همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی
همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی

پاسداشت

 سلام


گویش:

تلفظ درست واژه آسمان که در شعر و ادب فارسی به صورت چرخ، فلک، گردون، قفس سیمابی، گوی لاجورد، چتر آبگون، تخت فیروزه، چادر کبود، طاق نیلوفر، طشت نگون و غیره .... به کار رفته است

آسمان (asman) است و نه آسِمان (aseman)، و از دو بخش "آس" و "مان" بوجود آمده .

"آس" به معنای آسیا، آسیاب و "مان" هم که پسوند مشابهت است، به معنای مانند و مثل. یعنی چیزی که مثل آسیا می‌چرخد و می‌گردد و نمی‌آساید. چنانکه شاعران – البته شاعران متقدم - در این زمینه گفته‌اند:

آسیا آساست ناساید دمی         آسمان زان است نام او همی 

  عطار



نگارش:

احتمالا شما هم از خواندن بعضی نوشته‌ها بسی لذت برده‌اید... جملات، چنان روان و ساده بید که مصداق "هلو بپر در گلوست" 

قطعیت ندارد منتهی می تواند نشانه سواد آدمی باشد (همطاف سواد را معادل تحصیلات آکادمیک نمی داند ها) البته درست و بجا استفاده کردن از کلمات که منظور نویسنده را براحتی منتقل کند علاوه بر سواد، هنر نگارش هم می طلبد.


نمی‌دانم متوجه این نرم افزار "پارسی‌گو" (سمت راست – پایین) شده‌اید یا نه؟

کلمات جایگزینش مرا یاد همزبانان شرقی و شمالشرقی کشورمان می اندازد. کشورهای دوست و برادر افغانستان و تاجیکستان


به جای طلا بگو زر

به جای خاطرخواه بگو دلباخته

به جای بی حوصله بگو بی تاب

به جای مبارک باد بگو خجسته باد

به جای تحقیر بگو خوارداشت

به جای کاسب بگو سوداگر

به جای مزخرف بگو لیچار

به جای به علاوه بگو افزون بر آن

به جای ذاتی بگو خدادادی

به جای جانبی بگو پهلویی

به جای عابربانک بگو خودپرداز

 

و این یکی!

به جای مقصر بگو گناهکار!

(نه! با توجه به بارمعنایی گناه، شخصا حاضر نیستم به جای مقصر بگویم گناهکار؟ مقصر کسی است که کوتاهی کرده و قصورش به خود یا اطرافیان یا هردو آسیب رسانده اما گناهکار یعنی سرکشی در برابر خالق. خطای این کجا آن کجا.)

و

به جای رفیقان بگو دوستان (نه! رفیق رفیق است و دوست دوست)


بعضی از این جایگزینها با اینکه در ابتدا، نامانوس بید الان براحتی استفاده می‌شود. مثل بالگرد به جای هلیکوپتر و رایانه به جای کامپیوتر.

منتهی این جایگزین برای من همه جوره نامانوس است

"به جای هم معنی بگو هم چم - هم آرش (؟!)"

.

به نظر شما، گروه واژه‌گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی،از معادل سازی این شیوه (پارسی گویی) خبر دارد؟!

 

 

یه طنزمرتبط هم از شبکه های مجازی بدستم رسید


 فرهنگستان ادب، به جای واژه عربی مثلث، واژه فارسی "سه بر" را جایگزین کرده و به جای مثلث متساوی‌الاضلاع، "سه برِ سه بر برابر" و به جای مثلث متساوی‌الساقین، " سه برِ دو بر برابر" را پیشنهاد داده است


گویا در ریاضی یک قضیه وجود دارد که می گوید :
اگر دو ضلع نامساوی از یک مثلث متساوی‌الساقین با دو ضلع مثلث متساوی‌الساقین دیگر برابر باشد، آن دو مثلث متساوی‌الساقین برابرند.
حالا این اصل رو به زبان پیشنهادی فرهنگستان بازگو می‌کنیم :


ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺩﻭ ﺑﺮِ ناﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺳﻪ ﺑﺮِ ﺩﻭ ﺑﺮ ﺑﺮﺍﺑﺮ، ﺑﺮﺍﺑﺮِ ﺩﻭ ﺑﺮِ ﻧﺎﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺳﻪ ﺑﺮِ ﺩﻭ ﺑﺮ ﺑﺮﺍﺑﺮِ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺁﻥ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺑﺮِ ﺩﻭ ﺑﺮ ﺑﺮﺍﺑﺮ، ﺑﺮﺍﺑﺮﻧﺪ!

 

 

 

نظرات 10 + ارسال نظر
بزرگ یکشنبه 24 خرداد 1394 ساعت 17:04

سلام
از آخر به اول: این مثلت طنز نیست و این شاهکار(سه بر به جای مثلث...)حداد عادل است خود فرهنگستان هم معادل هایی ساخته که حتی مرغ پخته را به قهقه وا میدارد مثلا اتوبوس:خودرو جامع بزرگ .درمورد روان نویسی بعضی ها که در عین روانی پر مایه هم می نویسند من یاد اشعار ایرج میرزا افتادم
یک حرف ودو حرف بر زبانم
الفاظ نهاد و گفتن آموخت

زهرا-هاشم جمعه 22 خرداد 1394 ساعت 13:43 http://http://chose78.blogsky.com/

سلام.خوشال میشم سربزنید اپم

سلام
.
ممنون از حضورتان

kamangir پنج‌شنبه 21 خرداد 1394 ساعت 23:43 http://ranandegan.blogsky.com

سلام جلاب بود ممنونم مخصوصا توضیحات مثلث ها

سلام
.

sara پنج‌شنبه 21 خرداد 1394 ساعت 19:34

سلام...

راستش این فارسی کردن همه کلمات ...از اون تغییراتی است که ... من خیلی در برابرش مقاومت دارم
مثلا هنوز که هنوزه... کامپیوتر را سختمه بگم رایانه... یا به سوبسید بگم یارانه... و همیشه هم این دوتا را قاطی میکنم!...
به نظرم بهتره ....وقتی کلمه ای خارجی میخواد وارد زبان فارسی بشه... همون وقت معادل سازی بشه... نه اینکه اول وارد بشه و حسابی جا بیوفته ...بعد تازه یادشان بیاد که باید فارسی اش کنند...

سلااام
خداییش امکان فارسی کردن همه کلمات هم نیست. گویادر همه زبان‌ها واژه های بیگانه حضور دارند.
ای خانم... این "اول و بعد" درباره خیلی موارد بهتر بود صورت می گرفت بویژه درباره فرهنگ استفاده
اول فرهنگ اتومبیل بعد خودش
اول فرهنگ آپارتمان نشینی بعد ساخت و ساز
اول فرهنگ موبایل ببخشید گوشی همراه بعد...

ناهید پنج‌شنبه 21 خرداد 1394 ساعت 13:48

سلام همطاف جان
سازین ؟!
یعنی خوب هستین ؟
بنظرم این کلمه ی پرسشی تاجیکی با معنی همنوایی ، هماهنگی و هم آوایی با ساز زندگی ، یه عالمه نیرو و انرژی به مخاطب منتقل می کنه ، ایکاش در گویش ما ایرانی ها هم رایج بود . مطلبی که نوشتی بسیار جالب و آموزنده بود ، ممنونم
قسمت آخر هم طنز جالبی بید ، راستی این کدوم قضیه است ؟

سلام نی جانم
سازم و کوک (درسته؟)
و
قسمت آخر و قضیه اش به گردن ریاضیدانان پاسدار زبان

شنگین کلک پنج‌شنبه 21 خرداد 1394 ساعت 13:43

من بیشتر دوست دارم برای بیان مظورم از کلمات زبان مادری ام استفاده کنم و تا جایی که بشود در حرف زدن به زبان مادری از لغات سایر زبانها استفاده نکنم امابعضاً به مفاهیم و البته بیشتر به اسامی برمی خورم که معادل فارسی آنها را نمی دانم البته شاید معادل فارسی داشته باشد یا نداشته باشد و گاهی هم که به دنبال یافتن معادل فارسی مثلا نام یک وسیله می گردم با معادل سازی بسیار بد فرمی توسط فرهنگستان مواجه میشوم که به ناچار و علی رغم میل باطنی ام مجبور می شوم از همان لغت زبان
اصلی استفاده کنم . اما گذشته از این بحث معادل سازی که عموماً هم نتایج کار فرهنگستانیان با مذاق اکثریت جامعه سازگاری ندارد . یک موضوع دیگری در این میان مطرح میشود و آن هم این است که یک زبان تنها به کلمات و ترکیب ها و اصطلاحاتش خلاصه نمیشود بلکه هر زبانی برخاسته از فرهنگ و حتی نژادو منطقه جغرافیایی بوده است و توجه به همین موضوع روشن می کند که اصولا نمیشود هرچیزی را از یک زبان به زبان دیگری ترجمه کرد .
بلکه بایدباآن زبان فکر کرد و فهمید شاید مثلا شما باید نگرشتان به یک موضوع را انگلسی کنید تا بتوانید جمله
درست انگلیسی در مورد آن بیان کنید .
همه ما فارسی زبانان می دانیم و احتمالا شاید
دیده و خوانده باشیم که ترجمه های بسیاری از شاهکارهای ادبی ما به زبانهای دیگر ازجمله عربی و انگلیسی و فرانسه و آلمانی و ایتالیایی انجام شده است . اما وقتی آنها را می خوانیم و و معنی ترجمه شده را می بینیم متوجه می شویم که به هیچ عنوان جای اصل آن را نمی گیرد . اصلا چیز دیگریست ، طعم دیگری دارد . جوریست که به هیچ عنوان با ذائقه ما جوردرنمی آید . من شخصا فکرمی کنم بعضی از عبارات را بهتر است بی خیال معادل سازیش بشویم و سعی کنیم مفهوم را با همان گویش زبان اصلی بیان کنیم که تا به انتقال معنای بهتری دست یابیم .

منم فکر می کنم بعضی از عبارات را بهتر است بی خیال معادل سازیش بشویم
مثل همین رادیو یا تلویزیون خودمان که فارسیزاسیون گویش اصلی است و معنا را هم بهتر ادا کرده است.

مریم پنج‌شنبه 21 خرداد 1394 ساعت 13:28

سلام همطاف عزیز
- بله ما شاهد انواع و اقسام غلطها در زبان فارسی هستیم یک نمونه ش خود کلمه ی " ادبیات "
تو ویکیپدیا نوشته :
ادبیات: این واژه بسیار مشهور و پر کاربرد از ترکیب واژه فارسی ادب ، با نشان جمع عربی یعنی ات جمع بسته‌ شده !
- یادش بخیر قاصدک عزیز چقدر حرص می خورد وقتی می دید کلمه ی مراسم رو که جمع کلمه ی مرسوم هست بعضیها دوباره جمع می بندند و می نویسند مراسمها ! ( یا کلمه ی رسوم که جمع رسم هست رو می نویسند رسومات)
درسته که این کلمات عربی اند ولی ما باید همین کلمات رو هم درست به کار ببریم .
- فکر می کنید چند نفر کلمه ی ترزیقات رو درست تلفظ می کنند ؟ ریشه ی ترزیقات "رزق" هست ولی همه می گن تزریقات !
(اینا غلطهای مصطلح اند و کاری باهاشون نمی شه کرد . )
- تو شبکه های اجتماعی هم دیدید که جوونها چه بلایی سر زبون فارسی میارن ! وضعی رو می نویسند "وعضی" ...اصلا رو می نویسند "اصن " و ...
- تو سریالها هم شاهدید که چه کلمات عجیب غریب رو وارد ربان مون می کنند ( یکی از کارشناسها می گفت نگران نباشید این کلمات بر اثر مرور زمان فراموش می شن و آسیب و لطمه ای به زبان فارسی نمی زنند .)
- بعضیها به شدت نسبت به اشتباهات و خطاها سختگیرند مثلا یک جایی از قول مرحوم دکتر غلامحسین ساعدی خوندم :
" زبان فارسی ستون ِ فقرات یک ملت عظیم است ...هرچه که از بین برود ، این زبان باید بماند "
- مصطفی محدثی خراسانی هم در یک مصاحبه گفته :
" فارسی مردم خراسان به سرچشمه‌های فرهنگی این زبان نزدیک‌تر است
اغلب کارشناسان بحث‌هایی تاریخی نیز مطرح می‌کنند که مثلا خراسان به دلیل دور بودن از اعراب در دوره ساسانی و مقاومت فرهنگی‌ای که این منطقه در مقابل سیطره فرهنگ و زبان عربی داشته، به عنوان پاسدار و حافظ زبان فارسی شناخته شود. سمبل این پاسداری و حراست از زبان فارسی را می‌توان در شاهنامه فردوسی دید که به بهترن شکل از زبان فارسی صیانت کرده است ."

گویا کلماتی که در ایران ساخته شد از بابهای عربی مثل همین تـزریقات، در زبان عربی هیچ کاربردی ندارد. تزریقات که بجای واکسیناسیون بکار رفته‌است لابد می خواسته معنای وارد کردن مایعات به آرامی را بدهد نه که رزق و روزی ما هم اندک اندک می رسد

هوراد پنج‌شنبه 21 خرداد 1394 ساعت 12:10 http://arayeh.blog.ir

سلام
نگاه و تعبیر جالبی داشتید
سپاسگزارم .

سلام
ممنون از حضورتان

سهیل پنج‌شنبه 21 خرداد 1394 ساعت 11:47 http://sobhebahary.blogfa.com/

اونوقت اون دو سه بر برابر نا برابر دو برابرند یا بِرارَند(به لهچه مشهدی یعنی برادر)
قربون همین لهجه مشهدی خودمون که فقط یک کلمه اش (موبرم) هزار و یک معنی داره که هرکدامش را هرکجا که دلمان خواست بکار می بریم و به طرف میگیم منظورمون اون یکی دیگه بود
همانطور که در این مملکت هیچ چیز مثل هیچ چیزش نیست این معادل سازی فرهنگستان هم مثل هیچ چیزش نیست

برار! اون دو سه بر برابر با هم برابر شده بیدند گویا
و
"هیچ چیز مثل هیچ چیزش نیست" یعنی چه؟

داد. پنج‌شنبه 21 خرداد 1394 ساعت 09:28 http://www.dado23.blogsky.com

با سلام
تغییر در گویش محاوره ای بمرور زمان و بدلیل پارامترهایی می باشد و همسو با پذیرش این تغییرات ، اصطلاحات و مَتَل ها و مَثَل ها هم تغییر یافته و گویش نوینی را با زیرساختی ماندگار باعث شده است ، در این میان بیسوادی هم نقش موثری داشته و مستند نبودن تغییرات هم مزید بر سرعت و انحراف شده است ... برخی کلمات نه بدلیل گویشی که بدلیل گوشی اشتباه شنیده شده و در جاهای دیگر با تلفظی غلط بکار برده شده است و ماندگاری یافته است... فلذا اینکه عده ای ( به فرضِ نداشتن پس زمینه ی خاص !! ) بنشینند و بخواهند فرهنگستان تشکیل داده پاسبان این پاسداشت بشوند و کلمات را جایگزین بکنند باید تحمل زمان زیادی را هم داشته باشند ( که تاریخ نشان می دهد همیشه آدمهای خاص در این فرهنگستان ها حضور دارند !! )
بستن برخی راهها منجر به تردد بیشتر در بیراهه ها می شود ، یکی از دلایل رویکرد و ترویج تصاعدی زبان عربی و کردی و ترکی و ... سرمایه گذاری پهلوی ها ( خاصه پهلوی دوم ) برای فارسیسزه کردن ایران و اسلام ستیزی بود
===
مقصر دقیقا گناهکار است ، ولی چون قصور بار اجتماعی دارد و گناه بار دینی ؛ نونگاهها دوست دارند بجای اینکه هی دین بیادشان نیاید از واژه های منتهی به آن استفاده نکنند
===
بند آخر نوشته بسیار جالب بود

علیک سلام
...
چه برسر "واو" دادو آمده؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد