به عنوان کسیکه عمری را در حوزه های مختلف رسانه سپری کرده ام از برخوردهای دوگانه و چندگانه کسانیکه تکلیف خودشان را حتی با خود مشخص نکرده اند در دل ناراحتم .
بسیاری از کسانی که جایگاهی در نهادهای فرهنگی و رسانه ای کشور دارند یا تعریف رسانه را نفهمیده اند یا ملاحظات شخصی و دنیوی شان این اجازه را به آنها نداده است که با کمی تعقل به موضوع هنر و رسانه نگاه کنند .
در عالم فقاهت، علمای متقدم یا به لحاظ عدم تشخیص موضوعیت یا عدم تسلط و آشنایی، مقوله هنر را نیمه کاره رها کرده اند و کسانی را که می بایست به عنوان مکلف جاپای جای آنها بگذارند در بیراهه بلاتکلیف رها کرده اند .
طلاب جوان امروزی هم که ظاهرا باید پرچمدار فقاهت به عنوان برنامه زندگی مردم باشند اولویت هایی غیر آنچه باید ، دارند .
در حالیکه اسلام به دلیل ادعایی به نام " خاتمیت" می بایست مانیفستی بی نقص در تمامی حوزه ها ارائه دهد ؛ و کسی نگوید در اسلام در مورد فلان موضوع سکوت شده است و البته نشده است !
قصد نقد حوزه را ندارم اما به عنوان کسیکه به رسانه و هنر به عنوان یک ابزار کارآمد در عصر حاضر نگاه می کنم احساس می کنم کوتاهی های فرواوانی صورت گرفته است و از هنر و علی الخصوص موسیقی به عنوان "ابزاری مشترک" غفلت شده است .
حرمت موسیقی امری نسبی است و این نسبی بودن از طرفی برخی را در ورطه نابودی می افکند و ازسویی دیگر عده ای دیگر را که می توانند از آن به عنوان یک نیروی غیر قابل انکار استفاده بهینه کنند در ورطه شک و تردید انداخته است .
چندی پیش با یکی از علمای مطرح ، در همین باره بحثی داشتم .
خدمت شان عرض کردم کسانیکه پای منبر شما نصیحت می شنوند کسانی هستند که با پای خود به مجلس شما آمده اند و درصد آنها در مقایسه با جمعیت چند ده میلیونی کشور ناچیز است ؛ تکلیف کسانیکه نیاز به حرف شنیدن دارند اما به هر دلیلی نمی توانند پای منبر شما بنشینند چیست ؟!!
و آیا مخاطب شما فقط کسانی هستند که به شما دسترسی دارند و به خاطر نشستن در پای منبر شما باید بازخواست شوند در مورد عملی که انجام نداده اند ؟!
اگر شما در مورد حرمت شرب خمر و زنا و غیبت و ربا و... فرمایشی دارید فقط مخاطبانش همین هایی هستند که دستتان به آنها رسیده ؟
عده کثیر دیگری که شاید مبتلابه تر هم باشند چه می شوند ؟!
و آیا شیوه ای غیر از بازخواست و طعن و نصیحت وجود ندارد ؟!
فرمودند : چه باید کرد ؟
عرض کردم : منبر های مجازی راه چاره است !
فرمودند: منظور از منبرهای مجازی چیست ؟
عرض کردم : چیزی که به ظاهر منبر نیست ولی به واقع منبر است !
فرمودند : و آن چگونه چیزی است ؟
عرض کردم : رسانه و مشخصا تولیدات فاخر هنری !!
شما می توانید بسیاری از مفاهیم بالای انسانی را در قالب موسیقی با مخاطبین خود به اشتراک بگذارید .
وقتی جوان امروزی زبان موسیقی را می فهمد چرا با زبان خودشان با آنها حرف نمی زنید ؟!
مگر در اوصاف بزرگان ما نیامده است که با هر قوم و ملتی به زبان خودشان با آنها سخن می گفتند ؟!
منظور این نبوده که مثلا فلان امام به زبان رومی با اهل روم صحبت می کرده اند !!
تاملی فرمودند و گفتند : نه . منظورم این است که با زبان مشترکی که قابل فهم برای آنها باشد، سخن می گفتند!
عرض کردم : زبان مشترک شما با خیل مردم امروزی چه درایران و چه در کل دنیا زبان هنر است !
موسیقی و سینما و... امروزه زبان همه فهمی است که تا بخواهید ظرفیت دارد برای ایجاد ارتباطی عقلانی و احساسی با مخاطبین !!!
لبخندی زدند و فرمودند : راست می گویی غفلت کرده ایم !!!
قرار بر این شد شورای مدرسین حوزه ... در جلسه ماهانه شان کارگاهی داشته باشند به عنوان " چیستی رسانه" و بنده در خدمت ایشان باشم برای یافتن وجوه رسانه ای ارتباط با مردم !!!
امیدوارم این اتفاق بیافتد ؛ اگر هم حرف های بنده تاثیری بر جمع نداشته باشد ،حداقل حجت بر بنده تمام است که آنچه باید ، گفته ام
-بهترین پزشک متخصص است ،سال ها زحمت کشیده و درس خوانده پس از طی مدارج علمی،اکنون فوق تخصص در پیچیده ترین رشته پزشکی را بدست آورده .
برای یک ویزیت و معاینه باید ماه ها از قبل نوبت گرفت .
دستانش در درمان معجزه گر است .
اما با افتخار پس از همه عنوان ها در تابلوی مطب و سر برگ طبابتش نوشته : مدرس دانشگاه
-وکیل پایه یک دادگستری است . پرونده های زیادی را به انجام رسانده . هر پرونده ای را قبول نمی کند . هم وقتش را ندارد و هم بهای کارش را بالاتر از این حرف ها می داند .
اما با افتخار در مهر وکالتش نوشته : مدرس دانشگاه و وکیل پایه یک دادگستری
-مهندس آرشیتکت ،سازه و عمران ،مکانیک ،کامپیوتر ،شیمی و اقتصاددان مبرز و مشهور و هر صاحب دانشی بالاترین عنوانی که برای خود انتخاب می کند عضویت در هئیت علمی دانشگاه است .
- افسر شجاع و کاردانی است ،وهله های خوف و خطر را در جنگ گذرانده .
برای پیشبرد اهداف نیروهای خودی و دفاع در برابر دشمن احتمالی بهترین راه کارها را در فکر و ذهنش پرورانده و مکتوب کرده است .
اکنون برای تقویت بنیه دفاعی مملکت معلم افسران جوان است .
مبارز راه آزادی است . با استبداد و دیکتاتوری به نبرد برخاسته است . برای تدوین راه کاری برای برون رفت از استبداد و ظلم مطالعه و تحقیق می کند .
نظریه پرداز بزرگ انقلاب می شود . و بخش عظیمی از نسل جوان به عشق او و با آموخته های او به مبارزه روی می آورند . بزرگترین عنوانی که از مردم می گیرد این است : معلم انقلاب دکتر شریعتی .
بزرگترین پیامبر و خاتم انبیائ الهی است . سیطره صولتش آن مقدار است که در سحرگاهانِ هرروز از گوشه و کنار عالم ندای شهادت به نبوتش روح و جان مومنان را به طهور و طهارت می خواند .
اما می گوید که : انما بعثت معلما