همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی
همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی

عزاداری در شهرضا



قال رسول الله (ص) :  إنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ (ع) حَرَارَةٌ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَنْ تَبْرُدَ أَبَداً 

شهادت حسین(ع) در دل‏های مومنین آتش و حرارتی ایجاد می‏ کند که هرگزخاموش نخواهد شد

(مستدرک الوسائل، ج 10ص 318)


http://s6.picofile.com/file/8208980576/images00.jpg

یکی از عواملی که قیام سید الشهدا –حضرت امام حسین ابن علی ابن ابی طالب (ع)–را زنده نگه داشته و در تبیین اندیشه های این قیام بزرگ ،که به تعبیر خود حضرت برای اصلاح در امت جد بزرگوارشان بوده ،موثر واقع شده عزاداری ها و روضه خوانی هایی است که قدمتی دیرین داشته ومنشا اصلی آن از فردای واقعه کربلا شروع شده و با تاسیس دولت های شیعی آل بویه علنی شده و با تشویق دولت صفویه بیشتر و بیشتر شده است .

امروز –صرفاً برای آشنایی خوانندگان عزیز این وبلاگ – درباره رسوم عزاداری در شهرضا توضیح مختصر می دهم .

شهرضا–به خاطر بافت سنتی و مذهبی  که داشته و دارد–در طول سال از روضه های سنواتی بهره مند است و شیعه های سنتی در طول سال در مجالسی که در منازل و محافل و مساجد برگزار می شود شرکت می کنند . اما اوج این عزاداری ها در دوازده روز اول محرم است .

1-بر خلاف بعضی شهرها ،که عزاداری ها شبانه و با طبل و دهل و سنج همراه است . مردم شهرضا در شب ها فقط در مساجد و حسینیه هایی که متعلق به هیئت هاست حضور یافته و برای روزهای اصلی عزاداری به نوعی تمرین می کنند و آماده می شوند . به طور معمول بلندگوهای این مجالس در خود مجلس و با صدای کم است و برای مجاورین مجالس چندان مزاحمتی ایجاد نمی شود . البته این سبک مختص هیئت های دیرینه و قدیمی است و تازگی ها تعداد معدودی هیئت های جدید از این رویه پیروی نمی کنند .

2- یک روز قبل از تاسوعا با حرکت اولین هیئت که قدیمی ترین نیز هست گفته می شود این دسته قدمتی سیصد ساله دارد-شروع رسمی سوگواری ها آغاز می شود . این هیئت –موسوم به دسته ی سینه زن  مداح و نوحه خوان ندارد . هیچ نوحه خاصی نیز نمی خوانند . در طول مسیر فقط حسین ،حسین  می کنند و به سمت مجالس می روند . در مجلس نیز فقط حسین حسین می گویند و به سینه می زنند . پس از مدتی ریتم سینه زنی تند می شود و در یک فرصت چند دقیقه ای و در حالی که با ریتم تند –به قول معروف چهار ضرب- سینه می زنند –یکی از پیش کسوتان با گفتن فاااااااتحه ختم سینه زنی را اعلام می کند .

3-بقیه دسته ها (هیئت ها در گویش محلی) از ظهر روز هشتم به راه می افتند . معمولاً  اماکن ثابتی – و از دیر باز -مجلس عزاداری بوده و هست و دسته های عزادار پیاده و از این مجلس به مجلس بعدی می روند . در طول مسیر دمی گفته می شود و تکرار می کنند و با ورودبه مجلس مداح و نوحه خوان دسته پشت میکروفن قرار گرفته و زمان چند دقیقه ای در مجلس عزاداری می کنند . دسته ای که بعد وارد می شود ساکت و بدون دم می ایستد تا هیئتی که مشغول عزاداری است نوحه اش تمام شود . گاهی هم به رسم احترام با هیئت قبلی همراهی می کنند در نوحه خوانی و سینه زنی .

4-  در شهرضا البته تا چند سال قبل– فقط یک هیئت زنجیر زنی بود . طبل و دهل و سنج نیز فقط مختص به یک هیئت خاص– به نام بنی اسد یا دراویش – بود . زنجیر زنان نیز قدمتی دیرینه دارند . معمولاً دسته های قدیمی نوحه هایی از قدیم الایام داشته اند که بدون هیچ تغییری تا کنون تکرار می کنند و به خاطر قدیمی بودن و تکرار هرساله و ریتم های بسیار حزین و درعین حال زیبایی که دارند برای مردم خاطره انگیز و به قولی نوستالژیک هست .

5- معروف است که پس از واقعه عاشورا قبیله بنی اسد برای دفن پیکرشهدا به کربلا آمدند و باز بنابه قولی گروه های اولیه عزادار شهدای کربلا –بواسطه این که از طرف حکام بنی امیه در اذیت و از آزار بودند مخفیانه نوحه خوانی می کردند و مثلاً برای این که سر وصدای عزاداران به گوش اغیار نرسد گروهی همهمه می کردند و تعدادی حسین حسین گویان سوگواری می کردند .


http://s3.picofile.com/file/8218833534/%D8%B3%D9%86%DA%AF_%D8%B2%D9%86_%D8%B3%D9%86%DA%AF.jpg

این قضیه محملی شده برای تاسیس هیئتی به نام سنگ زن . این دسته به دو گروه تقسیم می شوند گروهی سینه زنان نوحه ای را زمزمه می کنند و گروه اصلی– و با تعداد زیاد– با دو چوب گرد که در دست دارند در یک ریتم خاص چوب ها را به هم  می کوبند و با هر کوبیدن یک حسین می گویند . این ریتم ابتدا سه تایی است . و با اوج گرفتن چهارتایی و تند می شود .در بخش اول چوب به چوب کوبیده می شود ودر حین کوبیدن حسین گفته می شود بعد چوب به سینه –و همزمان حسین –بعد چوب به چوب و در بالای سر حسین گفته می شود این ریتم سه ضرب نام دارد و در حالی که این جماعت با شور و حرارت سنگ می زنند  -( به همین چوب ها سنگ گفته می شود )-بقیه گروه با مداح همراهی می کنند و نوحه می خوانند . در قسمت پایانی ریتم مداح تند می شود و متعاقباً سنگ زنان نیز ریتم تند و با صدای کشیده ای حسییییییین گویان گروه اول را همراهی می کنند .


http://s6.picofile.com/file/8218833526/%D8%B3%D9%86%DA%AF_%D8%B2%D9%86_%DB%B2.jpg

                                                                                          

برای آشنایی بیشتر با نحوه عزاداری دسته سنگ زن پیشنهاد می کنم فیلمی از این هیئت را، ببینید.


هیات عزاداری بنی اسد( سنگ زن) شهرضا

امید است عزاداری حضرت برای ما رشد و تعالی و تربیت انسانی داشته باشد . التماس دعا

نظرات 11 + ارسال نظر
علی امین زاده یکشنبه 3 آبان 1394 ساعت 09:06 http://www.pocket-encyclopedia.com

از برگزاری مراسم سنتی عاشورا در شهرهای مختلف فقط از نخل گردانی تفت اطلاع داشتم.
ممنون از اشتراک این مطلب.

عبدالحسین فاطمی یکشنبه 3 آبان 1394 ساعت 09:05

سلام
واقعا عالی بود
اولین باری بود که با رسوم عزاداری شهرضا آشنا می شدم
بخصوصو قضیه سنگ زنان برام خیلی جالب بود
می خواستم بگم کاش یه فایل ویدئویی هم بود که دیدم زحمتشو کشیدین
اجرتون با حسین

بزرگ شنبه 2 آبان 1394 ساعت 22:29

سلام
ممنون از گزارش کامل و جامع و آموزنده شما از مراسم عزداری شالار شهیدان در شهرضا
پاینده باشید

sara شنبه 2 آبان 1394 ساعت 18:10

سلام...

ممنون از توضیحات نوشتاری و تصویری و ویدیویی تان ... از مراسم عاشورایی شهرضا ...

عزاداری هاتان قبول ...... التماس دعا

شنگین کلک شنبه 2 آبان 1394 ساعت 16:03 http://hamsadehha.blogsky.com

سلام و سپاس ازاین شرح مفصل از مراسم و آداب و رسوم
عزاداری های محرم در شهرضا .

باران شنبه 2 آبان 1394 ساعت 15:33

سلام عرض تسلیت
سوگواری هایتان مورد قبول حضرت حق

دادو شنبه 2 آبان 1394 ساعت 11:10 http://dado23.blogsky.com

سلام دوباره و کامنتی متناسب با پست

اصولا دراویش و مناطق تحت پوشش تفکر دراویش که در سراسر ایران زیاد هستند مراسم خاص تری دارند که براحتی قابل هضم نیستند ...
مراسم چوب بهم زدن در یکی از شهرهای نزدیک تبریز ؛ بنام ایلخچی که مرکز گووران های آذربایجان هست برگزار می شود ، و در اطراف مراغه و جنوب آذربایجان که مجاور کردستان هستند مراسم خاص و منحصر به همان محل دیده می شود ... گووران ( بمعنی بزرگان ) شاخه ای از دراویش متعلق به سلسله ی چهل تنان و در دو شهر ایلخچی و خامنه شبستر ساکن هستند

و اما نذری دادن ها ، مناسب سوال مریم بانو !! خانه نشستن هم مصیبتی شده است ، هی آیفون را می زنند و من باید بروم پائین و یک عالمه آش و شله زرد و برنج و ساندویچ و ... بگیرم بیاورم روی اوپن بچینم تا مادر آمده و آنها را بین دیگران پخش کند که حیف و حرام نشوند ؛ نمی شود هم نگرفت ، دختر مردم با هزار آرزو و نذر و نیاز در را می زند ...

دادو شنبه 2 آبان 1394 ساعت 10:51 http://dado23.blogsky.com

با سلام

امروز روز اوج شور حسینی است ، کامپیوترم را روشن می کنم ، مادر می گوید حداقل امروز از آن دست بردار ( حساس شده است به من و کامپیوترم !! )؛ چیزی نمی گویم ...
مگر بیرون چه خبر است !؟ دارند از امام حسین می گویند و مشغول عزاداری هستند !! منهم آمده ام پستی که برای این روزها نوشته شده است را می خوانم و ... ( ذهن را ورق می زنیم .. )

روز عاشورا هر قدر کم حرف بزنی سنگین تری ، امروز در دسترس ترین روز برای دلهاست ، همه در التهاب هستند ، آنها که در متن جریان هستند ، آنها که بنوعی جریان ساز هستند و آنها که در حاشیه قرار دارند ، این روزها خیلی ها در حاشیه هستند ، اخبار در همه جا پخش می شود ، دشمنان هم در جریان قرار می گیرند ، انتقاد می کنند ، ریشخند می کنند ، ولی همینکه در جریان هستند خوب است !! ( ذهن را ورق می زنیم .. )

این روزها تلویزیون سعی زیادی می کند تا با پخش مراسمی که در شهرهای مختلف برگزار می شود برخی گوناگونی رفتارهای مرسوم را نشان بدهد ، البته بی تاثیر هم نیست ، نظم برخی ها به بی نظمی برخی ها طعنه می زند و سادگی و صمیمیت برخی ها به سیستم جاافتاده و احیانا تکلیفی برخی دهم کجی می کند !! مسجد اعظم زنجان با آن جمعیت عظیم که بصورت خودجوش می آمدند حالا برای دیگر شهرها مدل عزاداری شده است و سعی می کنند با تجمع در بزرگترین میدان شهر بگویند ما هم می توانیم !! یا با پر رنگ کردن برخی مراسم ها و حذف برخی دیگر از طریق رسانه ی ملی بنوعی دستچین کردن صورت گرفته و عده ای که پشت صحنه ی تی وی را در اختیار دارند سعی می کنند بنوعی سکان این مراسم ها را بدست گرفته و بزعم خود از خطرات حواشی مختلفی که می تواند برای این جریان پیش بیاید آن را ناخدایی بکنند !! ( ذهن را ورق می زنیم .. )

عزاداری برای امام حسین از زمان تولد او آغاز شده است ، از زمان کودکی او ادامه یافته است ، همزمان که کینه ها و حسادت ها هم ادامه می یافت ؛ عزاداری در صحنه کربلا به اوج رسید و در آنجا سکانس های واقعی رقم خوردند تا از مرحله حرف و حدیث به واقعیت اشک و خون برسند ؛ و اشک و خون ماندگار ترین هستند از حرف و حدیث ها ... ( ذهن را ورق می زنیم .. )

در هر نقطه ای از این کشور شیعی مرام ، مراسمی برپاست که به علایق آن منطقه گره خورده است ، اگر کسی در مراسم عزا به سر می زد در این روز هم می زند ... اگر کسی از ناراحتی خودش را زخمی می کرد دراین روز هم می کند ... اگر کسی در مصیبتی گریه سر می داد و زمین را به آسمان می دوخت در این روز هم می دوزد ... یک چوب به چوب می کوید ، یکی زنجیر به بدن می زند ، یکی آرام می خواند و یکی با دهل خفته ها را بیدار می کند که خواب نماند ... ( ذهن را ورق می زنیم .. )

کشور شیعی یعنی یک آفتاب و هزاران سایه ... و هر کس بتواند آفتاب بالای سرش را ببیند شیعه است ؛ شیعه اجزای منفرد و رو به آفتابیست که می تواند در کنار هم بیشمار باشد و اگر تنها هم بماند باز مشکلی ندارد ، زمزمه اش و با خود حرف زدن هایش باز دلش را دریایی می کند ... !! و هر کس برای دیگری مانعی باشد ، خود خواسته یا ناخواسته باندازه ی خودش سایه است !! جلوی آفتاب ایستادن و آن را تفسیر کردن برای دیگری ، تولید سایه است !! سایه برای زدودن سایه ها هم سایه است !! شعری که ذهن را بطرف فیلم سازی بکشد هم سایه است !! حرکتی که انسان را از آفتاب متوجه رفتار بکند هم سایه است !! حرف زدن هم تولید سایه است !! نوشتن هم ... ، حتی این روزها نماز ظهر عاشورا هم سایه شده است !! ( ذهن را ورق می زنیم .. )

گاه باید برای دیدن فضاهایی که سایه ی کمتری دارند به روستاها رفت ، هر چه کوچکتر کم سایه تر !! شعر ها ساده تر و آنقدر ساده تر که خلاصه بشوند در " یا حسین " ، " یا ابوالفضل " ، دستجات با شروعی هیجانی و پایانی غیرقابل انتظار ...( ذهن را ورق می زنیم .. )

این روز همه بیرون می آیند ، به امید برخورداری از یک لحظه ی این آفتاب ، ظهر نزدیک است ... سایه ها که خسته بشوند ، بروند برای رکوع و سجود ... شاید آفتابی بتابد ، لازم نیست از روبرو باشد از پشت هم که بزند برای یکسال پشت گرمی کافیست !!

ممنون از پستی که سایه ی کمی داشت و رو به آفتاب نوشته شده بود

( شرمنده ، کامنت طولانی شد !! کپی پیست می کنم توی وبلاگ خودم تا برای خودش پستی باشد !! )

kamangir شنبه 2 آبان 1394 ساعت 10:34 http://ranandegan.blogsky.com

سلام
دیده بودم از طریق کلیپها ولی نمیدانستم این هیئت ها مربوط به شهرضا هستند ، تقبل الله الاعمالکم ، اجرکم الله
در آذربایجانشرقی (شاید جای دیگه ای هم باشه من ندیدم) از روز اول محرم دسته ای در مرکز محل که معمولا مسجد یا صحن آنجاست جمع میشوند و حلقه ای دور می ایستند و با چوب که نمادی از شمشیر است شاه حسین و وا حسین گویان دور میزنند و نمادین ابتدا با قبضه به سینه سپس با تنه ی چوب به سر به ارامی میزنند ، خیلی قدیم تر ها از شمشیر استفاده میکردند ولی بعد از حرام شدن قمه زنی از چوب استفاده میکنند و تعدادی که نذر قمه زدن داشتند روز عاشورا از قمه استفاده میکردند و ظهر عاشورا نذرشونو ادا میکردند .بعد از مراسم یاد شده هر شب مداحان محلی با زبان آذری نوحه خوانی و مردم هم در دستجات سینه زنی سینه و یا زنجیر میزنند و ظهر روز عاشورا همه در محلی که بازم همون صحن مسجد مرکزیه روستا هستش جمع میشن و تمامیه دستجات متحدالاشکل به عزاداریه روز عاشورا میپردازند و بعد از نماز ظهر عاشورا مراسم 10 روز اول پایان یافته و شام غریبان دور هم جمع میشوند و الی آخر

مریم شنبه 2 آبان 1394 ساعت 10:09

سلام
ممنون که از مراسم عزاداری شهرضا نوشتید یادش بخیر پارسال من به امر شما پستی رو اختصاص دادم به نحوه ی عزاداری در شهر خودمون (البته از عزاداریهای تاسوعا و عاشورای زمان کودکیم نوشتم)
قدیما تو شهر ما فقط روزهای تاسوعا و عاشورا و شام غریبان هیئتها بیرون می آمدند، به همین دلیل مردم این دو سه روز رو به هیچ وجه از دست نمی دادند .
خیلی قدیم تر محل عبور هیاتها از بازار شهرمون بود و مردم از صبح علی الطلوع و صبحانه نخورده می رفتند بازار برای اینکه جا بگیرند و هیاتها رو تماشا کنند.
بعدا که تعداد هیاتها بیشتر شد به جای بازار از یکی از خیابونهای شهر که به مصلی ختم می شد عبور می کردند و باز اونجا از صبح زود خانمها و بچه ها زیرانداز می بردند و جا می گرفتند و تا ظهر هیاتها رو نگاه می کردند و اشک می ریختند... یعنی تو این دو روز تو پیاده روها و خیابونها از شدت شلوغی و ازدحام جا و راه نبود.
اما الان! باور کنید از یک هفته مونده به محرم من صدای طبل و سنج هیاتها رو می شنیدم، شبها اینقدر سر و صدا می کردند که ما سرسام می گرفتیم!
خوش به حال شهرضایی ها که هیاتهاشون تا روز تاسوعا و عاشورا بیرون نمیان و تو مساجد و حسینیه ها عزاداری می کنند.
- من فکر می کنم هیات سنگ زن فقط مختص به شهرضا باشه چون من تا الان نه اسم چنین هیئتی رو شنیدم و نه عزاداری به چنین سبکی رو دیدم .
- آقای امیری از نذری دادنهای این ایام ننوشتید جای رفیق بورژواتون خالیه که پز بدن و بگن همه دوستم دارند و شونصد جور نذری برام می آرن(واقعا جاشون خالیه)

یادخاطرات شنبه 2 آبان 1394 ساعت 09:28

سلام
عالم همه در طواف عشق است.

دایره دار این طواف حسین است

تشکر میکنیم از شما بزرگوار از اینکه ...هیئت های عزاداری شهرضا.... را توصیف کردید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد