-
چرا من !؟ چرا تو !؟ (4)
پنجشنبه 22 بهمن 1394 10:32
طرد ابلیس از عرش و قطع روادید او همه را متعجب کرده بود ، فرشتگان می دانستند که امری اتفاق نمی افتد مگر اینکه مشیتی بالاتر بر آن حاکم باشد ، تعجب شان از ابلیس بود و نه از تصمیمی که برای او اتفاق افتاد ... مگر نه اینکه ابلیس خیلی چیزها را می دانست ، او خبرهایی را می خواند و تفسیر می کرد که دیگران از آن عاجز بودند و مقام...
-
رفتند و رفت ...
سهشنبه 20 بهمن 1394 09:00
متن زیر را جناب بهنام طبیبیان از وبلاگ مدارا ارسال کرده اند. ضمن تشکر از این دوست خوبمون از شما دعوت می کنیم خواننده ی این پست باشید. تنها و بی محافظ با ماشین در خیابانهای شهر گردش میکرد.اگر آشنایی می دید از ماشین پیاده میشد،خوش و بشی میکرد و به ابراز احساسات عابران پاسخ میداد. از دید بسیاری سرانجام آمده بود پادشاهی...
-
چرا من !؟ چرا تو !؟ (3)
دوشنبه 19 بهمن 1394 10:01
یک روز خاص بود ، صحن و سرا را جارو زده و رُفته بودند ، گرد و خاکی هم اگر بود اثر جاپای آدم بود والا نه از نور گردی پیدا می شود و نه از آتش !! اینهم یک نشانه از حضور آدم در عرش بود ... همه را خواسته بودند و غلغله ای بود ، همه به هم نگاه می کردند ، فرشته ها مثل همیشه آرام بودند ، انگار به آنها خبر رسیده بود و هم نبود ،...
-
چرا من !؟ چرا تو !؟ (2)
شنبه 17 بهمن 1394 09:02
گاه مجبور می شد بنشیند و دو ساعت منبر بگذارد که چرا ؟ که چی ؟ ولی طرف صحبت هایش فرشتگانی بودند که فقط گوش می کردند و حرف هایش روی آنها تاثیری نمی گذاشت ؛ البته حرف های او را هم گوش می دادند و منطق اش را با حرکت سر تائید می کردند ولی می دانست که همزمان به آن آدم سفالی می اندیشند و هر وقت نامش می آید انگار خوش به حالشان...
-
چرا من !؟ چرا تو !؟ (1)
چهارشنبه 14 بهمن 1394 09:01
ابلیس از جایگاه ویژه ای برخوردار بود ، به سبب عبادات و تفکرات و ... که ما از آنها سر درنمی آوریم (!) پله پله بالا رفته بود ، در هر آسمان هزار سال مانده بود و از اهالی آن طبقه بالا رفته بود ، می گویند بالا رفتن او غیر از تلاش خودش مرهون دعوت ساکنان طبقه بالاتر برای همنشین شدن با او نیز بود ، و این چنین رفت تا از همه...
-
قومی به جدّ و جهد نهادند وصل دوست ... قومی دگر حواله به تقدیر میکنند
پنجشنبه 1 بهمن 1394 14:07
... . سلامی چو بوی خوش آشنایی...بدان مردم دیده روشنایی درودی چو نور دل پارسایان...بدان شمع خلوتگه پارسایی ... کامل غزل جناب حافظ
-
سوالات ساده
دوشنبه 28 دی 1394 09:00
پست زیر توسط آقای بهنام طبیبیان نوشته و ارسال شده است ...با تشکر و سپاس از این دوست عزیز کودک که بودیم موقع بازی شاه و وزیری هر کداممان شاه میشد فورا" تن صدا و رفتارش عوض میشد.این شاه فقط وزیر داشت و جلاد و دزدی که به چنگ افتاده بود.هیچ وقت نشد شاه به وزیرش بگوید مثلا" یک بیت شعر بخواند.یا دزد را وادار کند...
-
پهلوانان !!
جمعه 25 دی 1394 09:30
قهرمانان در همه جوامع وجود دارند ، در همه مکاتب و در همه ی فعالیت ها !! قهرمان شدن و یا قهرمان پروری کار ساده ای نیست و یک عالمه برنامه ریزی ، مدیریت و تلاش طلب می کند ... مسایلی که غالبا در پشت پرده ی قهرمانی قرار می گیرند و آنچه ما می بینیم ماحصل این فعالیت ها می باشد که روی سِن نمایش داده می شود و یا در کتاب ها...
-
به بهانه یکسالگی
سهشنبه 22 دی 1394 09:30
رسانه پیام است – (مارشال مک لوهان -واضع نظریه دهکده جهانی ) پیر مردان شهرما ،هنوز در بهت ذوب آهن اند . برای آنها -که بزرگترین کارخانه ای که دیده اند ریسندگی نوین بود که با همه عظمت و وسعت در اندر دشت اش ،به اندازه فضای ورودی کارخانه ذوب آهن اصفهان هم نیست ، و دشت پهناور ریز و غلامخواست را گز به گز با پای پیاده و روستا...
-
حرف ها
شنبه 19 دی 1394 09:00
گاهی هیچ حرفی برای گفتن ندارم.گاهی باید به زور خودم را وادار کنم دوسه خط بنویسم.گاهی باید چند شعر را کپی پیست کنم تنهابرای اینکه بگویم هستم. اما این روزها یک دنیا حرف در دلم جمع شده که می خواهم بگویم.انگار زمان ندارم.انگار باید قبل از اینکه دیر بشود تند تند حرف هایم را بزنم.انگار کلمات از ذهنم میجوشند و من اختیار...
-
چند حکایت از تذکرة الاولیا - عطارنیشابوری
چهارشنبه 16 دی 1394 09:00
به نام خدا اندر احوال معروف کرخی نقلست که یک روز با جمعی می رفت جماعتی جوانان می آمدند و فساد می کردند تا به لب دجله برسیدند یاران گفتند یا شیخ دعا کن تا حق تعالی این جمله را غرق کند تا شومی ایشان از خلق منقطع شود .معروف گفت : دستها بردارید .پس گفت الهی چنانکه درین جهان عیش شان خوش دادی در آن جهان شان عیش خوش ده....
-
آدمک های انتخاباتی در المپیک پارلمان ایران چه می کنند؟!
یکشنبه 13 دی 1394 09:30
سلام . قبل از اینکه مطلب را شروع کنم از دوستان عزیزی که احتمالا بخاطر سیاسی کردن فضای همساده ها از بنده دلگیر خواهند شد عذرخواهی می کنم اما باور کنید چه ما بخواهیم و چه نخواهیم در جامعه ای سیاست زده زندگی می کنیم و هر از چندگاهی در آستانه انتخابات مختلف این سیاست زدگی ها در کف خیابان ظاهر می شوند . از میان همه این...
-
من و درهای شُل و سفت!
پنجشنبه 10 دی 1394 09:01
- می خوام در شیشه ی امپرازول رو باز کنم، همون داروی معروف ضد ترشح اسید معده. در رو می پیچونم، در می چرخه، اما اتصالِ در، با حلقه ی زیرش همچنان برقراره! با کارد ارّه ای می افتم به جونِ در، تا اتصالات رو ببرم ولی بی فایده ست. بالاخره بعد از چند دقیقه کلنجار رفتن و عوض کردن کاردهای مختلف موفق می شم در جعبه رو باز کنم! با...
-
مطلوبیت...
دوشنبه 7 دی 1394 09:01
مطلوبیت یعنی لذت بردن از مصرف یک کالا... در اقتصاد قانونی داریم به اسم قانون نزولی بودن مطلوبیت نهایی برای کالاهای عادی ... که معنای مختصر و مفیدش این می شود که ... هر چقدر از این نوع کالاها بیشتر مصرف کنی ... از مصرف آن کمتر لذت خواهی برد... مثلا فرض کنید بسیار تشنه اید و آبی گوارا به شما داده می شود.... از خوردن...
-
به یاد زاد روز رودکی پدر شعر پارسی
جمعه 4 دی 1394 09:00
چنانکه در تاریخ آمده رودکی علاوه برسرایش اشعارفارسی از چنگ نوازان قابل دوران خویش نیز بوده است و تبحر وی در ترکیب واجرای این دومقوله تابه حدی بوده که برایش نیروی افسونگری قایل شده اند.یکی ازحکایات مشهوری که دلالت براین موضوع دارد به نقل از چهار مقاله نظامی عروضی چنین روایت می کند که چون امیرنصر سامانی از بخارا به...
-
دستپخت همطاف
سهشنبه 1 دی 1394 08:59
سلام برنامه دستپخت رو دیدید؟ یه گروه در چند مرحله-روز آشپزی میکنند. بعد بالاترین امتیازگیرنده، راه مییابد به مرحله بالاتر جالب اینجاست امتیازدهی صرفا برای طعم و مزه دستپختها نیست، تمیزی (ظرف سِرو و میزکار) سطل زبالهها (تفکیک خشک و تر) سرعت عمل و رعایت نوبت پخت، علاوه بر انتخاب صحیح مواد. یه بخش هم دارد که در ابتدا...
-
زمستونهای قدیم...
دوشنبه 30 آذر 1394 09:00
هر وقت تو گروههای اجتماعی، مطلب قشنگی می بینم، یک جایی ذخیره ش می کنم برای اینکه در فرصتی مناسب بذارمش تو وبلاگ همساده ها تا شما دوستان عزیز هم اونو بخونید. نوشته ی زیر، یک متن خاطره انگیز و نوستالژیکه که متاسفانه معلوم نیست نویسنده ش کیه! الان یک هفته است از سر صلاة صبح تو رادیو، تا اخبار پس از شامگاهی تو تلویزیون،...
-
قاتل خاموش
یکشنبه 29 آذر 1394 09:00
مطلب حاضر را دوست عزیزمان جناب آقای علی امین زاده ارسال کرده اند، ضمن تشکر و سپاس فراوان از ایشان، شما را به خواندن این نوشته دعوت می کنیم. عینکم را در هوای نیمه تاریک بر می دارم. دایره های نورهای زرد و سفید اینک حالت ستاره هایی چند پر می گیرند. درست عین ستارگان واقعی آسمان. به همین سادگی من کهکشانی از صدها ستاره ی...
-
نگاه تونلی و پنکه ای!
شنبه 28 آذر 1394 09:00
نگاه آقایان به پیرامونشان تونلی است ... اگر خانم هستید حتماً مکرر پیش آمده که آدرس یک ظرفی را در کابینت به همسرتان دادهاید و او همانطور که درِ کابینت را باز نگه داشته و درون آن را نگاه میکند، به شما میگوید : اینجا نیست! قطعاً شما هم خیلی عصبانی شدهاید و مدام به او گفتهاید که خوب نگاه کند ظرف همانجا است؛ و باز...
-
تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار ...
چهارشنبه 25 آذر 1394 09:00
خیلی سال پیش ، زمانی که سرباز بودم (!) (حالا می گویند باز رفتم سراغ آلبوم خاطرات سربازی !! ) ، یکی دو نفری توی پادگان داشتیم که اذان می گفتند و منهم هر از گاهی یکجورایی به آنها حال می دادم ، حالا از مرخصی تشویقی گرفته تا برخی ملاحظات دیگر ؛ یکی هم بود که با دیدن من می گفت : " اذان گفتن هم بلد نیستیم که چند روز...
-
مختصری از شهرضا
یکشنبه 22 آذر 1394 09:15
با دیدن مطلب شیوا و خواندنی ( چی بخریم و از کی بخریم) به فکرم افتاد که در مورد زادگاهم –شهرضا – مطلب مشابهی بنویسم و دوستان عزیز و خوانندگان محترم را با دیارم آشنا کنم نخستین چیزی که به ذهنم رسید تعریفی بود که از بیان همشهری فرهیخته ام جناب دکتر حسین الهی قمشه ای شنیده ایم که ایشان می گفتند روزی از یک قمشه ای پرسیده...
-
بخواه تا بشود
پنجشنبه 19 آذر 1394 09:00
نمیدانم کجا خواندم که درد با ما دنیا می آید با ما رشد میکند وآنقدر با ما اخت می شود که فکر میکنیم مثل دست و پای ما که همیشه با ما هستند،درد هم باید همیشه با ما باشد. درد اما در مسیر زندگی ما اشکال مختلفی به خودش میگیرد.در دوران نوزادی درد گرسنگی است و دل درد کمی بعدنر می شود درد دندان در آوردن...اما نمیدانم از کی،از...
-
هُـنّــاد
دوشنبه 16 آذر 1394 09:00
بـه نــام خــــدا یُرِیدُونَ أَنْ یَخْرُجُوا مِنَ النَارِ الآیة آتشیان دو قسم اند: قسمى ایشان که هرگز از آتش بیرون نیایند، و درشدن ایشان بآتش تعذیب راست نه تطهیر را، و این آیت در شأن ایشان است. قسم دیگر آنست که در شدن ایشان بآتش تطهیر راست نه تعذیب را، و حال ایشان بر تفاوت است: قومى زودتر بیرون آیند، و قومى دیرتر، بر...
-
باران پاییزی
یکشنبه 15 آذر 1394 09:01
آقای علی امین زاده ، در یک روز بارونی، به جای اینکه مثل خیلی ها پشت پنجره بایستند و شعرهایی با مضمون بارون رو زیر لب زمزمه کنند، ترجیح دادند بدون چتر، برن زیر بارون و خیس بشن.... با هم دلنوشته ی زیبای آقای امین زاده رو می خونیم. -مهندس داره بارون میادآ! هر چند خودم موقع انگشت زدن و ثبت ساعت خروج داشتم از در نیمه بسته...
-
بیشتر از مهتاب
جمعه 13 آذر 1394 09:00
. . . . های ای تابش خورشید !! متاب او خواب است های ای صاعقه هشدار که او بی تاب است های ای رود چرا بخروشی ؟! خضرمن صاحب آب ناب است !!! های ای کوه نمان جای او... جای تو نیست چشم این کوهستان از جلال بت من سیراب است های ای شب به چه می اندیشی ؟ چشم او.... بیشتر از مهتاب است های ای غنچه ... مشو باز که در باغ دلم بی حضور...
-
چی بخریم؟ از کی و از کجا بخریم؟
سهشنبه 10 آذر 1394 09:01
1- معرفی کاسبهای با انصاف: من امروز می خوام چند تا از کاسب های با انصاف شهرمون (اراک) رو به شما معرفی کنم تا اگه یک روزی گذر شما به شهر ما افتاد و خواستید برنج و چایی و شامپو و رنگ مو بخرید ، بدونید از کی و از کجا برید که سرتون کلاه نذارند حاج آقا عزیزی: تو گذر اول بازار، سمت راست، تو اولین کاروانسرا یک حجره دارند....
-
آیا شما از دید خود ؛ کم عاطفه هستید و یا کاملا عاطفی ؟
شنبه 7 آذر 1394 09:01
اخیرا مقاله ای خواندم از ماهنامه " اطلاعات حکمت و معرفت " با عنوان " چرا شادکامی برای ما اهمیت دارد؟ " به قلم " مارتین سلیگمن " روانشناس آمریکایی که در دانشگاه پنسیلوانیا تدریس می کند و نظریه " عجز آموخته شده " او شهرت جهانی دارد. { " عجز آموخته شده به اختصار یعنی افراد به...
-
چهارم آذر را همیشه به یاد داریم
چهارشنبه 4 آذر 1394 09:00
سالها از سه شنبه چهارم آذر 1365 می گذرد . اما گویی همین دیروز ساعت یازده و چهل و پنج دقیقه صبح بود که 54 فروند هواپیمای عراقی یک ساعت و چهل و پنج دقیقه در آسمان شهر اندیمشک جولان داده و مردم بیگناه را به خاک و خون کشیدند. حملهای کم نظیر در طول جنگهای تاریخ بشری. خانهها ویران شده،در شهرجوی خون به راه افتاد مادران...
-
سفر...
یکشنبه 1 آذر 1394 09:00
سلام زیارتش بهانه نمىخواهد که حرمش خانه محبان است و حریمش کعبه عاشقان . به قول دوستی ، سفر را دوست دارم در راهِ رفت مثل پرندهای هستی که میخواهی به آسمان پر بکشی و موقع برگشت شادمانی که به لانه ات، محل امن و آرامشت برمیگردی ... از لحظهای که شروع به بستن چمدانها میکنی لذت است تا وقتی که پا به خانه میگذاری . مِهر...
-
جنبه های آموزشی نهفته در یک مداخله خرابکارانه
شنبه 30 آبان 1394 09:00
فرزند بزرگترم پنج سال دارد. او همیشه عادت دارد بی آنکه حرفی به میان آورد، اشکال ناشناخته و مبهم جدیدی ترسیم کند و معتقد است آنچه را که رسم می کند همانند کارخانه ای هدفمند به کار خواهد افتاد و شیء مورد نظرش را تولید یا اعجاب انگیز می کند. او در ترسیمات خود رشته سیمهای تو در تویی را بدنبال یکدیگر رسم می کند و گمان می...