همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی
همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی

درد دل با همسایه ها

"فقط یک گناه وجود دارد، فقط یکی. آن هم دزدی است. هر گناه دیگری صورت دیگر دزدی است. وقتی مردی را بکشی، زندگی را از او دزدیده ای. حق زنش را برای داشتن شوهر دزدیده ای. همین طور حق بچه هایش را به داشتن پدر. وقتی دروغ بگویی، حق طرف را از دانستن راست دزدیده‌ای"    

"خالد حسینی - بادبادک باز

یادشبخیر ، تا زمانی که نرم افزارهای جورواجور اینترنتی نیامده بود یکی از بهترین و شیرین ترین سرگرمی های مان کتاب خواندن بود .

ودر یک روند تعریف نا شده ولی واقعی ،اهل کتاب !!کتاب های خوب و خواندنی را به هم معرفی می کردند . توی یکی از همین پروسه ها دوستی کتاب بادبادک باز خالد حسینی را معرفی کرد و خواندمش .

جملات جالب و دل نشینی در این کتاب –تک جمله و به یاد ماندنی –نظر هر خواننده ای را جلب می کند .

چند روز پیش توی یکی از همین گرو ها ی دوستانه مجازی این جمله به اشتراک گذاشته شده بود و این دقیقاً مصادف شده بود با قضیه ای که برای من پیش آمده بود و در یک رابطه ی کاری ،دوستی که تصورم از او صداقت و راستی بود ،به هردلیل، دروغی به من گفته بود و پس از چندی دروغش برایم فاش شده بود .

از آنجا که به مخیله ام هم نمی گنجید که این دوست سی و چند ساله ،برای یک امر مادی صرف،که در زندگی او تقریباً تاثیر چندانی ندارد ،مرا اغفال کند و بخواهد به نوعی کلاه سرم بگذارد . بشدت ناراحت و متاسف شدم . گرچه روحیه ام اجازه نداد به رویش بیاورم ،اما همین نگفتن باعث شد در درون خودم مانند یک آوار فرو بریزم .

وقتی فهمیدم  به من دروغ گفته شده تا چند روز خواب و آسایش روحی روانی را از من گرفت و اعصابم را مختل کرد.

اینجا بود که حدیث معروف حضرت علی (ع)به یادم آمد که فرمود : ایاک والمصادقه الکذاب ،...

از دوستی با دروغگو بپرهیز . چون مانند سراب دور را به تو نزدیک نشان می دهد و نزدیک را دور..

حالا چرا این داستان را اینجا آوردم ؟!!!

خوب آدم اگر درد دلش را برای همساده ها یش نگه برای کی بگه ؟

نظرات 10 + ارسال نظر
علی امین زاده چهارشنبه 1 مهر 1394 ساعت 16:59 http://www.pocket-encyclopedia.com

نمیشه بگی کسی توی عمرش دروغ نگفته. اما خب شدت و ضعف داره. ذات آدمها رو میشه شناخت. بعضی ها کلاً عقرب صفتند: اقتضای طبیعتش این است!

ناهید پنج‌شنبه 12 شهریور 1394 ساعت 16:21

سلام
پدرم خدابیامرز همیشه تاکید داشت که هیچ وقت دروغ نگیم حتی اگه به ضررمون تموم بشه و مدام تکیه کلامش این بیت بود:
راستی کن که راستان رستند
در جهان راستان قوی دستند
اما چه فایده! چون در زندگی انواع و اقسام کلاهها سرمون رفت و بدترین ضربه هارو متحمل شدیم، چه از نظر ارتباط با دوستان و آشنایان ،چه در روابط اجتماعی،چه از نظر مالی و...:
ولی ناگفته نماند در عوض خیلی قوی شدیم

بزرگ پنج‌شنبه 12 شهریور 1394 ساعت 14:55 http://abiaramesh.blogfa.com

سلام
بله هرچه عقبتر برویم زندگی اصیل تر،واقعیت وزیبایی می شود آدم ها در طول زمان تغییر میکنند تا حدی که گاه به دوستان دروغ بگویند برای بعضی ها آسان اما برای بعضی ها خیلی سخت است این دروغ گفتن....

یادخاطرات پنج‌شنبه 12 شهریور 1394 ساعت 13:32

سلام مجدد

تازه من داشتم به این فکر میکردم که این دوست شما

کیست؟؟؟؟

سعید پنج‌شنبه 12 شهریور 1394 ساعت 12:57 http://saeedproject.com

آخ آخ آخ
_____________

آبزیان محله پنج‌شنبه 12 شهریور 1394 ساعت 12:54

pic<http://s6.picofile.com/file/8207604676/KT.jpg>pic
آی گفتی . آخه آدم درد دلش را به کی بگه ؟
کلی وعده و وعید میدن که ما براتون غذای چرب وچیل و پرو پیمون میندازیم توی حوض آخرش هم میپیچونن میگذارن می رند انگار نه انگار که ما اینجا چشم به راه نشسته ایم .

شنگین کلک پنج‌شنبه 12 شهریور 1394 ساعت 12:19

سلام
بادبادک باز را چندین سال قبل خواندم و این جمله همچنان برای من هم قشنگ وبیاد ماندنی بود . متاسفانه وقتی چنین اتفاقاتی
رخ میده به شدت روحیه آدم را بهم می ریزه . اما یک خوبی هم داره که انسان در شناختش از دوستان اطرافش به موفقیت های
چشم گیری دست می یابه که شاید اگه اگه چنین اتفاقی رخ نمیداد سالهای سال نمیتونست افراد نزدیکش رابشناسه و از این بابت جای شکر داره .

مریم پنج‌شنبه 12 شهریور 1394 ساعت 12:01

سلام
پستتونو که خوندم یاد این قسمت از شعر همشهری تون حمید مصدق افتادم : دیگر به اعتماد که باید بود ؟ دیوار اعتماد فرو ریخت
- و شعر ایرج جنتی عطایی :
تو اگر میدانستی
که چه زخمی دارد
که چه دردی دارد
خنجر از دست عزیزان خوردن
از من خسته نمی پرسیدی
آه ای مرد چرا تنهائی
- وقتی کسی بهم دروغ می گه و یا بدون دلیل پنهانکاری می کنه اعتمادمو بهش از دست می دم . چنین آدمهایی ارزش دوستی و دوست داشتن رو ندارند.

یادخاطرات پنج‌شنبه 12 شهریور 1394 ساعت 10:23

سلام

تاسف خوردم برای ماجرایی که پیش امده

اما چرا دوستی که دارای چند سال سابقه دوستی است

دروغ گفته؟؟؟

انسانهای صادق وراستگو همه را مثل خودشان می پندارند.

وشکی در دوستیشان نمی کنند....و اعتماد به صداقت وراستی میکنند.

البته که هرکسی دوست دارد دروغ نگوید ودروغ نشنود.

چرا شما به او اعتراض نکردید؟؟؟؟

دادو پنج‌شنبه 12 شهریور 1394 ساعت 09:48 http://dado23.blogsky.com

با سلام
دوستی های ما بر اساس نیازهای ارتباطی اجتماعی ( و غالبا فرار از تنهایی ! ) تعریف می شود و در این رهگذر برخی مسایل مانند سابقه ، عمق شناخت ، جذابیت های مختلف رفتاری و ... باعث می شود تا ناخودآگاه دلبستگی و وابستگی خاصی به دوستان پیدا بکنیم ... از آن جایی که دوستان ( بشرط انسان بودن !! ) در معرض اشتباهات بزرگ و کوچک هستند، گاهی این اشتباهات خواسته یا ناخواسته به حریم دوستی ها فشار وارد می کند ( حالا بصورت ضایع کردن حق یا بی توجهی و ... ) و باعث می شود تا ما فیلترهای اخلاقی که باید قبلا بکار می گرفتیم ( که مطمئنا آن وقت بی دوست می ماندیم !! ) را بعدا بکار بگیریم ( زمانیکه باندازه ی کافی پخته شده ایم و تنهایی اذیت مان نمی کند ).
روش معمول ما در زندگی و دوست یابی کمابیش به قمارکردن شبیه است و بردن های بی دلیل و شادی آور و باختن های با دلیل و در خود فرو بر (!) نکته های حکیمانه ای از قبیل کلمات قصار حضرت امیر (ع) بیشتر بدرد زمان پختگی می خورد و از زمان خامی تا پختگی ، گاه باندازه ی یک زندگی راه است !!
به لطف دوستان ، هیچگاه سرم بی کلاه نمانده است ( دادو )

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد