درباره وبلاگ گروهی همساده ها
همساده ها وبلاگی گروهیست با حدود ده نویسنده ثابت و شما وبلاگ نویسی که به اینجا تشریف آوردید و قدم روی چشم ما گذاشتید. اگر مایل به مشارکت در انتشار مطالب این وبلاگ بودید می توانید متنی بنویسید و از طریق تماس با همساده ها (واقع در نوار سمت راست وبلاگ) آن را برای هیات مدیره همساده ها بفرستید تا به ترتیب و با اسم شما و وبلاگتان، منتشر شود .ما همگی همساده ایم. همسایه های وبلاگی
ادامه...
ساکنین
دستهها
برگهها
جدیدترین یادداشتها
همهنویسندگان
- همساده ها 90
- همطاف 51
- شنگین کلک 23
- مصطفی ستاریان 13
- سهیل 33
- sara 17
- بزرگ 30
- امیری-عبدالرسول 27
- دادو 34
- عبدالحسین فاطمی 22
بایگانی
- دی 1396 1
- مهر 1396 1
- مرداد 1396 1
- تیر 1396 2
- اردیبهشت 1396 3
- فروردین 1396 1
- اسفند 1395 3
- دی 1395 2
- آذر 1395 2
- آبان 1395 3
- مهر 1395 2
- شهریور 1395 2
- مرداد 1395 4
- تیر 1395 3
- خرداد 1395 5
- اردیبهشت 1395 6
- فروردین 1395 7
- اسفند 1394 10
- بهمن 1394 8
- دی 1394 10
- آذر 1394 13
- آبان 1394 20
- مهر 1394 29
- شهریور 1394 31
- مرداد 1394 30
- تیر 1394 30
- خرداد 1394 28
- اردیبهشت 1394 26
- فروردین 1394 19
- اسفند 1393 24
- بهمن 1393 27
- دی 1393 11
تقویم
دی 1396| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | ||||||
| 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
| 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
| 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
| 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
| 30 |
جستجو
آمار : 474648 بازدید
Powered by Blogsky
و بهاریه . . .
به نام خدا
حدیث رویش
پای به هر طرف بِنِه، بهار را صدا بزن
بهار را به سیرِ کوچه ها باغ ها صدا بزن
بخوان حدیث ِرویشِ دوباه را به گوشِ گُل
به شوق ِ سبز زیستن، جوانه را صدا بزن
زلال جویبار را به سوی دشت ها بخوان
عبورِ پاکِ آب را به هرکجا صدا بزن
سکوتِ کوهسار را لبالب از ترانه کن
زخواب، آبشار را کنون بیا صدا بزن
نسیم را به سفره ی ضیافتِ سحر گهان
به روشنای پُرشُکوهِ شهرِ ما صدا بزن
شکوفه ها در انتظارِ رویشی دوباره اند
بیا و روح ِ عشق را
صدا
صدا
صدا بزن
(سهیل محمودی)
سلام و وقت بخیر
نظر مریم خانم کاملا به جا و مناسب بوده و هست
بنده به شخصه از این بابت عذرخواهم و ممنونم از اینکه ایشان به من یاداوری نمودند که در وبلاگی که گروهی هست رفتارمان نسبت به وبلاگی که شخصی باید تغییراتی داشته باشد .
آمده ایم تا چیزی بیاموزیم و من واقعا این را اکنون آموختم
با سپاس از ایشان و مریم بانو خودمان که حرف ایشان را تایید نمودند
سلام
راستشو بخواید منم با نظر مریم عزیز موافقم چون این وبلاگ گروهیه پس بهتره بی خیال ط.ن.ب بشیم یا لااقل برای خواننده هایی که نمی دونند ط.ن.ب حروف اختصاری "طلا - نقره و برنزه " توضیح بدیم تا تصور نکنند ما با هم حرفهای درگوشی می زنیم .
من از مریم نازنین به خاطر انتقاد صریح شون تشکر می کنم
(راستی اگر بشه فقط در مورد پستها کامنت بذاریم و حرفهای حاشیه ای نزنیم خیلی بهتره یک نمونه ش اشاره ی خود من به این جمله " من قرصهامو خوردم !" چون اینطور جملات فضای اینجا رو که یک وبلاگ گروهیه ،زیادی خصوصی می کنه
راستش من دوست دارم مطالب این وب رو بخونم و گاهی هم سر میزنم اما نظر نمیدم چون گرچه شما از اینکه دیگران مطالبتون رو بخونن و نظربدن خوشحال میشید اما همیشه یک جمله های اختصاری برای خودتون دارید که آدم احساس میکنه یه چیزی مثل حرف های درگوشیه و خوشایند برای خواننده نیست اگه این جمله ها رو میخواید کسی نفهمه چی هستن خوب چرا خصوصی ارسالشون نمیکنید که خواننده هم با اعصاب راحت مطالبتون رو بخونه؟
سلام شعر زیباییست
ستاره ها درانتظاررویشی دوباره اند
سلام به همه همسایه های محترم
شعر زیبایی هست ...
البته من شاعر رو نمیشناسم
سال نو رو مجددآ به همه دوستان گرامی تبریک میگم و سال خوبی رو براتون آرزو میکنم
مدتی نبودم و نتونستم سر بزنم !
شاد و سلامت باشین همگی
سلام...
بسیار لطیف و زیباست این شعر جناب محمودی...
هر بار با دیدن نام سهیل محمودی .... خاطرات خوش جوانی برام تداعی میشه... روزهای پنچشنبه ....ساعت ۱۶ ... پارک اندیشه... انجمن شعر جوان.......
اغلب جناب محمودی مجری بودند.... گاهی هم جناب ساعد باقری ... یا خانم فاطمه راکعی ... یکی دوبار هم شهرام شکیبا... و با حضور همیشگی استادم عزیزم ....قیصر امین پور....
چند ساعتی پیچیده در پرنیان شعر ... غرق لطافت ابیات دوستان می شدیم و آرامشی شادمانه .... یادش بخیر...
ممنون که خاطرات زیبایی رابرام زنده کردید...
سلام سلام
.
این ترانه با صدای جناب مهدی سپهر برای من تداعی شد ها.
یادش بخیر آن زمان یه مهدی سپهر بید با یه عباس بهادری و الان شونصد تا که نمی شناسمشون نه صداشون نه تصاویرشون
از مجموعه عشق ناتمام سهیل محمودی
بی تو امّا عشق بی معناست ، می دانی ؟
دست هایم تا ابد تنهاست ، می دانی؟
آسمانت را مگیر از من ، که بعد از تو
زیستن یک لحظه هم بی جاست ، می دانی ؟
تو ، خودت را هدیه ام کردی ، ولی من هم
شعرهایم را که بی پرواست ، می دانی ؟
هرچه می خواهیم - آری - از همین امروز
از همین امروز ، مال ماست ، می دانی ؟
گرچه من ، یک عمر همزادِ عطش بودم
روح تو ، هم - سایه ی دریاست می دانی ؟
« دوستت دارم ! » ، همین ، این راز پنهانی
از نگاه ساکتم پیداست ، می دانی ؟
عشق من ! بی هیچ تردیدی ، بمان با من
عشق یک مفهوم بی « امّا » ست ، می دانی ؟
سلام
و بعد : به خاطر شعرهای قشنگش 
سهیل محمودی رو دوست داریم اول : به خاطر خودش که سبز سبزه
سلام ودرود بسیار خدمت آقا سهیل عزیز (شما)
و سپاس از این انتخاب زیبا و به جای شما در بهارامسال
بله خیلی وقت می شه که از جناب محمودی (اوشون) در صدا
وسیما خبری نداریم و همینطور ممنون از شکوفه های زیبا .
سلام
به به چه شعر زیبایی !
ممنون از انتخاب خوبتان
جای سهیل محمودی این روزها در صدا و سیما واقعا خالی است
راستی ط ن ب رو تقدیم می کنم به دوستان عزیز هنردوست و شاعر و حکیم وبلاگ همساده ها