همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی
همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی

همه کاره


سلام

نخست: یه فیلم کوتاه دیدم از کاربردهای مختلف خمیردندان. از براق‌کردن شیردستشویی گرفته تا خش‌گیری سی‌دی و بوگیری دست پس از خردکردن ماهی! (به نظر شما این جناب خمیردندان مناسب مسواک زدن ما هست؟)

دیدید روی تابلو مطب بعضی پزشکان نوشه شده داخلی پوست اطفال وغیره! لابد این رو هم شنیدید که یکی رفت پیش دکتر وقتی گفتند چته؟ جواب داد: وغیره ام درد می کنه!

شخصی آگهی‌داده برای کار. نوشته لوله‌کش، نقاش، تعمیرکار لوازم‌خانگی، نصب آنتن، ویروس‌یابی سیستم، باغبان و چندکار دیگر.  با خودم فکر می‌کنم "این فرد با این همه مهارت چرا هنوز بیکارست!؟"

 

دانستن و بلد بودن کارها و علوم مختلف خوب است ولی بهتر است دنبال مهارت بیشتر باشیم مثلا اگر راننده هستیم مهارت رانندگی در شب یا جاده‌های بارانی رو هم بالا ببریم.

به نظر من تنها در یک کار، مهارت داشته‌باشیم موفق‌تر هستیم تا چند کار رو نصفه نیمه بلد باشیم. (البته اگر کسب درآمد هدفمان است)

 

گویا اندیشمندان گفته‌اند: دو چیز خیلی سروصدا می‌کند

                                           یکی پول خُرد

                                                  و دیگری خُرده معلومات

 

و بعد:

مدتهاست که بیشتر مشتری رادیو هستم تا تی وی، خوو 29 مهر روز ملی صادرات بود و کلی و اندی درباره‌اش برنامه شنیدم و گفتم منم بیایم از خود چیزی صادر دَروَکنم

راستی چرا می‌گویند مملکت داری موفق اینست که صادرات از واردات کمتر نباشد بلکه بیشتر هم باشد؟!

مگر آدمی خود یه مملکت هنوز کامل کشف نشده نیست؟ خوو ما که دو گوش داریم و فقط یک زبان (تازه چشم‌ها رو حساب نکردم)

با این حساب ورودی هایمان بیشتر از خروجی هایمان است. (لطفا سراغ خروجی های دیگر نروید! می‌دانم ورود غذا یکیست و خروجش چندتا)  غرض، ورود و خروج علم و دانش بود.


آخر:


این دیگ ز خامی است که در جوش و خروش است

 چون پخته شد و لذت دم برد، خموش است.

که البته همطاف به این صورت به کار می بردش

این ز خامی دیگ است که در جوش و خروش است

چون پخته شد و افتاد در جا، خموش است




بلی بلی ،رفتم تا خموشی رو تمرین کنم

.

                           برقرار بمانید و راضی

 

پَـک

سلام


نخست توجیه 

خوو چه کنم! نه که اول ماه افتاد به پنجشنبه و ما هم شروع هرچیزی رو  از شنبه وعده می‌دهیم امروز شنبه سوم مهر اینجایم 


بعد درباره عنوان این نوشته "پَـک"

 قبل‌تر که مجری برنامه امروزی‌ها، برای خواندن اس ام اس های بینندگان از این کلمه استفاده کرد نَوَفهمیدم منظورش چیست، نمی دانم چرا ذهنم رفت سراغ پکیج !؟

این هفته با روشن کردن تی وی باز همان برنامه و همان کارشناس آی تی رو دیدم که ناغافل شنیدم که پَک مخفف پیامک است.

گرچه ما را نکنی یاد ولی ما هستیم... دل به پَـکی که نمی‌دی بستیم


خوشمان آمد، می دانیم که  SMS مخفف کلمات Short Message Service است. به معنی سرویس ارسال پیام کوتاه. که  جایگزین فارسی‌اش پیامک است. شخصا از کلمه پیامک استفاده می‌کنم و نمی‌دانم چرا! ولی اِس بزن... اِس بفرست و اِس دادم... به دلم نمی‌شیند که هیچ، یه جور دلگیرم هم می‌کند (شده شبیه کلمه عزیز که گاهی گرامی‌خواهر، به کار می‌برد خوو عزیزم و جانم دوست داشتنی‌ترند تا کلمه تک عزیز که انگار مقصود پلیدی پشتش است. والا)


بعدتر فصل نو


 

شنیده ام "پـاییـــز"

شامه ای قوی دارد

برای

عشق های کهنه...

و


پــاییــز هیــچ حــرف تــازه‌ای بــرای گفتــن نــدارد
 بــا ایــن همــه
 از منــبر بلنــد بــاد
 بــالا کــه مــی‏ رود؛
 درخــت‌هــا چــه زود بــه گــریــه مــی افتنــد
حافظ موسوی
 

 

 

آخـر  رویای نیمه شب

در کتابخانه، پوسترش رو دیده بودم از کتابهایی بود که در مسابقه کتابخوانی مطرح شده بود. یه رمان عاشقانه ساده البته.(گویا نویسنده در جایی گفته بود مدنظرش نو جوانان بوده است) با این حال خوشم آمد یه جور آرامش داشت با تمام سادگی‌اش. دیشب که تمام شد دلم خواست امام زمان هوای مرا هم بیشتر داشته باشد. دل است دیگر

ای نور دل و دیده  و جانم، چونی؟      وی آرزوی هر دو جهانم، چونی؟


 


برقرار بمانید و راضی و پرروزی

 

 





 

پ ن : راستی از امروز سرشماری اینترنتی شروع می‌شود.

 

 

 

 

 

 

 

خبرا؟!

سلام

 

همساده ها همساده ها

شهریور هم آمد و چندی بعد سال از نیمه می‌گذرد و باز بهار و نوروز و سال جدید

حالتان چطور است؟ احوالتان چطور است؟ سردماغید؟ اوضاع روبراهست؟

خداروشکر همگی زنده ایم. پیش بسوی زندگی

دیروز آخرین مهلت ثبت نام اینترنتی دانشگاهها بود. همین دیروز خواهرزاده یادم آورد بدون آزمون با پرداخت 18000تومان، می‌توانم ثبت نام کنم البته در لیست رشته‌های گروه هنر، روزانه نبود منتهی پیام نور مشهد بد نیست.

شنیدم امسال دوستان هم سن و سال، دوباره دانشجو شده‌اند. یکی هم دانشجوی صفر است و حالا می‌خواهد دیپلمش را ارتقا بدهد

با اینکه از دوران دانشجویی‌ام راضی‌ام منتهی فعلا دلیلی نمی‌بینم باز هم بروم دانشگاه.


+در گذشته تصور می‌شد که تحصیلات در مدرسه و دبیرستان و دانشگاه، مبارزه با بیسوادی است. اما امروز در بسیاری از فرهنگ‌ها پذیرفته شده است که «مدرسه و دانشگاه» با «بی مدرک بودن» مبارزه می‌کنند و نه «بی‌سوادی»

اگر قرار باشد خودم را گرفتار درس و مشق و آزمون و استاد کنم ترجیح می‌دهم بروم در دوره های فنی‌وحرفه‌ای شرکت کنم. مدارک آنجا کارآمدتر است گویا

بروم ببینم فنی و حرفه ای مشهد چه می‌کند. (خوو با دیدن مسابقه تلویزیونیِ دستپخت، جوگیر شدم، علمی! آموزش آشپزی ببینم)

شمایان چه می کنید؟

خداییش اگر دغدغه درآمد و کسب پول نباشد چقدر راحت می‌توانیم انتخاب کنیم برنامه هایمان را برای گذران عمر.

همگی یادگیری بیشتر رو دوست داریم. یقینا شما هم ذوق می‌کنید وقتی مورد جدیدی رو فرا می‌گیرید. می‌خواهد یه ترفند مرتبط به استفاده از موبایل باشد یا روش پخت یه غذا با طعم و عطر متفاوت شایدم دوخت یه دامن توتو


راستی شما از این مجلات که جدول دارند ‌خریدید؟ مدتی قبل شنیدم حل جداول (سودوکو، کلمات متقاطع و حروف-معما و ...) به کسب رضایت بیشتر، افزایش‌ِحضورذهن و کاهش‌ِفراموشی کمک می‌کند.

اول ماه هست. بهانه‌یی خوب برای شروع یه پروژه جدید پروژه رشد در راستای کسبِ حال خوش

+یکی از گرامی دوستان برای تشویق خود به تحرک بدنی بیشتر، از نخود استفاده می‌کند

دیگری برای تغییر در سبک زندگی شروع کرده به تفکیک زباله و آموزش آن به اطرافیانش

خانم خانه‌داری هم عزم کرده شاغل بودن را تجربه کند

و آن جوانتر برای کسب حال خوب، روبروی آینه به خودش می‌گوید +"من حرف ندارم"


دو پهلوست. هم تاییدی است بر خودش هم بیان واقعیت این روزها که حرفی برای گفتن که نه برای نوشتن ندارم . من الان جلوی آینه‌ام ها

و

این چهلمین مطلب همطافیست در این سرای (پرگویی شد در عین بی حرفی)



برقرار بمانید و راضی