این روزها هر کسی به چیزی فکر می کند ، به برداشتی که از حرفها و رفتارها دارد !! هر رفتار و حرفی می تواند پیامی باشد ، نشانه ای باشد ؛ گاه پیامی به عقبگرد کردن و گاه اشاره ای به تند رفتن ... برخلاف تصور ظاهربینانه ، در اجتماع کوچک خانه و یا بزرگ جامعه ، این اشارات فکری و پیام های رفتاری هستند که سیر کلی زندگی شخص یا ملت را تعیین می کنند و دستورات و فریادها و زورگویی ها تاثیرات خُرد داشته و زود فراموش شده و یا بی اثر می شوند ...
یکی از پیام های خاص که در روز عاشورا پررنگ تر شده بود ، قضیه نداشتن یا داشتن انصاف بود ؛ انسان می تواند دین نداشته باشد، خانواده نداشته باشد ، سواد نداشته باشد ، سطح و تعریف اجتماعی نداشته باشد ، ولی در حداقلترین سطح از انسان بودن ، رفتار انسانی از او انتظار می رود و انصاف از صفاتی است که در یک انسان در حداقلترین سطح نیز می تواند وجود داشته باشد و شاید ریشه در غریزه داشته باشد و چه بسا نمود آن در رفتارهای انواعی از حیوانات کوچک و بزرگ تائیدی بر این ادعا باشد که انصاف می تواند خارج از فضای عقلانی هم وجود داشته باشد ... وقتی بحبوحه جنگ بالا می گیرد و شرارت و قساوت نمود پیدا می کند ، امام شهید (,ع) در خطابی به لشکریان مخاصم و مقابل خود می گوید : " اگر دین ندارید ، آزاده باشید " ...
بعضی اوقات انسان بواسطه اشتباه و انحراف و یا صورت نهادینه ی شده ی آنها در صفات رذیله ای مانند شرارت ، شقاوت و ... دست به رفتاری می زند که نه تنها عرف دینی ، بلکه عرف و سطح اجتماعی که در آن رشد کرده است را هم زیر سوال می برد و در اینجا به او نه بعنوان یک فرد معتقد به اصول ، نه بعنوان یک نژاد معتقد به برخی سنن و آئین بومی ، نه بعنوان یک شخصیت کاری و پست سازماندهی شده بلکه بعنوان یک انسان صِرف خطاب می شود که رفتارت مغایر با پائین ترین سطح انتظاری است که می شد داشت و از او خواسته می شود تا رفتارش را متناسب با حداقلترین سطح تعریف شده ای که می توان از انسان دو پا و متکلم فرض کرد ، بگیرد !!
این رفتارها برای زمان خاصی نیست و برای نژاد خاصی نیست ، بواسطه ی اینکه برخی جوامع به نسبت پیشرفتی که در سطوح مختلف انسانی و اجتماعی داشته اند ، بخاطر برخی اشتباهات و لغزیدن چند پله ، رفتارشان زننده دیده می شود ولی زود به حداقل خودشان نمی رسند در حالیکه برخی اوقات بدلیل اینکه پله ی پیشرفتی در کسی یا جامعه ای دیده نمی شود ، بواسطه ی اشتباه طرف کله اش زیر پایش قرار می گیرد ... از طرفی برخی جبهه گیری های غلط فکری و رفتاری باعث می شود تا در یک جامعه نسبتا جاافتاده هم افرادی باشند که به اصرار بخواهند از آن مرز رد بشوند که نمونه های تاریخی و معاصر زیادی دارد ؛ اصلاح نژادی و نسل کشی های جنگ جهانی دوم بین دولت های صاحب افکار پیشرفته ، جنگ صربستان و نسل کشی در دل اروپای متمدن ، نسل کشی ها در دل آفریقا و خشونت های بی سابقه در دل کشورهای اسلامی از طرف جبهه های غلط فکری که حتی در صورت ابزار دست بیگانه ها بودن نیز توجیهی برای رفتارشان نیست ، نشان دهنده این واقعیت است که برخی ها با سرعت سرسام آوری دارند بطرف انحطاط از موازین انسانی می روند و باید یکی به آنها بگوید که افکارت را نگهدار !! سرعتت را کم کن !! اگر دین نداری ، اگر پیرو سنت قومی و آئینی نیستی ، حداقل آنقدر آزاده باش که بتوانی حدود انسانی ات را گم نکنی ، چون درغیر این صورت رفتارت تو را از جرگه ی انسانی خارج می کند و بدون شک دیوی سرکش در درون تو بر تو حاکم شده است که آن آزادی اختیار را از تو گرفته است ...
یکی از جذابیت های دینداری درست ، دینداری همراه با معرفت خوب و دینداری توام با فهم ؛ متوازن ساختن و متناسب ساختن انواعی از صفت های خوب انسانی و اجتماعی در یک رفتار کلی است بنوعی که بتواند شخصیت دینی را بر شخصیت انسانی بچرباند ... یعنی اوصاف دینی فرد بالاتر از اوصاف انسانی قرار بگیرد !! هوش دینی برتر از هوش انسانی و هوش غریزی باشد !! آزادی که در پائین ترین سطح از سطوح انسانی تعریفش شروع می شود تا عالی ترین سطح اجتماعی و شخصیتی انسان و آن گاه که بتواند توام با ایمان بشود ، به متعالی ترین سطح خود می رسد ... و انصاف از کوچکترین اندازه ی خود که در غریزه تعریف می شد می آید بالا و همسطح با این ایمان و آزادی ، می رود در بالاترین جایگاه قرار می گیرد و همپایه ی عدالتی می شود که صفتی ست شایسته ی خدا !!
گروه فرقان را قطعا همه اونایی که با تاریخ معاصر ایران آشنایی دارند می شناسند و نه اینکه نام این گروه و امثال گودرزی و مهدی هاشمی با نام مبارک معلم شهید ، مرتضی مطهری گره خورده است حداقل هرساله به بهانه سالروز شهادت این بزرگمرد غبار از روی تندوری های آنها برداشته می شود و پرده از روی ازخیانت هایی که با مارک اسلام انجام شده است کنار می رود .
مطالعه در مورد تفکرات و عملکرد سخیف گروه فرقان را به خود دوستان می سپارم اما آنچه امروز قصد نوشتن در مورد آن دارم مبحثی است که بی ربط با گروه فرقان نیست و به نوعی زنگ خطری است برای کسانی که دستی بر آتش دارند و می توانند جلوی بسیاری از مخاطرات اجتماعی و سیاسی آینده کشور را بگیرد .
برای روشن شدن موضوع یکی از استدلالات بسیار قشنگ و شسته و رفته این تفکر جدید را برایتان موشکافی می کنم تا بیشتر متوجه عمق فاجعه پیش رو باشید .
لطفا با حوصله بخوانید:
شب عاشورا وقتی امام حسین (ع) چراغ ها را خاموش کردند بعد از اجازه امام برای رفتن ،جماعت حاضر به 2 گروه تقسیم شدند ؛
1- گروهی که حرف امام را گوش دادند و صحنه کربلا را ترک کردند
2- گروهی که به حرف امام گوش ندادند و همراه امام ماندند
گروهی که رفتند اگر به حرف امام توجه نمی کردند و می ماندند مطمئنا سرنوشت کربلا طور دیگری رقم می خورد و ای بسا کربلا یک نقطه طلایی بود در تاریخ اسلام و فتح الفتوحی می بود و به جای اینکه در این روز ما به ماتم و عزای امام شهیدمان می نشستیم قطعا جشن پیروزی اسلام را در تاریخ درج می کردیم !!! برای همین است که گروهی که حرف امام را گوش دادند بعدها پشیمان شدند و برای جبران این خسران بزرگ خیلی زحمت کشیدند اما زحمت شان به جایی نرسید . کار را باید به هنگام انجام داد .
بنابراین می شود به حرف امام گوش نداد و رستگار شد و گاهی باید به حرف امام گوش نداد !!
به نظر حقیر ما در حال حاضر شاهد ظهوریک گروه فکری هستیم که بنده نام آنها را "نئوفرقان" می گذارم .
اگر در گروه فرقان احکام بسیار شدید صادر می کردند و با خشونت تمام با همه رفتار می کردند امروز شیوه کار کمی متفاوت اما نتایج کاملا شبیه هم هستند .
گروهی که با استدلالات قشنگ و شسته و رفته دینی اهدافی دیگر را دنبال می کنند و بدون شک در روزهاو ماه ها ی آینده چالش های بزرگی را برای کشور ایجاد خواهند کرد ؛ به عبارتی در آستانه انتخابات مجلسین شورای اسلامی و خبرگان این تفکرات کم کم بروز می کند و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری به اوج خود خواهد رسید و در صورت برنده شدن کاندیدای این گروه باید منتظر ظهور آن روی دیگر تفکرات این گروه باشیم که امیدواریم ماجرابه آن مراحل نرسد .
ردپای این گروه را می توان در تجمعات مقابل مجلس ، در ماجرای برجام ، در ماجرای جسارت چند شب پیش به رئیس قوه مقننه در محضر رهبر انقلاب اشاره کرد .
معمولا توهین به کسی در محضر بزرگی ، بی احترامی به بزرگ حاضر در آن جمع تعبیر می شود و ماجرا وقتی معنای دیگری پیدا می کند که فردی که به او توهین می شود در کنار آن بزرگ نشسته باشد و جایگاه نشستن افراد در آن جای بخصوص معانی خاص داشته باشد !!!
همان گروهی که چند سال پیش در مسجد اعظم قم لنگه کفش و مهر به سمت رئیس مجلس پرتاب کردند و بزرگانشان گزارش برجام را وارونه برای مردم نشان دادند .
نگویید سیاسی می نویسد اینها را اینجا می نویسم تا سندی باشد برای روزی که کشور به جای استفاده از فرصت جهانی ایجاد شده برای توسعه و پیشرفت و آبادانی ، کل انرژی و توان خود را صرف مهار اینها خواهد کرد .