همساده ها

وبلاگ گروهی

همساده ها

وبلاگ گروهی

به کجا چنین شتابان!!!؟...

زمان امتحانات پایان ترم دانشگاه هاست و... به همین مناسبت میخوام کمی درد و دل کنم !

تقریبا ۹۰ درصد برگه هایی که صحیح می کنم ... بیانگر بی انگیزه بودن و بی سواد بودن دانشجوهاست. البته در طول ترم هم به وضوح این موارد مشخصه . اما انتظارم اینه که ...حداقل برای امتحان آخر ترم ... تکونی بخودشون بدن و ... کمی درس بخونن.... ولی زهی خیال باطل ....

باورم اینه که در حال حاضر در کشور ما... رابطه میزان سواد به تعداد مدرک ... معکوسه ... یعنی هرچی تعداد مدرک بدست های ما بیشتر میشه ... میزان سوادشون کمتره....

طرف ترم اخر کارشناسیه ... اگه از برگه اش غلط املایی بگیری... منفی ۲۰ میشه!...

ابتدایی ترین روابط ریاضی که ... چهار عمل اصلی با اعداد هست رو ...بلد نیست...

از روی کتاب درسی نمی تونه درست بخونه ... و در هر سطر حداقل ۲ کلمه رو جوری بلد نیست که انگار ژاپنی نوشته شده...

حالا همه ی این ها به کنار... اصلا دغدغه یادگیری نداره.... براش مهم نیست که چقدر کم سواده .... سطح دانش و آموزش لازم رو نداشتن... براش پشیزی هم ارزش نداره.... فقط میخواد نمره قبولی رو .... به زور بگیره و.... برسه به مدرک ...

وقتی هم که بهش میگی چرا درس نمی خونی ؟ هزارتا بهانه ی دم دستی داره ... که:« وقت ندارم ... گرفتارم ...شاغلم» .... انگار که نسل های قبل هیچ گرفتاری نداشتن و ... میون پرقو بزرگ شدن و درس خوندن ! و صد البته که همین دانشجو برای هر کار دیگری از جمله دیدن انواع و اقسام سریال های وطنی و غیر وطنی... حضور فعال در شبکه های اجتماعی مختلف ... رفتن به سفرهای متنوع زیارتی و سیاحتی ... و غیره و غیره .... وقت داره!

البته دانشجو تنها مقصر نیست.... انگار همه شرایط دست بهم داده تا ...این وضع بوجود بیاد.... و اصلی ترینش ... پارتی بازی ها برای ورود به کار و شغل هست.... طرف میخواد فامیلش رو استخدام کنه... میبینه مدرک نداره... میگه زود باید مدرک فلان مقطع رو بیاری برام تا.... استخدامت قطعی بشه....

یا یکی رو میخوان بذارنش پست مدیریتی و....بشه رییس یه بخشی .... چی کم داره؟ مدرک....... میاد و در یکی از این دانشگاههای بدون کنکور ثبت نام میکنه.......کل ترم هم سرکلاس نمیره......بعد میاد با تقلب و چک وچونه زدن با استاد....نمره میگیره و .... خلاص!

اکثر دانشگاههای پولی هم.... اصلا براشون مهم نیست که سطح علمی دانشجوهاشون چطوره!... فقط از قسمت ثبت نام و دریافت شهریه ...خوششون میاد!....

مثلا میاد و لیست دانشجویان معرفی به استاد را میده دست استاد و میگه : ما اصلا کاری نداریم بین شما ودانشجو چی میگذره !... فقط یه نمره توی این لیست بذارید و بدید به ما !.... و اون وقت چرا باید تعجب کرد که ...استاد بدون امتحان و پرسش و پاسخ .... نمره رد کنه برای این دانشجوها!!؟

و خلاصه همین ها میشه که ... روز به روز مدرک بدست های ما ... بی سواد تر و بی دانش تر میشن ... مقطع مدرک هاشون هی بالا و بالاتر میره و ...توقعاتشون هم همراه اون بالا میره ... و همه دنبال شغلی هستند در شان مدرکشون!!!

و در پست های مختلفی که شاغل هستند... دست به کارهایی میزنن که ...... جز خرابی و ویرانی چیزی به جا نمیذاره ....

نگران و متاسفم از آخر و عاقبتی که این روند برای جامعه و کشورمون خواهد داشت ...

sara چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 09:01

نظرات 25 + ارسال نظر

بزرگ چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 15:58 http://abiaramesh.blogsky.com

سلام
فکر میکنم در همه بره ها ن ضعیت وجود داشت اا در مقایسه با حالا نسبتش 20 به 80 بود.من خودم از دوران مدسه به هیچ عنوان خاطره خوشی ندارم.معلم های خشن وبی عاطفه،درس های سنگینتر از سن وسال ما،مشق های پایان ناپذیر ،تنبیه بدنی و...برعکس دوراندانشگاه بهترین دوران عمرم بود با عشق درس خواندیم وباذوق یاد گرفتیم وبا تمام وجود مشارکت کردیم واصلا دغدغه فردا که کار هست یا نیست را نداشتیم هنوز بعد از بیست سال دانشجویان هم دوره ما هر ماه دورهم جمع می شوند ویاد دوران باشکوه دانشگاه را گرامی میدارند اگرچه اکثرا در آن رشته مشول به کار نشدند

سلام ....

منم فکر میکنم هر دوره از دوره ی بعدی ...بهتر بودن از لحاظ دانش جو بودن...
خوش به احوالتون که دوران دانشجویی خوبی داشتید... برای من بهترین دوران ...دبیرستان بود ...که خوشبختانه هنوز با دوستان اون دوره در ارتباطیم...

عبدالحسین فاطمی چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 13:59

سلام مجدد

هر مشکلی قطعا راه حلی داره و یک راه حل کلی این معضل " اصلاح نظام آموزشی کشور" از مقطع دبستان تا دانشگاه است .
البته این عنوان خیلی کلی است و شامل:
شیوه های تدریس
منایع آموزشی
نظام ارش گذاری یا همان نمره دهی و ... هست .

شاید اینجا جای بحث نباشه

علیک سلام مجدد....

ممنون از توضیحتون...
مسلما یک وبلاگ محلیه برای طرخ نظرات نویسنده و خواننده های اون بلاگ و در پی حل مشکلات کلان جامعه نیست و نمی تونه باشه ...

یادخاطرات چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 12:27

==========================
نپرسیم که در قیمه چرا گوشت نبود
کار ما نیست شناسایی مسئول غذا
کار ما نیست شناسایی بی نظمی ها
کار ما شاید اینست که در مرکز پانچ
پی اصلاح خطاها برویم
============================

سلام مجدد....

ممنون... اشعار جالبی بود...

یادخاطرات چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 12:15

خوب یادم هست
مدرسه باغ آزادی بود
درس بی کرنش می خواندیم
نمره بی خواهش می آوردیم
تا معلم پارازیت می انداخت
همه غش می کردیم
کلاس چقدر زیبا بود
و معلم چقدر حوصله داشت
درس خواندن آنروز
مثل یک بازی بود
کم کمک دور شدم از آنجا
بار خود را بستم
عاقبت رفتم در دانشگاه
به محیط خشن آموزش
و به دانشکده علم سرایت کردم
رفتم از پله کامپیوتر بالا
چیزها دیدم در دانشگاه
من گدایی دیدم در آخر ترم
در به در می گشت
یک نمره قبولی می خواست
من کسی را دیدم
از دیدن یک نمره ده
دم دانشگاه پشتک می زد

یادخاطرات چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 12:08

اهل دانشگاهم
رشته ام علافی‌ست
جیب‌هایم خالی ست
پدری دارم
حسرتش یک شب خواب!
دوستانی همه از دم ناباب
و خدایی که مرا کرده جواب.
اهل دانشگاهم
قبله‌ام استاد است
جانمازم نمره!
خوب می‌فهمم سهم آینده من بی‌کاریست
من نمی‌دانم که چرا می‌گویند
مرد تاجر خوب است و مهندس بی‌کار
وچرا در وسط سفره ما مدرک نیست!
((چشم ها را باید شست
جور دیگر باید دید))
باید از آدم دانا ترسید!
باید از قیمت دانش نالید!
وبه آنها فهماند که من اینجا فهم را فهمیدم
من به گور پدر علم و هنر خندیدم!
کار ما نیست شناسایی هردمبیلی!
کار ما نیست جواب غلطی تحمیلی!
کار ما شاید این است
که مدرک در دست
فرم بی‌گاری هر شرکت بی‌پیکر را
پر بکنیم

مریم چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 11:04

سلام سارا بانوی عزیز
خسته نباشید
-قطعا بیکاری در به وجود امدن و دامن زدن به این امر دخیله .
-یک طرف این ماجرا اساتید هستند . استادی که 40 تا سوال می ده و می گه سوالات امتحان از بین همین 40 سواله به بی سوادی دانشجوها ، دامن می زنه
- یا استادی که در طول ترم به جای درس دادن دائما مشغول گفتن چرندیاته و حتی یک سوم کتاب رو هم تا آخر ترم تدریس نمی کنه
- یا استادی که اجیر و مزدوره و تمام وقت کلاس رو با پرداختن به مسائل سیاسی هدر می ده
-به جز تمام مواردی که شما بهش اشاره کردید ما شاهد یک فاجعه ی بزرگتر هستیم
بعضی از دانشجوهای مونث برای کسب نمره راه میانبر رو انتخاب می کنند یعنی از راه نشون دادن چراغ سبز به استادهای مذکر ، نمره می گیرند
اثبات این قضیه خیلی سخته ولی من سر سوزنی در این مورد تردید ندارم .
دلم می خواست پیرامون این قضیه بیشتر بنویسم و چند تا مثال بزنم اما فکر نمی کنم چنین کاری صلاح باشه .
- سارا بانو به نظر من اگه بخوایم در این مورد منصفانه قضاوت کنیم باید پای صحبتهای دانشجوها هم بشینیم . قطعا اونا هم حرفهایی برای گفتن دارند .

سلام مریم بانو جان...

مسلما اساتید حال حاضر ما هم .... بری از عیب و ایراد نیستند و ... کارشون ایراد داره....
از سطح علمی شون بگیر... تا مواردی که شما ذکر کردید...
اما واقعا چند درصد استادهای ما این همه ایراد دارن؟... و در مقابل چند درصد دانشجویان .... واجد صفات و ویژگی های یک دانشجو هستند!؟..
من از سال ۷۹ در دانشگاه تدریس می کنم و ... هر ترم پای صحبتهای دانشجویان هستم ... اکثر قریب به اتفاق حرفها و دلایل اون ها برای درس نخوندن ... قابل قبول نیست ... سر منشاء همه اش ... نخواستن خودشونه ...
کمتر استادی هست که ...علنا از دانشجو بخواد برای گرفتن نمره ... کارهای غیر اخلاقی بکنه .... به قول فرمایش خودتون ... این دانشجوها هستن که چراغ سبز نشون میدن....
خوبه چند بار در هر ترم ...به من پیشنهاد های غیر متعارف مالی شده باشه ...واسه کسب نمره!!؟... خب ... اگه دانشجو ...دانشجو باشه و کمی به خودش زحمت بده و درس بخونه ...دیگه اخر ترم نمیاد از این جور پیشنهادها بده ... و وقتی پیشنهادی نباشه ... استاد هم کار خودش رو به روش صحیح می کنه ....
من هم خودم سالها دانشجو بودم... هم اطرافیانم بودند و هنوز هم هستند.... در صورتی که یک دانشجو هیچوقت استاد نبوده ... و از این جایگاه به قضیه نگاه نکرده.... پس من به خودم این اجازه رو میدم که به طور قطعی نظر بدم که مشکل تنبلی و کم کاری و بی انگیزگی دانشجویان حال حاضر.... اساتید نیستند.... بلکه برعکس ... این دانشجوها اینقدر تنبل و فراری از درس هستند که ...استاد بعداز چند سال مقاومت ...مجبوره خودش رو با این ها هماهنگ کنه ... بخصوص که در اکثر دانشگاههای پولی ...آموزش پشت استاد نیست ... بلکه بخاطر پول مجبوره طرف دانشجو باشه .. و نتیجه این میشه که .... می بینیم...
همین هفته اخیر ... بنده بابت دو دانشجویی که در طول ۱۶ جلسه ترم...حتی یک بار هم سرکلاس نبودن... و من از امتحان حذفشون کرده بودم... با آموزش مشکل پیدا کردم... چون هر دو را سرجلسه امتحان راه دادن ... و وقتی من اعتراض کردم...شب مدیر گروه بهم زنگ زده که ... مساعدت کن و نمره بده بره!!!
خلاصه که مریم بانو... از روی تجربه و لمس موارد...بهتون اطمینان میدم که ... اینقدری که دانشجو برای این وضعیت مقصره.... یک صدمش هم استاد مقصر نیست!
راستی ...دوست داشتید نگاهی هم به لینک ذیل بندازید... بی ارتباط نیست :
http://panevis.ir/1392/08/%D9%86%D8%B8%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%AC%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D8%AA-%D8%AF%D8%B1%D8%B3-%D9%86%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D8%AC%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%85/

دادو چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 10:25 http://www.dado23.blogsky.com

سلام
پست قابل تاملی بود و برای هر خواننده ای قابل لمس ... چه آنکه از بالا با این قضیه در گیر است و چه آنکه در کف جامعه !!
یک جایی این برنامه ریزی های غلط به نقطه ی صفر خود برخواهد گشت و این یعنی خسران و زیان !!حالا کدام رئیس جمهور بدبخت ، در چه زمانی ، باید به آن جواب بدهد خدا می داند ... اینجا قانون " ما زدیم بهم ریختیم تو بیا جمعش کن !! " سابقه ی طولانی دارد ...
چند تا از همکارها را برای ارتقای شغلی معرفی کرده بودم و قرار برای زیادی کشکی نشدن ارتقا (!) چند واحد امتحان بدهند !! شکرخدا واحد آموزش کارخانه اولین جایی ست که مشمول تعدیل نیروی انسانی شده است !! یکی از همکاران برای نوشتن سوالاتی که جوابشان در زیرش نوشته شده بود دنبال پارتی می گشت !!!! آخر سر به این نتیجه رسیدیم بدون امتحان اینها را ارتقا بدهیم سنگین تریم ، بهرحال دزدی هم مراتبی دارد !!!
جامعه ی ما دچار " حبط اعمالکم " شده است !! و هر روز دارد ارزش هایش را از دست می دهد ؛ دنیوی و اخروی !!

سلام...

و این هم شاهدی از غیب....

یک تعداد از دانشجویان بنده دقیقا همین وضعیت را دارند... یعنی از محل کار جهت اخذ مدرک ( و نه آموزش و کسب دانش)... به دانشگاه فرستاده شدند ... و در کلاسها که به علت شاغل بودن شرکت نمی کنند.... اخر ترم هم فقط التماس دعای یک نمره ناپلئو نی رو دارند...

عبدالحسین فاطمی چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 09:50

سلام

اخه الان من چی بگم ؟
شما یه موضوعی رو مطرح کردید که جزو آسیب های مالتی فاکتریال هست .
در عین حالیکه دانشجو مقصره خانواده هم مقصرن و در حالیکه دانشگاه مقصره خود اساتید هم عموما مقصرن و در عین حالیکه حاکمیت مقصره فرهنگ ماهم بی تقصیر نیست در حالیکه میشه گفت نه دانشجو نه استاد نه دانشگاه نه حاکمیت و نه خاناوده و نه فرهنگ هیچکدوم هم تقصیری ندارن .

همه ما دانشجو بوده ایم و برخی هم در کسوت مدرس الان مشغول هستن تا دلتون بخواد هم به عنوان دانشجو و هم مدرس میشه بهانه های متعددی برای علل و چرایی وضعیت تولید دانش مطرح کرد که جالبه از هردو جایگاه میشه طرف مقابل را کاملا منطقی محکوم کرد !!!
اون چیزی که بنده در دوران دانشجویی دیدم و تمام مسائلی که همین الان از دانشجوها می بینم به نظر بنده غیر قابل دفاع هست .
رفتارهایی که بسیاری از اساتید به عنوان کسیکه قرار بود بر علم من بیافزاید یا مسیر علم آموزی را به من نشان دهد فرسنگ ها با ایده آل های یک استاد فاصله داشت و همین الان هم برخورد 2 گانه دانشجویان با مساله علم اموزی و نمره اندوزی به همین منوال است .

به هر حال به نظر میرسه برای موضوع دانشجو و دانشگاه و استاد و تولید دانش در ایران ، عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی ...

سلام...
تقریبا فرمودید که ...خانه از پای بست ویران است ....

پس به نظرتون ... روزنه ی امیدی به اصلاح نیست!؟

یادخاطرات چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 09:40

سلام

انگیزه داشتن جوانان کم شده....اگر هم تلاشی میکنند به خاطر

این است که از دیگران عقب نباشند.

در همین رشته تحصیلی پزشکی که به قول دانشجویی در همین رشته میگفت .....وقتی به دروس رگهای گردن رسیدم بسیار برایم سخت شده بود ودلم میخواست خودکشی کنم....

اما همینکه مدرک را گرفتند حاضر نیستند در روستاها خدمت کنند.

میخواهند دیده شوند.ودنبال دایر کردن مطب در شهر میگردند.

گر چه در کل همه اینطور نیستند اما باید دید اینده سازان همین کشور

چه کسانی هستند؟؟؟؟باچه مدرکی؟؟؟؟؟چگونه؟؟؟؟؟رابطه؟؟؟؟یاضابطه؟؟؟؟

سلام...
ممنون از نظرتون....

بله ...متاسفانه انگیزه جوانان کم شده و... نوع بینش و خواست ها و ملاک های ارزشی شون هم ... عوض شده ... تغییری که به زعم من در جهت مثبت نبوده ...

سهیل چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 09:34

من حاضری بزنم تا بعد بیام مفصل مطلب را بخوانم
البته به صورت روزنامه ای مطلب را خواندم ها . ولی خب بحث مفصل است

سلام...
لطف کردین ...

اما کلاس حاضری بزنید برید و دیگه تشریف نیارید....یک جلسه غیبت محسوب میشه !