همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی
همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی

فرهنگ آگاهی

سلام


 تقریبا روزی از سال نیست که اسمی نداشته باشد.

مجله رنگی رنگی هم جدا از هر مناسبت و تقویمی، برای روزها، اسم های قشنگی انتخاب می‌کند

مثلا امـــروز را "روز آگاهی بیشتر درباره فرهنگ‌های مختلف" نامگذاری کرده و البته "راه کار" هم داده است.



در همین راستا، دوستی دیگر هم، مطلب قابل تاملی ثبت نموده اند:


"معمولا وقتی آدم به یک مملکت و فرهنگ تازه ای قدم می‌گذارد چند مرحله را می‌گذراند که بطور فهرست وار عبارتند از:

 یک - مرحله ماه عسل؛ که شخص اختلافات فرهنگی را با دید رومانتیک نگاه می‌کند.

 دو - مرحله درک واقعیات؛ که احساس اضطراب و احیانا افسردگی و ناراحتی را به همراه دارد.

 سه -  مرحله تطابق، یعنی آشنا شدن با مسائل و پذیرش آنهاست.

 چهار - و آن وقتی است که آدم بوطن خود برمی‌گردد و ممکنست دچار شوک فرهنگی معکوس گردد و مجبور باشد نظیر همان مراحل را دوباره طی کند!

البته همانطور که انتظار می‌رود همه افراد یکجور نیستند و این مراحل ممکنست کم و زیاد، یا سبک سنگین شوند. حتی بنظر من بعضی‌ها، قبل از اینکه بمرحله دوم و سوم برسند فرار را بر قرار ترجیح می‌دهند!"


و


 بسیار سفر باید تا پخته شود خامی


 استاد سخن و شیخ اجل، سعدی بزرگ هم گویا به عشق همین آگاهی پای به راه گذاشته و سفرها رفته و فرهنگ ها دیده و ...

گفته اند، با اینکه در شیراز دیده به دنیا گشود برای کسب دانش روز! به بغداد رفت. پس از پایان تحصیل در بغداد، به سفرهای گوناگونی پرداخت که به بسیاری از این سفرها در آثار خود اشاره کرده‌است. در این که او از چه سرزمین‌هایی دیدن کرده میان پژوهندگان اختلاف نظر وجود دارد.

گویا شیخ ما، به عراق، شام و حجاز سفر کرده‌است. شاید از هندوستان، ترکستان، آسیای صغیر، آذربایجان، فلسطین، چین، یمن و آفریقای شمالی هم، دیدار کرده باشد!

 

سعدی، ایمان را مایه تسلیت می‌دانست و راه التیام زخم‌های زندگی را محبت و دوستی قلمداد می‌کرد. گویا عمر درازش  نیز به سبب ایمان قوی او بود. ^_^

 

 


از عالمی پرسیدند که کسی با ماهرویی در خلوت نشسته و درها بسته و رقیبان خفته و نفس طالب و شهوت غالب. کسی هست که با قدرت پرهیزکاری بتواند از این حالت، سلامت بماند؟

عالم گفت اگر از مهرویان به سلامت بماند از بدگویان سالم نماند.

 





پی نوشت:


سعدی در گنجور

و

حکایت آخر نقل از اینجــــا


 

نظرات 12 + ارسال نظر
sara چهارشنبه 2 اردیبهشت 1394 ساعت 23:44

سلام...

همیشه دوست داشتم مارکوپلو باشم!...بخاطر جهانگردی هاش... و دیدن این همه مکان از دنیای بزرگمون.... هنوزم دوست دارم اما ... تاحالا که قسمت نشده است... و بسنده کرده ایم به دیدن مستندهای زیبا از اداب و رسوم مکان های مختلف دنیا...

ممنون از نوشته ی خوبتون که ماهرانه از مجله ی رنگی رنگی به گرامیداشت سعدی و روز او رسیدید...

مریم چهارشنبه 2 اردیبهشت 1394 ساعت 16:56

آقای فاطمی شهر ما مرکز استانه و مثلا کلانشهره اما من با اطمینان می گم ما به اندازه ی صد سال با تهران فاصله داریم ( البته منظورم جنوب تهران نیست )
روزی نیست که چند نفر به بچه های من نگن که اگه می خواید پیشرفت کنید بار و بندیلتونو ببندید و برید تهران
همین پریشب یک آقای تهرانی نزدیک یک ساعت با محسن تلفنی حرف زد و اونو برای رفتن به تهران ترغیب و تشویق کرد !
آخه چرا باید پول و کار و امکانات و پیشرفت فقط تو تهران باشه و همه از 4 گوشه ی مملکت بکَنند و برن تهران ؟

مریم چهارشنبه 2 اردیبهشت 1394 ساعت 16:48

چه هدری !!!
آخه مگه می شه آدم این هدر رو ببینه و از خودش احساسات در نَوَکنه ؟

عبدالحسین فاطمی چهارشنبه 2 اردیبهشت 1394 ساعت 14:17

سلام
نیازی به مسافرت به کشورهای دیگه نیست
وقتی اینهمه شکاف توسعه در داخل کشور قابل ملاحظه است چه نیازی به خارج ؟
مثل اینکه همه بودجه کشور باید خرج تهران و اصفهان و تبریز و مشهد بشه و بقیه استان ها و شهرها از این توسعه نباید سهمی نداشته باشن !!!!!!!!!!

بسیاری از مراکز استان حتی ، در مقایسه با استان هایی که گفتم یه روستای بزرگ محسوب میشن و نگاه غیر منطقی به این استان ها شخصا برای بنده غیر قابل تحمل هست .
چرا باید عمده امکانات و بودجه فقط در تهران و چند استان دیگه هزینه بشه ؟
مگه استان ها و شهرهای دیگه زحمت نمی کشن و سهمی ندارن ؟
مگه وقتی 22 بهمن میشه / اتفاقی می افته / یا یازی به حضور مردم هست فقط ساکنین این چند استان هستن که موقع تقسیم و تسهیم منابع با این دید و نگاه به استان های کمتر توسعه یافته که نه عقب نگه داشته شده نگریسته میشه ؟
مگه همین استان ها ی محروم نبودن که در 8 سال دفاع مقدس جلوی مهاجمین ایستادگی کردن ؟!

شخصا هر موقع به ایرانگردی می رم هم تو مسیر غرررر می زنم که چرااا؟ و هم افسرده میشم !!!

بزرگ چهارشنبه 2 اردیبهشت 1394 ساعت 07:01

سلام
ممنون از یاد آوری روز استاد سخن
در باب سفر زیاد رفتن سعدی دو روایت است اول نداشتن دل خوش از روزگار ایران درآن دوره: سعدیا حب وطن گرچه حدیثی است شریف ***نتوان مرد به سختی که من اینجا زادم و روایت دوم نداشتن دل خوش از دست بانوی خانه: تهی پای رفتن به از کفش تنگ***بلای سفر به که در خانه جنگ
از دوستان هم بابت اطلاعات خوبشان تشکر می کنم

مریم چهارشنبه 2 اردیبهشت 1394 ساعت 00:47

جناب شنگین کلک بالاخره شما مال کجایید ؟ تهران ؟ اصفهان ؟ چهارمحال بختیاری ؟ خوانسار ؟
یک سوال فنی : شما خودتون پاچه پلو خوردید ؟
و بعد : چقدر خندیدم به این گداخته !

مریم سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1394 ساعت 18:23

سلام
- یاد یکی از همکارانم افتادم که یک ماه رفت انگلیس خونه ی داداشش و بعد از برگشتن به کشورمون تا یک سال دپسرده بود ! من توصیه می کنم به جای رفتن به کشورهای پیشرفته ، کشورهایی مثل بورکینا فاسو یا مالدیو رو برای سفر انتخاب کنیم
- امروز علاوه بر سعدی شیرین سخن ، روز بزرگداشت سهراب سپهری و ملک الشعرای بهار و اقبال لاهوری هم هست ! چرا کسی از این شاعران گرانقدر نام نمی بره ؟
- ممنون همطاف جان کل پست تون قشنگ بود حکایت آخر قشنگ تر

ستاریان سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1394 ساعت 17:35 http://mostafasatarean.blogsky.com

سلام
با مراجعه ی مجدد دیدم آدرس رو اشتباهی درج کردم و منظورم این پست بود:
http://tabrizemodern.blogfa.com/post-447.aspx
به نظرم کار توی چنین محیطی به خصوص که کوزه گری هم باشه بی اندازه دلچسبه

ستاریان سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1394 ساعت 16:57 http://mostafasatarean.blogsky.com

سلام
روح سعدی شیرازی شاد که با کتابهایی که از خودش یادگار گذاشته هنوز بعد از هفتصد سال زنده است
اتفاقا بدون اطلاع از توصیه های سایت رنگی رنگی شاید به طور خودجوش همگی داریم همین کارو می کنیم منظورم آشنایی با ملل و نحل است. دیروز می خواستم توی وبلاگم مطلبی بتنویسم و سایتی رو معرفی کنم که فرصت نشد این سایت به زندگی و آداب و رسوم تبریزی ها می پرداخت که شهر زادگاه مادرم هم هست. این پستش برام جلب توجه کرده بود:
http://tabrizemodern.blogfa.com/9401.aspx

شنگین کلک سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1394 ساعت 14:44 http://shang.blogsky.com

ضمن تبریک روز بزرگداشت سعدی شیرازی
و در ادامه بحث شیرین خوردنی های خوشمزه خواستم به یک غذای دیگر به نام پلو اَجَر اشاره کنم که درتوابع نزدیک چهارمحال‌ و بختیاری رایج است (اَجَر دانه ایست به رنگ زردمایل به قهوه ای و ازنظرشکل بین برنج و گندم ) که مانند برنج دم می شود و مورد استفاده می باشد . و اما درخصوص آشنایی با فرهنگ های دیگر شهرها بد نیست از لهجه خوانساری هم یادی بکنم درخوانسار بجای "رفتن" از واژه "واتن" و بجای "پریدن" از "پره" یا "پریه" استفاده می‌کنند و "عطسه" را" اُشنیزه" و سرفه را" کوکو" می‌گویند که شاید از صدای آن گرفته شده باشد ، یا اصطلاحاتی مانند " کَدبرانی "بمعنی" به چه دَردَم می‌خورد" یا "چِدگنا" بمعنی" چه اتفاقی برایت افتاده است " . البته در این خصوص دیگر دوستان ساکن اصفهان یا خوانسار اطلاعات بیشتری دارند و می توانند توضیحات مبسوط تری ارائه نمایند . و البته دراین میان جای کوثر بانو نیز بسیار خالیست و همینجا برای بهبودی کامل همسرگرامی شان دعا می کنم و از دیگر دوستان نیز طلب دعای خیر دارم . امید که با بازگشت سلامتی
همسرشان شاهد حضور بیشترایشان در فضای مجازی و البته همساده ها باشیم .

شنگین کلک سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1394 ساعت 14:16 http://shang.blogsky.com

سلام
پس امروز روز آگاهی بیشتر در باره فرهنگ های مختلف نام گذاری شده . خیلی هم خوبه و ممنون از شما که این نامگذاری را یادآوری کردید . من هم فکر کردم به همین مناسبت قدری اطلاعات دوستان را در مورد غذاهای استان اصفهان بالاببرم و چندتا خوردنی خوشمزه را معرفی کنم که اگر به اصفهان سفرکردید هم اسمشون را بلد باشید و هم برید دنبالشون و نوش جون کنید .
آمْروی : نوعی کوفته که با برنج تهیه می شود
اوماج : سوپی که از آرد و روغن و سبزی تهیه می شود
بریون : گوشت پخته شده و سپس سرخ شده
شُش و دنبه : با پختن شش ودنبه گوسفند تهیه شده و معمولاً همراه با بریون می خورند
شُل ِ بریون : از گوشت و برنج و زیره تهیه می شود
پاچه پلو : برنجی که با تکه های پاچه پخته شده گوسفند و خرما یا شیره آن مخلوط شده است
جزی قند : میوه خشک شده ای که هسته آن را خارج کرده و درونش را با خاک قند و مواد شیرین پر کرده اند
چای قناتی : از پختن شیره نبات با زنجبیل و شکر تهیه شده و مانند پولکی یا بصورت ورقه ورقه در می آوردند و برای رفع سردی مزاج بسیار مورد استفاده است .
چرب آ شیرین : از برنج و تخم مرغ و آرد و شکر تهیه می شود
حلواچوئه : نوعی شیرینی مانند گز که برای رفع سردی مزاج مفید است
قندرون : نوعی آدامس که از ریشه گیاه لیلوشنگ تهیه می شود
خورش ماس : یاخورشت ماست که از گوشت بز و ماست و زعفران تهیه می شود
کچه آش : سمنو
کُلا جوش : از کشک و پیازداغ و روغن تهیه می شود
گی پاِئی : از پیاز و لپه و و سیرابی گوسفند تهیه می شود
ماش آ قمری : از ماش و گیاه قُمری (مانند چغندراما بزرگتر وبه رنگ سبزروشن) تهیه می شود
گداخته : غذایی بسیار مقوی حاوی تخم مرغ و انواع مغزها از قبیل گردو ، پسته ، بادام و ... که معمولابرای تازه دامادها تهیه می کنند !
مَشاش : نوعی شیرینی که از دانه خشخاش و شیره انگور تهیه می شود
نون کلکی : یا نان کرکی که نوعی شیرینی آردی است در رنگ های متنوع
نون یوخه : نوعی نان مانند لواش اما شیرین و حاوی زعفران و زرده تخم مرغ و شکر و نسبتاً خشک
یَخنِه : یا یخنی از گوشت و حبوبات کوبیده شده تهیه می شود و انواع مختلفی دارد مانند یخنه لوبیا، یخنه عدس ، یخنی تُرُش
نوش جان . بخورید و لذتش را ببرید .

ناهید سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1394 ساعت 13:46

سلام
منت خدای را که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت .
اول ط ن ب رو تقدیم می کنم به دوستان عزیز و فرهنگ دوست خودمان
این چهار موردی که بهش اشاره کردی ، ممکنه در خیلی از موارد زندگی هم صدق کنه ، مسائل مختلفی که برای آدمی پیش میاد ، مدتی طول می شه تا انسان خودشو با اون تطبیق بده ، بعضی وقتها افسرده می شه ، یا رمانتیک می شه حتی ممکنه مدتی هم در حال شوک باشه ( از نوع هیپو وُلُمیک )ولی عاقبت به ساحل آرامش می رسه
روز سعدی هم مبارک
ممنون از پست زیبا و خوبت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد