همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی
همساده ها

همساده ها

وبلاگ گروهی

تکرار تراژدی های چندگانه این بار درراه آهن اردبیل


نوزادی که در روز کلنگ زنی پروژه راه آهن اردبیل متولد شده بود امسال در کلاس ششم ابتدایی ثبت نام می کند در حالیکه  این پروژه همچنان در وضعیت جنینی باقی مانده است و ظاهرا امیدی به تولد آن نباید داشت .

واقعیت این است که پروژه راه آهن اردبیل در هر دوره ای تنها دکان خوبی بوده برای کسانیکه قصد تاخت و تازهای سیاسی و استفاده شخصی از عنوان راه آهن اردبیل  را داشته اند در حالیکه انتظار می رود متولیان امر ، چشم و گوش بر واقعیت های پیرامون این پروژه نبسته و توسعه استان را با منافع حزبی و جناحی خود معامله نکنند  .

سال ها پیش یکی از نمایندگان ادوار گذشته اردبیل در مجلس شورای اسلامی در سخنرانی پیش از خطبه های نمازجمعه اعلام کرد که 70 درصد عملیات اجرایی خط راه آهن اردبیل نهایی شده و 30 در صد باقی مانده آن هم شامل احداث ایستگاه های مسیر است و به زودی صدای "سوت قطار" اردبیل را خواهیم شنید و بعد از آن تکبیر و همهمه نمازگزاران  و باقی ماجرا ... در حالیکه حتی یک ریل هم جاگذاری نشده بود و همه این ها چیزی نبود مگر "دروغ" و توهین به "شعور مردم" .

از وعده آن روز ها اکنون سال ها می گذرد و خبرهای جدیدی در مورد سرنوشت راه آهن اردبیل می شنویم .

اگر توسعه راه های مواصلاتی را یکی از شاخص های پیشرفت و آبادنی در هر منطقه ای بدانیم و توسعه حمل و نقل ریلی را مقدمه توسعه اقتصادی یک منطقه فرض کنیم باید اذعان کرد ، وضعیت استان اردبیل وضعیتی  قابل دفاع نیست  .

هفته پیش وزیر راه و شهرسازی دولت آقای روحانی در اردبیل حضور داشت و در جواب خبرنگاران در خصوص سرنوشت راه آهن اردبیل به واقعیت هایی اشاره کرد که فارغ از همه تلخی های آن ، باید از ایشان تقدیر کرد که بدون در نظر گرفتن ملاحظات متداول و به دور از هرگونه جانب داری از مجموعه مدیریتی خود، واقعیت ها را اعلام کرد .

آخوندی گفت : ما از لحاظ زمین‌شناسی و ژئوتکنیک این پروژه را دوباره مورد بررسی دقیق قرار دادیم تا مشکلات فنی این پروژه احصا شده و در گام دوم با تامین منابع اعتباری از دو محل فاینانس یا صندوق توسعه ملی که در مجموع یک هزار میلیارد تومان است، این پروژه به بهره‌برداری برسد.

پروژه ای در این سطح بدون انجام کامل مطالعات زمین‌شناسی و ژئوتکنیک آغاز به کار می کند و ادعای یکی از نمایندگان اردبیل در مجلس شورای اسلامی در خصوص نواقص و ضعف مطالعاتی پروژه و رانشی بودن مسیر توسط وزیر راه و شهرسازی تایید می شود .

آخوندی پیش تر از مخالفت مرحوم مهندس دادمان – وزیر راه وقت - با پروژه راه‌آهن اردبیل – میانه از همان ابتدا سخن به میان آورده بود اما اینکه چگونه می شود با وجود مخالفت بالاترین مقام یک وزارتخانه ، پروژه ای در آن سطح اجازه کلنگ زنی بگیرد این خود جای بحث و تحقیق دارد .

 بودجه های اختصاص داده شده در سالیان پیش خود موید این نکته است که در دولت های گذشته نیز اراده ای برای تکمیل این پروژه وجود نداشته است چون همچنانکه می دانیم در صورت تخصیص 100 درصدی بودجه اختصاص داده شده فعلی برای راه اهن اردبیل، تکمیل آن به چند دهه آینده موکول خواهد شد .

واقعیت این است که نگارنده ، این سطور را به پاس جرات و جسارت و مردانگی آقای آخوندی نوشته است زیرا او  نیز می توانست مانند برخی به "شعور مردم" بی احترامی کند و با دادن "وعده های دروغ" و استفاده از روش "پاره حقیقت گویی " و یا استفاده از جملات " راست پیچیده" مخاطب را در وادی سردرگمی رها کند اما او آنچه را که درباره راه آهن اردبیل باید گفته می شد ، گفت تا مردم بیخودی و الکی خوش نباشند به "شنیدن سوت قطار "

قرار بود راه‌آهن اردبیل در کمتر از چهار سال اجرایی شود اما امروزه غبار خستگی 10 ساله بر چهره این پروژه فرتوت نشسته است و ابهامات موجود این شائبه را قوت می بخشد که نوزاد همسال این پروژه حتی اگر دوره دبیرستان راهم به اتمام رسانده و وارد دانشگاه شود نخواهد توانست قطار شهرش را ببیند !

مهم نیست که در چه زمانی بودجه راه آهن اردبیل از محل فاینانس یا صندوق توسعه ملی تامین بشود ، مهم این است که دیگر نماینده ای یا کاندیدای مجلسی نخواهد توانست از آن استفاده ابزاری و انتخاباتی کند و دستور دپوی ریل های راه آهن را در فلان منطقه بدهد تا عقل و رای مردم را بدزد!

مهم نیست که مردم اردبیل حسرت داشتن راه آهن را در دل داشته باشند مهم اینست که کسی از این طریق نخواهد توانست با احساسات مردم بازی کند .

مهم نیست راه آهن اردبیل کی افتتاح می شود که اگر می خواهد  سرنوشتی مثل فرودگاه اردبیل داشته باشد همان بهتر که 1000 سال دیگرهم افتتاح نشود مهم این است که  وزیر مسکن و شهرسازی مردم را با وعده های دروغ امیدوار به چیزی نکرد که وجود خارجی ندارد !

شهروندان اردبیلی  هیچ دوست ندارند تراژدی های چندگانه فرودگاه اردبیل، جاده سرچم و ورزشگاه علی دایی که بدون مطالعه و کارشناسی به بهره برداری رسیده است  این بار در مورد راه آهن اردبیل تکرار شود . وقتی امکان اجرای راه آهن اردبیل از مسیر جایگزین بستان‌آباد – سراب نیر سرعین و اردبیل هم سهل و آسان است و هم هزینه‌های کمتری را به همراه دارد و با توجه به شرایط اقتصادی، اجرایی و اجتماعی مطلوب اجرای راه‌آهن از این مسیر و توجیه‌‌دار است از مدیریت ارشد استان و نمایندگان فعال استان انتظار می رود تا تنور داغ است از وزیر محترم راه و شهر سازی دستور  تغییر مسیر راه‌آهن اردبیل – میانه را گرفته و در باز کردن این گره و معضل در فضای مفاهمه و همدلی و همزبانی گام بردارند .

 

نظرات 10 + ارسال نظر
ستاریان یکشنبه 14 تیر 1394 ساعت 14:09 http://mostafasatarean.blogsky.com/

سلام
منم می خواستم به راهآهن زمان رضا شاه اشاره کنم. دفعات پیش که سر زمین بودم، حدود سی چهل عکس و شایدم بیشتر فقط از پلهای راه آهن انداختم. پلهایی کوچک و بزرگ، اونم جایی که تازه تازه دارند براش جاده می کشند. یعنی اون زمان بدون جاده لودر و بولدوزر و ماشینهای سنگین و فقط با پتک و مصالح محلی از قبیل سنگ و سیمان، پل ساختند و ایستگاههایی که بعد از گذشت این همه زمان هنوز کمترین صدمه ای ندیدند!
این وعده های انتخاباتی حتا اگر بهش عمل بشه، معمولا تاسیساتی میشه بدون کاربرد که هزینه های نگهداری رو هم به بودجه تحمیل می کنه. ساخت فرودگاه و ورزشگاه و بیمارستان برای یک شهر کوچیک جز اتلاف منابع و انرژی ثمری نداره. البته اگر برای مردم آب نداشته باشه برای نماینده و وزیر و مقاطعه کار و ... نون که داره!

سلام
این بخش اخیر کامنت شما رو که با جان و دل درک کرده ام .
کاندیدایی را می شناسم که امسال هم قصد شرکت کردن در انتخابات مجلس را دارد .
رفته بود حاشیه شهر و گفته بود مشکلات را بگویید .
مردم از نبود تیر برق در معابر و تاریکی و مشکلات ناشی از آن گفته بود
3 روز مانده به انتخابات تعدا مرود نیاز تیر برق از یک پیمانکار کرایه کرده و ریخته بود در مسیر مذکور
روز بعد انتخابات که انتخاب شد پیمانکار که روز پایان قرارداد اجاره تمام شده بود برای جمع کردن تیر های برق مراجعه کرده بود و ماجرا لو رفت
حالا به نظر شما این آدم مقدمه اش فراهم باشه شتر را با بارش می خورد یا نمی خورد؟

مریم یکشنبه 14 تیر 1394 ساعت 14:03

سلام
همه ی ما این ضرب المثل معروف رو شنیدیم :
"به جای اینکه به کسی ماهی بدهی به او ماهیگیری یاد بده"
اگر چه کار رضا شاه بسیار بزرگ و ارزشمند بود ، اما این کار توسط خارجی ها انجام شد و این یعنی وابستگی
متاسفانه در طی این سی و چند سال هم اگر چه تا دلتون بخواد شعار استقلال سر دادیم اما در خیلی چیزا همچنان به خارجی ها وابسته ایم

مدیریت کشور یک معادله چند مجهولی است به عنوان مثال شما جای حاکمیت باشید در مورد این مثال بنده چه تدبیری می کنید ؟
- قیمت تمام شده یک کیلو گندم تولیدی تقریبا 5 برابر گندم وارداتی است !!!
شما بودید به خاطر قیمت پایین گندم را وارد می کردید یا برای حمایت از تولید داخلی و جلوگیری از شورش کشاورزان گندم تولید می کردید؟!

kamangir یکشنبه 14 تیر 1394 ساعت 11:47 http://ranandegan.blogsky.com

سلام
ساخت و سازها و اعتبارات هر استانی توسط دولت تعیین میشود و نمایندگانی که با هزینه های گزاف ، میلیاردی پا به مجلس میگذارند اگر الله وکیلی بخواهند وظیفه شان را به مردم بگویند ، این است که لوایح و مواد پیشنهادی را به رای بگذارند و کار کارشناسی بکنند(که از عجایب است) نه کار حزبی و وعده های پوچ انتخاباتی ، !!!
در هر حال کار نشد ندارد و به قول وزرا باید اعتماد کرد ، از این دست پروژهای بی پایه و بدون مطالعه برای جذب یار توسط دولت قبل زیاد به مردم داده شده ، که همگی عقیم مانده اند ، سرمایه های مردم که اگر بین مردم تقسیم میشد ، بقول توریست ژاپنی نباید در ایران صندوق صدقات داشته باشیم و یارانه عملا بی معنی میشود ، ولی چه میشود کرد که : خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج !!
حتما شما بزرگان از خدمات کوروش کبیر بیشتر از منه بیسواد مطلعید و اولین سد ایران را که در سرزمین شنی و تفدیده ی سیستان با مصالح گرگان ساخت را میشناسید ، کاش عوامل داخلی با دولت و دولتمردان ، دکتر روحانی بیشتر تعامل داشتند تا نتایج بهتری را مردم ایران شاهد باشند .
و ای کاش

امیری-عبدالرسول یکشنبه 14 تیر 1394 ساعت 06:57 http://abamiri.blogfa.com

سلام
بزرگترین - البته یکی از بزرگترین- عیب این مملکت این است که برنامه توسعه مدون و متوازنی ندارد . هر کسی که بخواهد نماینده بشود برای جلب و جذب آرا به مردم شهرش وعده هایی می دهد و پس از انتخابش با توجه به توانی که داشته باشد سعی در براورده کردن وعده های انتخاباتی اش دارد. به همین خاطر است که ما می بینیم آب یک رودخانه و ق ابه کشاورزان یک منطقه می شود گوشت قربانی و هر کس از طرفی می کشد و یا جایی که نیاز نیست و اصلا تردد هوایی ندارد - مثل یاسوج و شهرکرد - فرودگاه می سازند و بعد مسافرش وجود ندارد و یا در کنار یک شهر کارخانه سیمان می سازند و بعد با مشکلات آلودگی هوا مواجه می شوندو ....

سلام
جناب امیری عزیز اتفاقا برنامه توسعه مدون داریم
ایران 1404 را اگر مطالعه کرده باشید بسیار برنامه مدون و خوب و دقیقی است ضعف ما در 2 بعد است :
- نظار
- اجرا
آنقدر ملاحظات بی خودی وجود دارد که نگو نپرس
آنقدر هزار دستان دور و بر پروژه ها حلقه زده اند که باور نیم کنید
- وقتی تخلفی صورت می گیرد آنقدر واسطه پیدا می شود که ...
یادم نمی رود در یک دوره ای کارمندی با جعل امضای من از طریق نفوذ به سیستم دبیرخانه برای کسی نامه ضمانت بانکی جعل کرده بود و ...
بنده بعد از برگشتن از ماموریت متوجه نامه ای شدم که به هیچوجه امضای ان کار من نبود
ساعت امضای نامه را که استخراج کردم دیدم در آن روز و ساعت بنده در ماموری خارج از استان بوده ام !!
بالاخره بعد از شناسایی عاملین این تخلف یکیک انها را خواستم و بالاخره همه اعتراف به تخلف شان کرد
القصه
وقتی جاعل را که یک نیروی خدماتی بود که دارای سابقه سریالی در مورد تخلفا ت مختلف بود اخراج کردم و...
چند روز بعد آقای فرماندار زنگ زد که فلانی چرا فلانی را اخراج کرده ای منم کامل توضیح دادم و گفتم اگر چنین فردی صلاحیت دارد خودتان در فرمانداری به کارگیری بفرمایید و ...
یک ساعت بعد اون فرد متخلف اومد به اتاقم و مو به مو همه حرف هایی که بین بنده و فرماندار رد و بدل شده بود بهم گفت و مدعی بود که آبروی مرا پیش فرماندار برده ای بعد ها کاشف به عمل آمد که آقای فرماندار زده بوده روی آیفون و آقای کلاهبردار و جاعل از بلندگوی آقای فرماندار حرف های مرا گوش می داده !!!!
تو خود حدیث مفصل بخوان ....

بزرگ یکشنبه 14 تیر 1394 ساعت 00:55 http://abiaramesh.blogsky.com

اینجا با آقایی آشنا شدم که سالها مسئول و مدیر پروژه های مختلف راه آهن بوده است.ایشان میگفت پلی بوده در لرستان(اسمش را گفت متاسفانه یادم نیست)گفت این پل برای راه آهن بسیار حیاتی بود و برای ارتباط با جبهه های جنوب و رساندن تدارکات ونیرو ،ارزشی فوق العاده داشت.میگفت هواچیماهای عراقی بعد از چند بار تلاش نافرجام سرانجام موفق به زدن این پل شدند که بر روی رودخانه ای خروشان احداث شده بود.میگفت با جمعی از کارشناسان برای بازدید آن رفتیم و شرمنده ام که بگویم هیچ کدام توانایی ساختن چنین پلی یا حتی مرمت آن را در خودمان ندیدیم راه آهنی که رضا شاه با کشیدن دهشاهی روی قیمت قند و چای ایجاد کرده بود برای خود نمایی و بهره رداری سیای نبود چون او شخصی ایران مدار بود و رقیبی نداشت که برای او آس رو کند.برای اطمینان از صحت کار ختما شنیه اید مهندس پل ورسک و خاواده اش رازیر پل خوابند تا اولین قطار از روی آن رد بشود.حالا یکی از آن همه مسئول ونماینده که نام بردید حاضر به چنین کاری هست؟فکر نمیکنم

سلام
پل ورسک را دیده ام .
واقعا جزو عجایب معماری و راه سازی محسوب می شود چقدر همت می خواسته کشیدن آن خط آهن .
من معتقدم برخی منش های رضاخانی در بعد نظارتی باید احیا شود .
نمونه های زیادی از نحوه برخورد رضا خان با متخلفین ذکر شده که اگر صحت داشته باشد به آن قسمت از کارهای رضا خان ارادت ویژه دارم .
الان اگه رضا خان مسیرش از طرف اردبیل بیافتد باید 80درصد نانواها و مسئول غله و فرماندار و شورای آرد و نان را همزمان زنده زنده بیاندازد داخل تنور تا جزغاله شوند

سهیل شنبه 13 تیر 1394 ساعت 13:26 http://sobhebahary.blogfa.com/

به نام خدا
کاری که خیلی از دولتمردان گذشته با مردمان ما انجام نمیدادند همین حقیقت گویی هستش . و الان میشه گفت کمی تا قسمتی این پدیده در حال رواج است ولی متاسفانه اینقده این مردمان دروغ شنیده اند که حتی الان این حقیقت گویی را هم نمیتوانند قبول نمایند و آن را هم جزء دروغهایی می دانند که برای فرار از انجام وظیفه بیان می شود ، قرار می دهند .
گرچه من بعید میدانم که نمایندگان آینده از این پروژه به این مناسبی در وعده های انتخاباتی خویش به سادگی بگذرند و از آن یادی نکنند. چون حافظه تاریخی مردم گاهی فراموش کار می شود و از طرف دیگر اطلاع رسانی در اینگونه زمینه ها و نشر واقعیت تا آن حد نیست که همه مردمان از آن آگاهی داشته باشند و هنوز می تواند دستمایه خیلی خوبی باشد برای جذب نظر و رای مردم و وقتی هم که رای کسب شد ، حاجی حاجی مکه . . . به قولی وعده های انتخاباتی را کی داده . . .کی گرفته .
اینقده از اینگونه پروژه های مختلف در کشور وجود دارد که به قول معروف اگر برای ما آب ندارد برای آنها نان دارد

سلام
ببنید دروغ یا راست بودن ادعاها همیشه در همان لحظه قابل تشخیص نیست بخصوص اگر پای تکنیک هایی انند "پاره حقیقت گویی" در میان باشد بنابراین صرف راستگویی آقای آخوندی دلیلی بر راستگو بودن همه و ترویج فرهنگ راستگویی نیم تاوند باشد بنابریان باید منتظر بود و دید بعد از 8 سال آیا اون چیزایی که الان مطرح میشه صحت داشته یا نه ؟!
در مورد استفاده ابزاری کاندیداها از هر چیزی که دم دست شان است با شما موافقم
واقعا بعض موقع ها آدم به نبوغ این ها در مورد شناسایی جنبه های تبلیغاتی سوژه های مختلف متحیر می ماند

مریم شنبه 13 تیر 1394 ساعت 13:02

سلام
اینا یک تعداد از وعده هاییه که روسای سه قوه در سخنرانی های مختلف سال 93 و 94 خود مطرح کرده‌اند:
«اقتصاد نفتی باید به سمت اقتصاد مقاومتی حرکت کند. سیستم مالی و بانکی کشور باید اصلاح شود.
نباید بگذاریم کارگر بیکار شود.
باید با فساد مبارزه کنیم.
اصل 44 قانون اساسی باید اجرایی شود.
باید از تمام ظرفیت‌ها بهره گرفت.
برای رونق و آبادانی کشور باید از ابتکارات داخلی بهره برد. باید تمام زمینه‌ها برای اقتصاد مقاومتی فراهم شود.»
هر وقت این شعارها محقق شد راه آهن اردبیل هم ساخته و افتتاح می شه

سلام بر بانوی همیشه آنلاین حکیمه مجازستان !
دلستر باز کردم براتون یادتون باشه

نکته جالب این عناوینی که ذکر کردین اینه که اونایی که خودشون باید در یک مورد خاص اقدام کنند در همون مورد دارن "باید ها " را مطرح می کنند
اگر قرار است با فساد مبارزه شود باید مبارزه شود نه اینکه در اون مورد سخنرانی شود .
در ایران همه متخصص تشخیص درد هستند اما دریغ از کسیکه بیاد آستین بالا بزند و "درمان" کند !!
یا درمان را بلد نیستند یا انگیزه ای برای درمان ندارند و این با اصل تشخیص درد در منافات است

ناهید شنبه 13 تیر 1394 ساعت 12:25

سلام جناب فاطمی عزیز
دو سال پیش بعد از اینکه وزرای کابینه ی روحانی از مجلس رای اعتماد گرفتند ، صدا و سیما در برنامه ای با تک تک وزرا مصاحبه کرد ، چون شروع کار دولت آقای روحانی بود ، من با اشتیاق تمام برنامه رو دنبال می کردم تا ببینم آیا از لا به لای حرفهای وزرا می توان کور سوی امیدی برای نجات وضعیت به هم ریخته ی مملکت پیدا کرد ؟ به مصاحبه ی آقای آخوندی که رسیدم ، راستش از صراحت کلام و رک گویی او خوشم آمد ، وقتی مجری از وضعیت آشفته ی مسکن و ساخت مسکن مهر و اجاره ها و وضعیت راهها پرسید ، آقای آخوندی با همان اخم همیشگی خود با صراحت تمام گفت : من اوضاع رو خوب نمی بینم ، بهتره مردم به فکر خودشون باشند ...
و من باز با به یاد آوردن جمله ای از فیلم روز واقعه به خودم گفتم : چرا ایستاده ای اسب من نشنیدی چه گفت ؟ !
ولی اسب من در طول هشت سال دولت قبلی از بس زیر فشار تورم و گرونی دویده بود که دیگر رمقی برای حرکت به جلو نداشت

سلام بر خواهر مهربانم

خوشحالم که تشخیصم درست بوده وقتی شما کسی را تایید یا رد کنید برای من حجت است .
واقعا دل و جرات می خواهد کسی وزیر مسکن باشد و بتواند در مورد فاجعه ای به نام "مسکن مهر" صادقانه سخن بگوید بدون در نظر گرفتن نفع و زیان شخصی خود .
کاش می شد این روز واقعه را یکبار با جمع دوستان ببینیم و شما نقدش کنید و ما لذت ببریم

دادو شنبه 13 تیر 1394 ساعت 11:59 http://www.dado23.blogsky.com

سلام
اگر در منطقه هشترود ، اطراف قلعه ضحاک ، ددر رفته باشید می بینید که تعداد تونل نیمه کاره و انحرافی بطرف شهرستان میانه در همان سالهایی که راه آهن تبریز - تهران را کار می کردند ، ایجاد کرده اند ... واقعیت امر این است که با شعار خالی نمی شود خیلی کارها را پیش برد ، اگر راه آهن آن زمان با آن امکانات درست شد بخاطر حضور تکنیسین ها و کارشناسان کاربلد خارجی بود !! فرعی میانه از همان سالی که رها شده است همچنان دست نخورده مانده است و سن آن نه 10 سال که حدود 75 سال است !!
وزیران امروز همان هایی هستند که بیست سال پیش هم وزارت و بودن در کابینه را مزمزه کرده اند !! نیاز سنجی یک بخش از کار است و انجام یک بخش عمده ی آن ... پروژه بعد از اتمام تنها دردسر دارد ، مسایل اجرایی و نگهداری و ... ، در حالیکه بخور بخورهایش در طول مدت از وعده تا عمل است ، فرزندان زیادی از این پروژه ها در خارج تحصیل می کنند و 500 دستگاه پورشه در عرض 48 ساعت وارد هیچ کشوری نشده است و ... حالا عده ای به تدبیر و امید خوش هستند ، تا آن زمان که پرده برافتد چها کنند !!!
شعر پروین اعتصامی ساده و زیبا تمام ادوار و تمام دروغ ها و ظاهرفریبی ها را نشانه رفته است :

روزی گذشت پادشهی از گذرگهی
فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست
پرسید زان میانه یکی کودک یتیم
کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست
آن یک جواب داد چه دانیم ما که چیست
پیداست آنقدر که متاعی گرانبهاست
نزدیک رفت پیرزنی کوژپشت و گفت
این اشک دیدهٔ من و خون دل شماست
ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است
این گرگ سالهاست که با گله آشناست
آن پارسا که ده خرد و ملک، رهزن است
آن پادشا که مال رعیت خورد گداست
بر قطرهٔ سرشک یتیمان نظاره کن
تا بنگری که روشنی گوهر از کجاست
پروین، به کجروان سخن از راستی چه سود
کو آنچنان کسی که نرنجد ز حرف راست

سلام
متاسفانه هشترود نرفتم ولی نمونه این عوام فریبی ها را تا دلتان بخواهد شنیده و دیده ام !
در مورد علل طولانی شدن تعمدی برخی پروژه ها کاملا با شما موافقم
در مقطعی که بنده مسئولیت یکی از نهادهای فرهنگی رو داشتم یک پروژه 12 سال بود نیمه تمام مانده بود و ممر درآمدی شده بود برای مهندس فنی و شرکت مجری و ناظر و... حتی رده های نازل اون نهاد هم به عنوان درآمد ثانویه به ان نگاه می کردند .
هیچ یادم نمی رود که فقط در بررسی یکی از اسناد جزئی آن نزدیک به 40 میلیون تومن را خط زدم و مجری اصلا اعتراض هم نکرد !!!!!!!
در کمتر از 6 ماه افتتاحش کردیم و دشمنی ها شروع شد چون همان چیزی که شما فرمودین صادق بود

sara شنبه 13 تیر 1394 ساعت 11:34

سلام...

امان از این وعده های پوچ و توخالی که .... بیشتر از ۳۶ سال است .... خارج از شمارش.... تکرار شده......
اما تعجبم از مردمی است که ... ممکن است هنوز این وعده ها را باور کنند و.... این دورغهای پوشالی ... بتواند جمع کننده رای آنها باشد!!
می گویند کسی را که خواب است می توان بیدار کرد... اما آن که خود را به خواب زده است را ...هرگز!
امید که دولت تدبیر و امید .... بتواند راهگشایی کند...

سلام
جالب است که برخی مسئولین فکر می کنند وقتی مسئول نیستند مثل بقیه مردم می فهمند و شعور ارند و وقتی مسئولیتی می گیرند بلا نسبت بقیه مردم می شوند گوسفند و هیچ چیزی را نی مفهمند در حالیکه مردم همان مردم هستند بلکه آنکه عوض شده شخصی است که به محض نشستن در ÷شت میز مسئولیت تغییر ماهوی پیدا می کند در همه زمینه ها

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد