همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی
همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی

2 اتفاق عجیب و نادر!

1-  تجویز عجیب و جالب یک  پزشک برای بیمارش ! 

یک پزشک تبریزی آلبوم‌های «جان عشاق» شجریان و تصنیف «مدامم مست» از آلبوم «یاد باد» سالار عقیلی را برای بیمار تجویز کرده است."



2- و اتفاقی عجیب تر ! 

چند روز پیش دختر خانمی به پسرم زنگ زد و سفارش یک سرویس بدلیجات رو برای عروسی شون داد . نامزدش هم  شماره حساب گرفت و مبلغ 400 هزار تومن بابت این سرویس واریز کرد . به نظر شما داماد نباید از فرق سر تا نوک پای این عروس خانم رو طلا بگیره؟ 

نظرات 12 + ارسال نظر
kamangir سه‌شنبه 24 شهریور 1394 ساعت 23:38 http://ranandegan.blogsky.com

سلام
همون ضرب المثل قدیمی که میگه خنده (شادی) بر هر درد بی درمان دواست

شنگین کلک دوشنبه 23 شهریور 1394 ساعت 22:02

ان شاالله که خداوند روز به روز پزشکان خوب و عروس خانم های
خوب و خوبتر را در جامعه ما بیشتر وبیشتر گرداند . و البته همینطور آقا داماد های خوشتیپ پولدار را

سارای قصه دوشنبه 23 شهریور 1394 ساعت 21:39 http://ghese83.blogsky.com

سلام
موسیقی های تجویز شده را دوست داشتیم

ناهید دوشنبه 23 شهریور 1394 ساعت 18:03

سلام همساده جان
خبر رو شنیده بودم ، چه تجویز عجیبی! منم مدتیه ترانه های مهدیه محمد خانی رو گوش میدم که بعضی هاش خیلی زیباست،مثل دریا دل ، آتش دل , من طلبم و ...
در ضمن اینم شنیده بودم که دکتری برای بیمارش خوندن غزلیات حافظ رو تجویز کرده و گفته در صورت شفا نگرفتن حاضره مدرک پزشکیشو ابطال کنه!!!
و اما در مورد خبر دوم، از شنیدن سفارش کار بیشتر خوشحال شدم تا عروس قانع ، خدا به کسب و کار شازده پسر برکت دهد ان شالله
و بعد اینکه اینجور خبرها تو این اوضاع اسفناک اقتصادی زیاد هم عجیب نیست، چون از نزدیکان خودمون عروسی رو می شناسم که به تازگی پول رهن خونه شون رو متقبل شده ...
بعدتر اینکه نوشتی :
"به نظر شما داماد نباید از فرق سر تا نوک پای این عروس خانم رو طلا بگیره؟ "
خب اگه طلا داشت که همون اول می خرید
به هر حال ممنون از خبر رسانی شادی برانگیزت

سهیلا دوشنبه 23 شهریور 1394 ساعت 17:12 http://rooz-2020.blogsky.com/

سه سال پیش نوه ی خاله ی منم به جای سرویس طلا سرویس بدلی برای شب عروسیش استفاده کرد که به همسرش فشار نیاره. چون واقعا قسطهای سنگینی رو پرداخت میکرد.
خدا خیر بده به چنین افرادی که همدیگه رو درک میکنن

sara دوشنبه 23 شهریور 1394 ساعت 14:44

یه چیزی یادم رفت بگم.......

موندم حیران در دست خط این آقای دکتر فرهیخته ....خدایی عجب خوش خط هستند ایشون ....هم در خط فارسی و هم در خط انگلیسی شون......

از دکتر جماعت بعیده والا!!

sara دوشنبه 23 شهریور 1394 ساعت 14:42

سلام.......

خوبه من پیش این جناب دکتر نرفتم ..... کلهم موسیقی بیلمیرم!!

و اما در مورد اون دختر خانم..اصلا برام عجیب و تازه نبود... چون دور و اطراف خودم دیدم....
مثلا پسرخاله ام دوسال قبل ازدواج کرد و ...... سرویس عروس بدلی بود ....... عروس به فامیل خودش هم حتی این موضوع را نگفت....
عروسی رو میشناسم که ...برای اینکه داماد ناراحت نشه ... به دروغ گفت از اینه شمعدون متنفرم...از خرید عروسی بدم میاد.... ماشین عروس دوست ندارم .....لباس عروس نمی پوشم ... مهمونی توی تالار خوب نیست ....فیلم بردای یعنی چی؟...

کسی رو میشناسم که ... از طرف داماد فقط یک حلقه طلای ساده بهش داده شد و خلاص........

دختری رو میشناسم که ...برای اینکه خانواده اش متوجه نشن ...داماد چقدر دستش خالیه ...تمام پس اندازش رو یواشکی داد به داماد ......

با همه ی اینایی که تعریف کردم ....بازم خودم رو قانع ترین عروسی میدونم که ........ تا حالا توی زندگیم دیدم و شنیدم...

البته اگه باز جناب سهیل نگن که ...عروس ۲۰ سال قبل قبول نیست!

مریم دوشنبه 23 شهریور 1394 ساعت 13:47

قاصدک فتوا داد که سمانه دختروووو تا آخر عمرش و حتی وقتی پیر بشه و یک دندون تو دهنش نباشه سمانه دخترررررررررررررررررروست
منم خودم فتوا می دم که تا آخرین نفس، یک نوعروس 18 ساله ام !

سهیل دوشنبه 23 شهریور 1394 ساعت 13:23 http://hamsadehha.blogsky.com

سلام و وقت بخیر
مریم بانو شما دیگه از فکر بهترین عروس و قانع ترین عروس در بیاید و به فکر بهترین مادرشوهر و مهربون ترین مادرشوهر و اینها باشید . . . دیگه خیلی وقته از زمان عروسی اتون گذشته . الان دیگه موقع عروس داریتون رسیده .
موسیقی گمب و گمبی رو خوب آمدید . خداییش اعصاب خردکنی هستش درست مثل سبزی خردکنی

دادو دوشنبه 23 شهریور 1394 ساعت 13:17 http://www.dado23.blogsky.com

به به ...

حالا خوبه که پزشک ننوشته " پادشه خوبان " از هایده و طرف ببرد داروخانه بگوید غیرمجازه (!) ، ولی مشابه داخلیش رو داریم از افتخاری !!

لابد سرتا پا رو هم از بدلیجات باید طلا بگیره !!!

مریم دوشنبه 23 شهریور 1394 ساعت 13:10

سلام
و چهارمین اتفاق جالب اینکه من دووووووووووم شدم
من تا الان فکر می کردم خودم قانع ترین عروس دنیا بودم اما الان فهمیدم یک نفر زده روی دست من خدا کنه داماد قدر این عروس خانم رو بدونه و بعدا که دست و بالش باز شد براش طلای راست راستکی بخره
- بعضی وقتا موسیقی واقعا حال آدمو خوب می کنه البته نه اون موسیقی گمب گمبی ها که می رن روی اعصاب

سهیل دوشنبه 23 شهریور 1394 ساعت 13:00 http://hamsadehha.blogsky.com

و سومین اتفاق جالب تر تر »
اینکه بنده الان اول شدم و ط ن ب مال خودم .

خداییش این دو موردی که عنوان کردید جالب بود. معلوم نبوده اون بیمار چقده اعصابش خرد و خاکشیربوده که دکتر اون البوم ها را برایش تجویز کرده .
عروس به این خوبی توی این دوره و زمونه خیلی کم پیدا میشه .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد