همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی
همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی

در مدح و منقبت و اندر فواید و وجوب مصرف سیگار

بسم الله الرحمن الرحیم

المقدمه

گذر ایام و گردش چرخ دوار روزگار، مستوجب تغییر حال و تبدیل کار این کاتب گشت و هنوز ایّامی چند از اختفای قلم در کنج گنجه در پستوی صندوقخانه و برافراشتن رآیت بیل و کلنگ این حقیر سراپا تقصیر نمی گذرد که پیک های چابک سوار از دیار همساده ها مدام نقل و خبر از پی خبر می رسانند که ای داد و آی هوار که گروهی یاغی در آن دیار، که سالها نمک خورده و بتازگی طاغی شده، بغی اختیار کرده، خیره سری پیشه ی خود ساخته و در توهمات خویش، خود را یله و رها از سجن سجیّن فرض فرموده و با های و هوی، دارام و دورم و هلهله، نمکدان ها را در پی هم می شکنند و سیگار را سعایت کرده و در مذمتش قلم می فرسایند. اینان که به تقلید از هم، سیگار از پی هم، به زیر گیوه و چارق و تین و گیوتین سائیده، له کرده و معدوم می سازند. غافل از آنند که آب در هاون می کوبند و

مصرع  " سر خلق را تقلید بر باد داد و دوصد لعنت بر این تقلید باد "

مع الاسف مدام و لاینقطع هم از برای هم لایک و کامنت دروَکنند. این وبلاق نویسان قهار و قبراق، سابقا و اسبقا سیگاری، که ظاهرا دچار قحط السوژه گشته و انگار رسالتی جز ذم و مذمت دخانیات ندارند؛ بدون برداشتن قدم از قدم برای وارد شدن به جرگه ی قلیان کشان حرفه ای یا کشف کیف ورود در وادی چپق چاق کنندگان ایرانی با تنباکوی گلپایگان و بی کام گرفتن از پیپ انگریزی، با توتون پیپ کاپیتان بلک و بدون به لب بردن حتا یک طناب سیگار ِبرگ ِکوبایی و هاوایی و هاوانا، عنقریب و مدام نشسته اند به یاوه گویی و مهمل سرایی درباره یار غار و دوست گرمابه و گلستان خود و بعد از عمری بهره بردن از نعمت الاهی توتون و تنباکو، الحال رو به کفران این نعمات کرده و خلق را نیز قطاع طریق ساخته و از هر آنچه مائده ی دخانی است، برحذر می دارند؛ انگار نه انگار که خداوندگار عالم اگر موز و خیار و زالزالک و انبه و ازگیل و دستمبو را آفریده، کاکائو و قهوه و چای و سقّز و توتون و تنباکو را نیز همو بود که از دیار عدم به دنیای وجود آورد برای بهره بردن عموم خلایق، گروه اول را برای اطعمه و سد جوع - گروه ثانی را برای اشربه و رفع عطش - جزء ثالث را هم لابد بهر کیف کردن و چاقیدن دماغ،

الشروع

خود حضرتش فرموده که "کلوا و اشربوا و لا تسرفوا " و ما بعون الاهی به همین آیه بر ایشان حجت اقامه کرده و چنین احتجاج می کنیم که عزیز دل برادر، شما نان را هم که قوت لایموت همه ی ابنای بشر از حضرت آدم تا قیام القائمین از قبر در یوم القیامه و محشر کبری است را، اگر زیاده از حجم معده تان تناول بفرمایید، بی برو برگرد خواهید ترکید و نخ سوزن لازم خواهید داشت، البته اگر خدای ناکرده و زبانم لال، کارتان به غسل و کفن و حنوط با سدر و کافور نیانجامد. حال خود به رای العین ملاحظه فرموده و بدون عناد و عداوت، به صدق دل، قضاوت بفرمایید که درست است که گندم را خدا خلق فرموده و بباید خورد، اما حد نگه داشته و نباید که تا مرز ترکیدن خورد و مُرد! اصلا اگر دخان و دخانیت بد است پس چرا خداوند سوره ای به اسم دخان به قلب و لسان حضرت رسالت پناه نازل فرموده اند؟ می توانید شرم نکرده و به لسان التنزیل، چنین سوره ای مسمّی به دخان را هم کتمان کنید؟ و بگویید اصلا شتر دیدی ندیدی؟! حیا هم خوب چیزی بوده که قدما به وفور داشته اند- اَزاد الله دخان و نوره فی قبره- اصلا اگر فردای غلبه ی ملک الموت بر شما، نکیر و منکر به سراغتان آمد و از شما بهره بردن از نعمت الهی سیگار را پرسید، به چه روی خواهید گفت ما کفران می کردیم و استفاده نمی بردیم و عنود و لجوج هم بودیم و گوشمان بدهکار به حرف حق نبود؟!



چرا صغری و کبری غلط می چینید و نتیجه ای مغلوط می گیرید و سفسطه به هم می بافید؟ اگر پیرو علم هم هستید و از مضرات علمی سیگار داد سخن ها می دهید، من شمایان را به بابابزرگها و اجداد طاهرینمان دلالت می کنم که از صبح تا شب چپق چاق می کردند و صد و بیست و هشت نه سال هم عمر از خدا می گرفتند و سی و شش تا هم ضعیفه و کنیزه و زن و همسر و اهل و عیال داشتند و اگر از تعداد اولاد اناثشان بگذریم که زیاده از حد شمارشند و فقط از اولاد ذکورشان ذکری به میان آوریم، دویست و هشتاد و چهار فرزند برومند همچون رستم و اسفندیار و کامبیز و بیژن هم از خود به باقیات و صالحات، یادگار گذاشته و جز با فرود آمدن کلنگ بر مغزشان و بریدن رگ حیاتشان با داس و کوبیدن ضربت بیل بر ملاجشان، در دعوای قومی و قبیله ای، بر سر حق آبه، نمی مردند و مرگ طبیعی اصلا نمی دانستند که چه صیغه ای از سکرات مرگ است. امروز لامحاله به اذن حضرت اله، بعد از مرگشان هم به بهشت برین رفته و در جنات نعیم و کنار حور، هنوز به چپق و قلیان و دخانیات مشغولند و ذره ای ثلمه و صدمه از چپق کشیدن خود ندیده بودند و ندیده اند و اضافه بر آن سرخپوستان امریکا هم با آنکه چپق کش بودند در همه ی عمر بر روی زین اسب می زیستند و چهار فصل سال، چهار نعل در تعقیب دشمنان ِ چپق نکش خود، دمار از روزگار ایشان در می آوردند.



المتن الاصلی

اصلا خود این حقیر سر فرو کرده در وادی تقصیر، از همان اوان طفولیت و به محض تمیز دادن خوب و بد و تمیز دیدنِ خوب، بد، زشتِ کلینت ایستوود، از شش سالگی در پی خلق خدا روان می شد که اگر کسی سیگارش را به نیمه نرسانده در پیاده رو رها کرده و دچار معصیت شد، فی الفور برداشته و به نحو احسن و اکمل؛ آن را استفاده ی بهینه برده و به اعلاترین وجه تمامش کند که مبادا کفران نعمت شده و عذاب الاهی بر فرق همه ی خلق الله فرود آید! و شکراً لله که تاکنون نیز عمرش به چنین سیاق سپری گشته و نیم قرن را فزون، به طور مداوم بر این حال و به چنین منوال بوده است و کوچکترین ضعف و سستی و فتوری هم به مملکت وجود وی عارض نشده و گزندی به وی نرسیده است. البته شاکرم از لطف و فضل الاهی که " هذا من فضل ربی ". تست ورزش و عکس ریه و الکتروکاردیوگرافی و میزامپلی و بوتاکس و هزار کوفت و زهرمار علمی هم مبین همین مدعاست و اسناد و مدارکش هم موجود است! پس چرا سبکسری و عناد پیشه ی خود ساخته و پیروی ناحق کرده و دعوت حق را لبیک نگفته و به راه راست و صراط مستقیم سیگار کشیدن بر نمی گردید؟ هر چند از فحوای حرفهای پوچ و بی مقدارتان، چنان مستفاد می شود که از کرده ی قبلی خود خشنود و از ناکرده ی فعلی خود ندیم و پشیمان گشته و روی برگشت به ترک ِ ترک و عود به روزگار ماضی را نداشته اید و به الحاح و تضرع و با التماس به جمع آوری تایید و تشویق این و آنی مشغولید که از این نعمات اصلا بهره ای نبرده اند و نمی دانند که باقالی به چند است و برای تشفی حال مریض و نزار خود، کیبورد می فرسایید و پست و کامنت بیخودی اشغال می کنید؟! ای که جمیعا کیبوردتان بشکند و قلمتان خرد و خاکشیر شود الاهی!

الموخره و النهایه و الاختتامیه

خلاصه آنکه من با احسن الوجه و به جهد بزرگ و سعی سترگ، مشفقانه با شفقت - مهربانانه با مهر، مبلغانه با بلاغت، این وجیزه را اطناب دادم و آنچه شرط بلاغ بود اندر فواید و مدح و منقبت نعمت توتون و تنباکو و سیگار با شما محاجّه کردم و راه کفر و عناد و لجاج یکسره بر شما بستم، حال خود دانید، چرا که به السنه ی مردمان ازمنه ی قدیم و محاوره ی مردان و زنان متجدد و امروزین، همه ی عقلا متفق القول گفته اند که صلاح مملکت خویش خسروان دانند. گرچه می دانم که دیوار حاشا بلند است و نرود میخ آهنین برسنگ اما این را بدانید که:

مصرع  " غم دنیا را که کشید؟ آن که چایی خورد و سیگار نکشید"

 و ابن الجرجیس در کتاب شریف خود به اسم « ادخن، بالتدخین والدخانیه » به نقل از "ابوالداخن" فرموده است که:

« الیه الامور و حسن العاقبه عند السیگار الاشنو و الهما بیضی فی الراس الصدور و سیما السیگار الزر»
تتمه والحاشیه

دو بیتی

« قلیان ز لب تو بهره‌ور می‌گردد – نی در دهن تو نیشکر می‌گردد

بر گرد رخ تو دود تنباکو نیست – ابری‌ست که بر گرد قمر می‌گردد»

...

«قلیان که بر دست چو گل جای نمود» «هر دو بر او شمع نهد سر به سجود»

«گلزار دماغ شعله آشامان را» «سرچشمه آتش است و فواره دود»

  تمت بقلم الاحقر " وبال الگردن المله "


* - این پست توسط موسس محترم وبلاگ جناب آقای ستاریان نوشته و ارسال شده است .
اما باتوجه به خارج شدن موقت ایشان از برنامه زمانبندی پست های هیت تحریریه ، امروز که
مربوط به زمانبندی پست های مدیریت است آپ شده .

نظرات 15 + ارسال نظر
عبدالحسین فاطمی یکشنبه 31 خرداد 1394 ساعت 08:01

اکنون بعد از استعمال نخانی دخان از دور اتش جنگ چایدران 3 در حال شعله ور شدن همی بینم !!

باشد که سردار سرداران ، رستم دوران ، آرش زمان ، خار چشک دیوان وددان ، مصطفی خان ستاریان رخست فرمایند تا حقیر بر طبل جنگ بکوبم و اذان به غیر وقت بگویم

قربانت داداش که اینطور حاضر به یراق برای نخان و نایره ای
پلیس به به یک نفر نشئه گفت: ایست! بی حرکت! و او جواب داد: داداش اصلا کو حرکت؟!
الان همه روزه و بی رمقند و حال شروع جنگ چایدران 3، اصلا لاموجود

شنگین کلک یکشنبه 31 خرداد 1394 ساعت 02:34

سلام
والا به خدا آدم میمونه چی بگه !
من فقط لینک این عکس را می گذارم که آخرو عاقبت کارراهم ببینید .

http://s3.picofile.com/file/8194805100/riyeh.jpg

ریه های بیمار COPDکه به مدت 20 سال قلیان استعمال می کرده و تحت عمل CABGقرار گرفته است.
اتاق عمل جراحی قلب ، بیمارستان فوق تخصصی قلب الزهرا ، دانشگاه علوم پزشکی شیراز

سلام
بله! والا به خدا آدم میمونه چی بگه؟
آقا باور نفرمایید که همه اش فتوشاپه و شاید دشمنی با شیراز و وضع بی مثالش مسبب این فتوشاپ شده باشه

امیری-عبدالرسول شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 20:37 http://abamiri.blogfa.com

سلام
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

سلام
ای جان. یعنی اینقدر؟!

Bozorg شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 17:41

درود بر برادر مصطفى عزیز
اولا اگر یک پاکت سیگار هم بعد از این مدت،یکجا کشیده بودم به انداره خواندن مطلب درست وصحیح وآموزنده وارشادکننده وراهنما وبیدار کننده از خواب غفلت وهادى به سوى خوشى وسعادت دنیا ومافیها ىشما کیف نکرده بودم. از شما چه پنهان که من قلبا وعقلا با نوشته شما موافقم چه انکه در این ٢٨ سال که لب بر لب سیگار داشتم هیچ گزندى از او ندیدم وچک اپ اخیر هم حکم بر صحت قلب و ریه وقند و اوره داد اما دلیل دوری ام از سیگار به پندى که مرحوم پدرم در عنفوان جوانى به من داد بر مى گردد که فرمود: جان پدر،بر تو واجب است که اندکى آشپزى،اندکى خیاطى،اندکى اتو کشى وامثالهم بیاموزى چون اگرچه بانوان وهمسران راحت روح واسایش جسم و جان هستند گاه پیش امده که جهت پیش بردن خواسته ای از در تحریم در أمده واگر تو به این هنرها آراسته نباشى بیم ان می رود که به بلاىشوم و آبرو بر باد ده منت کشى رو آورى حالا این سیگار که به گفته جناب دادو با جماعت إناث از یک ریشه اند فکر کرد من أسیر او هستم و خواستم ثابت کنم حرف اول وآخر را جماعت ذکور که سروران جماعت اناث هستند می زنند

سلام بر داداش یزرگ
آقا اینطور نفرمایید که جماعت ساده دل خیال کنند داشتن یک نسخه از این نوشته کارکردی برابر با یک پاکت سیگار خواهد داشت و به جای استفاده از آن نعمت رو به این نقمت بیاورند
خدا پدر بزرگوارتان را بیامرزد که الحق آنچه بیان فرموده اند حکم کیمیا داشته و ممنون از نقل این بیانات
این تشابهات اسمی "علیا مخدره" با "مواد مخدر" از بس نو و بدیع و تازه بود که در کنار هم نشاندنش جا داشت

sara شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 15:10

سلام...

آخه جناب ستاریان نمی گید این جا ...خونواده رد میشه ...نباید هر حرفی رو ...ولو به شوخی زد!!؟
خب یکی مثه من که ... به فرموده مادرم در ۶ سالگی متوقف شدم!... میاد این نوشته ی خوش آب و رنگ رو میخونه ... و دیگه هیچی جلودارش نیست ... واسه استعمال سیگار و توتون و تنباکو و تریاک و حشیش و هرویین و قص علی هذا ....
این چیزا هم که صدقه سر عاشقان دخانیات ... مثل نقل و نبات فراووونه و اراده کنی ... همه اش در دسترس!...
خولا۳.... اگه نوبت بعدی نگارشم... دیدین مطلبی ننوشتم... بدونید که در عوالم خوش خماری و دود گرفتار آمده ام....
و من الله توفیق...

سلاه
یاد رفیق بد و ژغال خوب افتادم
خدا مادر گرامی رو براتون نگهداره که این حرفشون رو باید طلا گرفت. شش سال سن شروع سیگار رو خوب فرموده اند
بله وفور نعمته الحمدالله تاثیراتش به این نحو نیست که دشمنان القاء کرده اند و فکر کنم با شروع استفاده از دخان، نیرو دو چندان می شود و به جای همه ی همساده ها هم پست دروَکنید

درویش شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 14:10

سلام، خوشحالم از اینکه برگشتید، اینطور که بر می آیدشما خمار از دود سیگار وماخمار از نخواندن نوشته هایتان در این ایام اخیر بودیم .باز هم بنویسید مثل همیشه نوشته تان خیلی زیبا بود.

سلام
شرمنده و خجلم و در عین حال ممنونم از لطف شما

kamangir شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 13:35 http://ranandegan.blogsky.com

سلام
جناب ستاریان احسنت
گل گفتی ! تازه با حضرتتان آشنا شدم ، و باعث افتخار حقیر است
پاینده باشید

سلام بر جناب کمانگیر
حقیقتش چند بار مشتری مقالات شما بودم و سرگذشت شما را خوانده ام و از دور خدمت شما ارادت پیدا کرده ام. اینکه دیدم در آن سلسله مقالات شوم، بر شما که یکه و تنها بودید، هجوم شد غیرتم به جوش آمد و این خزعبلات را نوشتم تا فکر نکنید تنها و بی کس مانده اید. هستم قربان

عبدالحسین فاطمی شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 12:36

سلام

اکنون به اشتیاق وافر گوش به ماذنه شهر داریم و به انتظار موذن شهر مانیم تا همینکه دست بر گوش نهاد و چشم بست و دهن به الله اکبر گشود از خانه برون رویم و سبیل سوپر مارکت پیش گیریم و نخی یا نخانی از دخان استعمال کنیم و وبال بر گردن داش مصطفی اندازیم که نبشته حضرت ایشان مر اسباب اعتیاد ما را در شهر الله الاکبر فراهم نمودی .
دیدید روزگار چه بر سر من آوردی ؟
طبیب گوید بکش
شنگین کلک گوید نکش
باز بزرگ گوید نکش
و در نهایت سردارمان آید و در منقبت ترک آن رقعه ها سیاه نماید و مجمع ها پاره کند در مخالفت با تارکین دخان و در این میان این کمترین که در به در دنبال مرجعی هستم برای تقلید درباب دخان و دخانیات در وادی حیرت سرگردان ماندمی دست بر دامان آن سردار زنم تا احتجاج کنم بر سلامت ایشان و رد مضرات دخان، همان که هستی از ان به وجود آمدی و سوره ای از کتاب خدا به نام آن نام گرفتی !

الها این سردار از گزند آفات در آمان دار و بر موفق بر استنشاق دخان .... آمین بحق سوره دخان

سلام بر ادیب الادبا
بله قربان چنین است و چنین باد!
باور بفرمایید من در عنفوان جوانی یکبار چنان عنان اختیار از کف داده و عقل از سر بیهوشم، مدهوش شد که قبل از ظهر تصمیم به شکستن روزه ی خود گرفتم و از محل کارم مرخصی ساعتی گرفتم و ماشین کرایه کرده و رفتم به کرج تا سیگاری بکشم و برگردم. اما از بخت بد نرسیده به دیار معهود باران گرفت و چون سیل از آسمان بارید! ترافیکی عظیم پدیدار گشت و آبی فراوان بر کوی و گذر روان شد و به هزاران مصیبت عزم بازگشت کردم و تا به تهران و منزل خود بازگردم ساعت از وقت افطار، ساعاتی گذشت و من خیس چون موشِ آبکشیده رسیدم منزل، در حالیکه گرسنه و تشنه بودم، بی آنکه حظی از روزه برده باشم!
با این وجود، اما اگر از این مرجع لامرجح تکلیف خود می پرسید، عرض کنم که امهات هّم خود را بر این قرار دهید که در این وادی قدم گذارده و حظی ببرید، شاید که ملک مامور درب سیگاری های بهشت، از دخانیان استنطاق کند و لاجرم بی جواب نمانید

ناهید شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 12:25

سلام قارداش مصطفی
شما واقعا نابغه اید ، من مطمئنم بیل و کلنگ شما هم با زمین همین معجزه را می کند که قلمتان با کاغذ
اما افسوس که این بار مرا ترس و واهمه از گردش این قلم در بر همی گرفته مِن باب تارکین سیگار که از قرائت این نگارش زیبای ابلاغیه مانند، باز به وسوسه افتاده و دوباره کشیدن سیگار را از سر گیرند که اگر این گونه باشد ، دیگر عمرا بتوان آنها را به ترک این مواد سراپا تقصیر واداشت که ترکِش نوشته ی شما بر جانشان نشسته و همچون مریدان سینه چاک ، دنباله رو راه شما خواهند بود ...
اگر استناد به قرنها عمر آبا و اجدادی و نیاکان و سرخپوستها می کنید ، آب و هوای پاک آن زمان را نیز ایضا یاد آوری کنید ، و اگر از خوب ، بد ، زشت می نویسید ، لااقل موسیقی متن فیلم را هم بنوازید تا عیش کشیدن سیگار تکمیل گردد .
به هر حال من مخالفت خود را صد در صد با نوشته ی شما اعلام می دارم و فقط بر قلم سحر آمیزتان درود می فرستم

سلام ناهید باجی
خب عموما نابغه صفتی است برای مدح اشخاص، اما اوپنهایمر هم که بمب اتم را ساخت نابغه بود
خب بیخود نیست که خدا سوره ی ناس را هم نازل فرمود الذی یوسوس فی صدور الناس من الجنة والناس را هم گوشزد کرد. من حتم دارم که از قوم و قبیله اجنه نیستم اما ناس که هستم
آب و هوا پاک را که جناب دادو در نوشته ی خود آوردند و فرمودند که بالای کوه که مشرف می شدند به سیگار اشتغال می ورزیدند و بنا به فرموده ی شما کاری شایسته و لایق می کردند اصلا بیخود نیست که بساط دخانیان کنار رودخانه و نهرآب در درکه و دربند و جاجرود، گسترده است
شما هم در جنگهای چایدران فراوان نشان دادید که دست راست نایره برافروز دورانید و با جماعت اخوان سر ستیز دائم دارید و این مخالف خوانی شما هم از آن جمله است و درود فرستادن بر قلم عصیانگر هم از سنخ شیره مالیدن بر سر حقیر است

مریم شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 10:54

آهان یادم رفت بگم : اگه بزرگ عزیز ، جناب دادو ، آقای امیری و کل ترک کنندگان بر اثر وساوس شیطانی شما ، تحریک بشن و دوباره کشیدن سیگار رو از سر بگیرند ، شما مقصرید و بی برو برگرد دچار عذاب الهی و وجدان درد می شید .

من امیدوارم با این نوشته، این دوستان عزیزتر از جان به فطرت سیگارکش خود و صراط مستقیم دخانیات بازگشته و فریب دسایس شما را نخورند. هرچند با عمل خود وبال گردن من می شوند

مریم شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 10:51

سلام
بالاخره انتظارها به سر آمد و نوشته ی شما منتشر شد .
شاید بعضی از دوستان اطلاع داشته باشند که شما وقتی می خواستید نوشته تون رو ثبت موقت کنید اشتباهی اونو منتشر کردید و من سربزنگاه رسیدم و از اول تا آخرش خوندم و تو هر خطش شما رو تحسین کردم
تا به حال برای من پیش نیامده بود که با محتوای مطلبی صد در صد مخالف باشم اما با اشتیاق فراوون اون نوشته رو بخونم و هی پشت سر هم بگم این آقای ستاریان نابغه ست .
اگه امکانش بود من این پست رو هزار بار لایک می کردم
با این وجود دلیلی نداره که من از اول تا آخر شما رو تایید کنم و هی به به و چه چه کنم
ببم جان مگه هر چی تو طبیعت بود شما باید بخورید یا بکشید؟ اگه اینطوره برید قارچ ها و گیاهان سمی رو هم بخورید !
آقای ستاریان جدا حیف نیست که شما قلم و کاغذ رو کنار گذاشتید و بیل و کلنگ به دست گرفتید ؟ ای کاش تمام استعداد و نبوغ تون رو در همین زمینه به کار می گرفتید و در هر فرصتی می نوشتید و می نوشتید و می نوشتید
ببم جان کشاورز زیاده اما چند نفر می تونند مثل شما بنویسند ؟

سلام
بله وقت انتشارش رسید و من هشت و نیم صبح اگر به کامپیوتر دسترسی داشتم این نوشته را فرت کرده بودم بی برو برگرد
خب مخالفت خوانی و ایجاد نزاع و درگیری در ذات شماست و بیخود نیست که به سرکرده ی شریره ی جماعت اناث شهره گشته اید
ببم جان این همه آیه و حدیث و دلیل و برهان اقامه نکردم که شما نکشیده و نچشیده علم مخالفت برافرازید و بزنید زیر نوشته و هزار بار هم لایک کنید
خب ما تنها مخلوقات خدا نیستیم که هر چه خلق فرموده را بلع کنیم و بنا نیست که رزق دیگر مخلوقات را هم ما ببلعیم و نیست و نابود کنیم. قارچ و گیاه سمی هم رزق موجودات دیگر خداست و ما را چه به اسکبار و دست اندازی به رزق دیگر مخلوقات
اما شما ذره ای امکان وقوع سوال و جواب نکیر و منکر را داده و خود را مجهز کنید به جواب به کشیدن چند پاکت سیگار و چاقیدن چند قلیان و پکیدن چند نوع چپق
حیف کدام است خواهر من؟ همین یک نوشته ی من را اگر در روز جزا سند کنند برای هدم حرمت قلم، مرا کافی است که سر و ته بیاویزندم و از عصاره ی وجود منحوسم دخان استخراج بفرمایند
کشاورز زیاده اما توتون و تنباکوکار کم! میروم مشغول کشت و کار می شوم و توتونکار

سهیل شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 10:14 http://sobhebahary.blogfa.com/

سلام و وقت بخیر
احسنت و مرحبا
دست مریزاد بر این گردش قلم بر صفحه کاغذ که همگان را از ان شگفتی پدید آمده است و گریبان چاک نموده و نعره زنان روی بر کوه و دشت نهاده اند
ما را وقت بس خوش گردید و خداوندگار متعال وقت شما را بسی بیشتر خوش نماید .
تقبل الله اعمالکم و تحبب الله ارواحکم

سلام و اوقات شریف به خیر
نو عروسی را بادی حدث شد و از این کرده خجل و شرمسار گردید و داماد که چنین دید گفت: طوری نیست و باد و راه باد از آن خلقت خداست و نباید بابتش شرمسار شد! نوعروس که چنین شنید شنگول گشت و گفت: پس از این گونه خلایق باز هم هست، رها سازم؟ داماد گفت: نه!!!!!!!!! رها سازی قبلی من و هفت پشت مرا بس!
قصدم تغییر ذائقه بود با دست یازیدن به این مهملات و گفتن این مزخرفات و خزعبلات و خوشحالم که خوشتان آمد

همطاف یلنیز شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 09:52 http://lezzatekharid.blog.ir/

سلام سلام
.
الاحسنت! بس کامل و جامع! عمرتان باقی و عیشتان افزون بادا ... (آیکون سر و رخ به خاک سجده ساییدن مکرر)
فقط نظر قبله عالم، موسس الموسسین، رئیس الروسا، ستاریان ستاره دار! در باب عرق نه از نوع نعنایی اش بل الکلیش چگونه بید؟

سلام و دو صد سلام بر همطاف بانو
با این احسنت گفتن شما یاد مجلس شاهنشاهی افتادم. زمان انقلاب یکی از نمایندگان از روی سالوس و عوامفریبی گفت: دیگر دوره ی به شیشه کردن خون خلایق به سر آمده و تحمیق ایشان صحیح نیست و نمایندگان بنا به خصلت متملق و بله قربان گوی قبلی همگی گفتند " صحیح است"
من فکر می کردم با این نوشته همه بر سرم بریزند، نه اینکه مدح و ثنا ساز کنند
قدمت خلقت الکل به زکریای رازی بر می گردد نه به خداوندگار عالم و ما ندیم مخلوقات خداییم نه ندیم مخلوقات رازی
یک دکتری هست به اسم دکتر روازاده که از خود زیاد چاخان می بافد و چنین نوشته است:
آیا می دانید که در دوران گذشته قلیان و چپق کاربرد درمانی داشتند! یکی از روش های درمانی که کاربرد زیادی در طب جامع ایران داشته است، هدایت دارو به موضعی است که درد و بیماری در آنجا ریشه دوانده است
در مورد عرق نعنا فرموده است:
وصیه:برای تقویت ریه توصیه می شود عرق نعناع را به تنهایی درون قلیان بریزید و با مکیدن لوله هوای عرق نعناع را به ریه منتقل کنید. این کار هم یک ورزش سالم برای ریه شماست و هم یک روش درمانی موثر.شما بدون آن که نیاز داشته باشید مسافت زیادی را بدوید و دچار خستگی مفرط و مضرات دوندگی و پیاده روی های سنگین شوید، می توانید در محیط خانه با کشیدن قلیان به طریق مذکور، با یک تیر چند نشان بزنید. بدین منظور می توانید از عرق مرزنجوش به عنوان جایگزین عرق نعناع استفاده کنید.
...
حالا از فردا مریم خانم، پیاده روی را ترک گفته و در خانه می نشیند برای چاق کردن قلیان به روش مذکور و مزبور

دادو شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 09:45 http://www.dado23.blogsky.com

بازگرداندم عنان عمـر با خیل خیال
خاطرات کودکی آمد باستقبال من
.
.
.
استغفرالله اگر قصد ما از نوشتن در مورد سیگار ، مذمت و توبه و پشیمانی بوده باشد ، فقط قصدمان این بود اگر کسانی دوست ندارند و مصداق " عشق و گله از یار بسی لاف دروغ " هستند ، پا از این بساط بیرون بگذارند و بیخود میدان را شلوغ نکنند ، من هنوز هم اگر ببینم کسی وسط کار سیگار می کشد از او می خواهم کارش را رها کند و با فراغ بال سیگارش را بکشد تازه یاد می دهم اگر کجا بنشیند و کجا را نگاه بکند لذتش افزون خواهد بود ، چرا که می دانم لذت سیگار در چشم اندازهای دور است و کیف قلیان در صحبت یاران نزدیک !!
در پاسخ کامنتی هم گفته بودم که اگر بخواهم از مزایای سیگار بنویسم شاید برخی گلیم زیرپایشان را بفروشند و دود بکنند !!
با تشکر از نوشته ی شما که نشئه گی اش کمتر از مخدرات نبود چند خاطره در حاشیه ی دود بنویسم ،
یکی از دوستان من وارد کننده انحصاری توتون به کشور است که نحوه ورود و پخش آن خود داستانی عظیم است ، نه خودش و نه فرزندانش هیچکدام اهل دود نیستند و در جواب سوال یکی از دوستان که پرسید شما که توتون وارد می کنید چرا خودتان مصرف نمی کنید گفت : " از یک چیز دو سود برداشتن زیاده خواهی است ، منفعتش برای ما و لذتش برای شما !! "
=
سالهای خیلی دور در زمان سربازی کتابی به من رساندند از شاعری آذربایجانی که دیوانش ترکی بود و به رسم الخط روسی ( بنام دیوان شفیعی ) و من آن را برگرداندم به ترکی با رسم الخط فارسی ، یک شعرگونه ای هم در انتهای کتاب داشت با این مضمون:
پاپریس چکه رم پووووف
آی جان چکه رم پووووف
گر اولماسا پاپریس
قلیان چکه رم پوووف
( ضمنا حق ترجمه ام را پرداخت نکردند !! )
=
در احادیث غیرمنقول آمده است که زن درخلقت از ریشه ی گیاه تنباکو پدید آمد !! و برای همین برای خانم بزرگا از لقب مخدره استفاده می شود !! و آنها که در دام آنها افتاده اند می دانند از سیگار گریزی هست و از آنها نیست !!

سلام
خب مایه ی بسی شادمانی و سرور است که نشئه گی این نبشته کم از مخدرات نبوده و حظی پدیدار شد
آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید.
همینقدر که فرمودید قصدتان بیرون راندن مدعیان کذاب، از دایره ی عشقّ عشاق بوده ما را کفایت می کند و شما را در سیاهه ی عشاق سینه چاک نگه میدارد. سعیان مشکور و ذکرتان مقبول

یادخاطرات شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 09:19

سلام
ایران یکی از 5 کشور دنیاست که در زمینه مبارزه با دخانیات قانون جامع دارد اما با این حال می‌بینیم که براحتی این مواد اعتیادآور در دسترس‌ترین مراکز خرید و فروش و به ارزانترین قیمت قابل عرضه است.
«قانون جامع مبارزه با دخانیات در ایران وجود دارد، اما نقص در اجرای این قانون کار را به جایی رسانده که بچه با پول تو جیبی می‌تواند سیگار بخرد. در حالی که در کشوری مانند اتیوپی فرد باید پول یک هفته کار و فعالیت خود را برای خرید یک بسته سیگار بدهد.» وی می‌افزاید: «امروز کشورهای پاکستان، مصر و ایران به دلیل آمار بالا و ارزان مصرف دخانیات مورد طمع شرکت‌های دخانی دنیا قرار گرفته‌اند. بطوری که پیش‌بینی می‌شود در 40 سال آینده ایران به بهشت شرکت‌های دخانی دنیا تبدیل شود.»

سلام
ما همیشه عادت داشته ایم که سرنا را از سر گشادش بنوازیم!
در زمان شاه عباس، او تلاش‌هایی برای محدود کردن استعمال قلیان انجام داد. مثلا یک بار هنگامی که در سفر به گرجستان دانست که سربازان او پول خود را صرف دخانیات می‌کنند، توتون و تنباکو را با تجاری که آنها را به اردوی او آورده بودند، یکجا سوزاند و بینی و لب سربازان خاطی را برید!

بعد از او در زمان شاه صفی هم تلاش‌هایی برای محدود کردن دخانیات شروع شد، اما مشکل این بود که درآمد حاصل از دخانیات برای دولت ایران بسیار قابل توجه شده بود، مالیات بر دخانیات اصفهان چهل هزار تومان – تبریز بیست هزار تومان و شیراز بیست هزار تومان شده بود و واقعا نمی‌شد از این درآمد هنگفت صرف‌نظر کرد.

بعد از سقوط صفویه، شاهان زندیه و قاجاریه همچنان به این بالا گرفتار بودند. شاهان قاجار در مراسم ویژه سلام، مراسم قلیان سلام داشتند. بزرگان و علما هم برای خود قلیانچی داشتند.
...
بله تا وقتی برادران عزیز قاچاقچی با در اختیار داشتن اسکله ها، به شغل شریف قاچاق سیگار مشغولند وضع قوانین جامع کارساز نیست و اوضاع به همین منهاج است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد