی دانست! خب لااقل ما الان ما می دانیم کجاست

مریم سه‌شنبه 5 اسفند 1393 ساعت 13:15

سلام به آقای فاطمی عزیز
ممنون از توضیحتون ولی من یادمه اون اوایل نوشته بودند این وبلاگ هر روز بین ساعت 12 ظهر تا 6 بعد از ظهر آپ می شه
پس نتیجه می گیریم یا ساعت آپ کردن تغییر کرده که باز خوب بود به خواننده ها اطلاع بدن
و یا شما از ساعت آپ خبر نداشتید که در این صورت عذرتون موجهه

عبدالحسین فاطمی در جواب مریم خانم سه‌شنبه 5 اسفند 1393 ساعت 13:10

سلام

ضمن تشکر از دقت نظرتون بنده علیرغم مشغله بسیار و بر حسب وظیفه و ارادتی که به دوستان دارم دقیقا ساعت 8:15 دقیقه روز 93/12/3 مطلب را آپ کرده ام !!!
فکر می کنم ساعت سیستم شما نیاز به تنظیم داره .

اون روزهایی که مطلب نذاشتم دسترسی به نت نبوده و الا همه دوستان و وقتشون برام خیلی اهمیت داره .

مریم سه‌شنبه 5 اسفند 1393 ساعت 13:02

آقای ستاریان با اجازه ی شما می خوام در باره ی یک موضوع دیگه صحبت کنم که ربطی به پست شما نداره !
من به عنوان خواننده ی وبلاگ گروهی همساده ها دوست داشتم :
- آقای فاطمی برای خواننده ها توضیح بدن که چرا به جای عصر ، صبح روز بعد آپ کردند ؟
- و دوست داشتم بدونم نفر بعد و نفر بعد چرا آپ نکردند !
ما اینجا به طور ناگهانی و بدون اینکه باخبر بشیم شاهد سکوتهای ناگهانی نویسنده ها هستیم ، با توجه به اینکه هر نویسنده 10 روز برای آپ کردن فرصت داره می تونه در این فاصله مطلبش رو آماده کنه و نوشتن رو به دقیقه ی نود موکول نکنه
و حتی اگر در این 10 روز موضوعی به ذهنش نمی رسه لااقل برای مخاطب ارزش قائل بشه و بیاد بگه من به این دلیل آپ نکردم
من از تک تک نویسنده های عزیز این وبلاگ عذرخواهی می کنم ولی فکر می کنم وقتی ما تعهدی می دیم باید این تعهد رو جدی بگیریم و بدونیم که خوانندگانی هستند که هر روز به اینجا سر می زنند اما بعضی وقتها به در بسته می خورند .
خودتون فکر کنید یک سریال پرطرفدار هر شب از سیما پخش بشه و بعد بدون هیچ توضیحی پخش این سریال رو برای چند شب متوقف کنند !
خواهش می کنم یک کم با خواننده ها صمیمی تر و مهربانتر باشید

این حق شماست که به عنوان مخاطب به مدیریت اینجا اعتراض کنید. باور کنید اما من خودمم کمی مایوسم و دیگه حتا تذکر نمیدم. راستش رو بخواهید می خواستم به جای این مطلب چیز دیگری بنویسم که فعلا صلاح ندونستم

شنگین کلک سه‌شنبه 5 اسفند 1393 ساعت 12:56 http://shang.blogsky.com

سلام
خوب راستش من شخصاً سعی می کنم از محصولات ارگانیک استفاده کنم اما درشرایط فعلی که برای مصرف این محصولات فرهنگ سازی درستی نشده است همیشه هم نمیشه از این محصولات استفاده کرد به هرحال در یک مجلس بقول شما با کلاس قراردادن سبدی پر از میوه های کج و کوله و لک دار و کرم خورده صورت خوشی برای صاحب مجلس درپی نخواهد داشت و اما دسترسی به محصولات ارگانیک هم خود مشکلاتی درپی دارد و همانطور که بی اعتمادی این روزها کل جامعه را دربرگرفته و با درنظر گرفتن اخباری که بارها درخصوص فروش میوه های غیرارگانیک با کیفیت پایین به جای میوه های ارگانیک حتی در میادین میوه و تره بار شهرداری ها منتشر شد . دیگر کمتر کسی به دنبال یافتن محصولات ارگانیک می رود
یعنی وقتی میادین تحت نظارت شهرداری هم قابل اعتماد نباشند دیگر تنها مگر کسی خودش به مزارع پرورش چنین محصولاتی دسترسی داشته باشد که بتواند با اطمینان خاطر محصولات ارگانیک را تهیه و تناول کند . راستی داداش شما که دست اندرکارزراعت و باغ و کار کشت هستید خودتان اولین قدم را بردارید . من قول میدهم همه دوستان اولین مشتریان شما برای تهیه محصولات ارگانیکتان باشند .
و اما درمورد لبنیات و کلسیم و ویتامین D باید به نتایج تحقیقات زیادی که جدیدا درکشورهای اروپایی و آمریکا انجام شده اشاره کنم که این تحقیقات بیان می کنن که منبع اصلی جذب ویتامین D نور خورشید است و نیز جذب کلسیم توسط پستانداران بعد از دوران شیرخوارگی از منابع غیر لبنی بسیاربیشتر است و حتی درمواردی مصرف زیاد مواد لبنی خود موجب کاهش جذب کلسیم میگردد . این تبلیغات بیشتر برای رونق بازار لبنیات است و البته کمبود ویتامین D در ایران حقیقتیست که درصدبیشترش هم مربوط به بانوان میگردد و شاید یکی از عللش رعایت حجاب کامل در 24 ساعت شبانه روز باشد .
و اما درمورد پیتزا من اینطور خواندم که ایتالیایی ها خودرا ابداع کننده پیتزا میدانند اما درواقع اولین طعامی را که به شکل پیتزا در آثار باستان ملل یافته اند مربوط به ایرانیان می باشد و به زمان جنگ های هخامنشیان برمی گردد که سربازان هخامنشی سپرهایشان را بر آتش قرارمیدادند و روی آن خمیر پهن کرده و سبزیجات و گوشت قرارمیدادندو پخته و نوش جان می کردند واما درمورد چای باید بگویم که هیچ چیز مثل یک چای آتشین ارگانیک لاهیجان درکنار مزرعه ودرکنار شما به من نمی چسبه اما خوب خیلی ها به رنگ و بوی عطر و زدوتر دم شدن انواع چای های خارجی عادت کرده اند .
ولی گذشته از همه اینها هیچ دقت کرده اید که ما ایرانی ها عادت کرده ایم همیشه یک جوری توی سر خودمان بزنیم !
مرتب در جراید می خوانیم ، در رسانه ها میبینیم و می شنویم که با به رخ کشیدن آمار های مختلف و مقایسه خودمان با دیگرکشورها و دیگر فرهنگ ها خودمان را در پست ترین درجه جهان قرارمیدهیم . بنظر من این راه درستی نیست
اولاً که مگر کدام چیزما قابل مقایسه با دیگر کشورها هست که حالا بیاییم این آمارها را مقایسه کنیم و گذشته از این اگر میخواهیم وضعیت غلطی اصلاح شود به رخ کشید و بزرگ کردن این آمارها جز اینکه اعتماد بنفس ملی را کاهش دهد نتیجه دیگری ندارد . برای اصلاح عادات یک جامعه باید فرهنگ سازی شود آنهم از سطوح دبستان و پیش از آن و این بزرگنمایی ها جز اینکه نسل جوان ایرانی را فلج کند و دید بدی نسبت به خود وکشورشان به آنها القاء کند هیچ نتیجه دیگری ندارد .

سلام داداش ماشاءالله با این کامنت سنگ تموم گذاشتی ها
اما منم باید بگم:
که هیچ چیز مثل یک چای آتشین ارگانیک لاهیجان درکنار مزرعه ودرکنار شما به من نمی چسبه
راستی از مهندس چه خبر؟
خب اگر این مقایسه کردن ها هم نباشه، هم آدم دق می کنه و هم این که نمیدونه کجاش کج و کوله است و باید درستش کنه

ناهید سه‌شنبه 5 اسفند 1393 ساعت 12:53

سلام
خوشحالم که این روزها بین داداش و آبجی تله پاتی هم برقرار شده چون هر چه که من به ذهنم میومد و می خواستم بنویسم ولی تنبلی می کردم ( غیر از موضوع چای )، شما با اون قلم شیواتون نوشتین ، دستتون درد نکنه واقعا

سلام
خب از قدیم گفتند دل به دل لوله کشیه
بله از شما به یک اشارت و از من به سر دویدن

مریم سه‌شنبه 5 اسفند 1393 ساعت 12:48

- در مورد شیر حرفتونو قبول دارم . من خیلی خیلی کم شیر می خورم ، متاسفانه این عادت بد من ، به بچه ها هم منتقل شده و اونا هم طرف شیر نمی رن در عوض ماست می خوریم
- در مورد چای ایرانی : چای ایرانی خیلی دیر دَمه ، به نظر من از لحاظ طعم و مزه به چای خارجی نمی رسه .
یک نکته ی مهم : برنج ایرانی چون مرغوبه ، مصرف کننده ی ایرانی با میل و رغبت زیاد و منت داشته ، برنج داخلی رو مصرف می کنه و تا مجبور نشه سراغ برنجهای خارجی نمی ره . مگه آدم مریضه که به خاطر کلاس گذاشتن بره جنس خارجی بی کیفیت رو مصرف کنه ؟

مرحوم شوهر خاله ی من، توی کارخانه ی چای کار می کرد، بچه بودم ولی یادم هست که مدام می گفت فلان کارخانه را جریمه کردند چون چای قاطی می کرد! یا بازرس آمده بود که یک وقت چای قاطی نکنیم. نمی دانم ایرانی قاطی خارجی می کردند یا آن زمان خارجی قاطی ایرانی می کردند!
اما چایی که می آورد واقعا حرف نداشت. چای ایرانی دیر دم می کشه اما خوش طعم و گواراست و اگر چند روز هم بمونه تیزاب نمی بنده و استکان ها رنگ نمی گیره. فکرش رو بکنید با این رنگ و اسانس قاطی چای ها چی دارند به روز امعا و احشا ما می ارند
در مورد ماست که من دبه دبه ماست گلپایگان می خرم و هر هفته هم باید بخرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد