-
فیل ... فیل ... کدوم فیل !؟
سهشنبه 25 خرداد 1395 13:02
داستان فیلِ مولوی را که همه شنیده اید ... در آن داستان مولوی شرح می داد که چگونه تاریکی باعث شده بود تا مردم در پندارهای شخصی خود به نتایج مختلفی برسند و با روشن کردن یک شمع و یا همان شفاف سازی دیده بودند که اینهمه اختلاف نظر بواسطه ی یک فیل ناقابل بود و ... مشکلات جاری کشور ما بمراتب از آن فیل بزرگتر بوده و برای...
-
روزنامه و بیکاری
یکشنبه 16 خرداد 1395 13:35
با سپاس و تشکر فراوان از دوست گرامی و عزیزمان جناب بهنام طبیبیان، از شما همراهان همیشگی همساده ها دعوت می کنیم خواننده ی مطلب ارسالی ایشان باشید. از درمانگاه بیمه تامین اجتماعی که به همراه خانم والده عازم خانه می شدیم ،حاشیه میدان حر منتظر تاکسی یا مینی بوس میماندیم که معمولا بی نتیجه بود و مجبور میشدیم پای پیاده طی...
-
ترامپ واقعا چه می گوید؟!
چهارشنبه 12 خرداد 1395 09:00
نوشته ی زیر توسط دوست عزیزمان جناب دادو ارسال شده است ...با تشکر فراوان از ایشان شاید برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که چرا با تصویر ابلهانه ای که از ترامپ (نامزد ریاست جمهوری آمریکا ) در رسانه های داخلی و برخی رسانه های خارجی نشان داده می شود ، این فرد هنوز در کورس رقابت مانده و در برخی جاها ترس مقامات آمریکایی...
-
لبخند خدا
سهشنبه 4 خرداد 1395 09:00
دوست خوبمون آقای علی امین زاده ، یک بار دیگر دست به قلم شده و داستانی زیبا و تاثیرگذار با عنوان "لبخند خدا" را خلق نموده اند. با سپاس فراوان از این دوست عزیز و گرانقدر «بعد از دو هفته، هنوز که هنوزه هیچی! هیچ! مگه یه اعلام دریافت و راه اندازی مجدد سایت چقدر زمان میبره آخه!؟» این، جنگ ذهنی و درونی من با...
-
در باب اهمیت نوشتن*
شنبه 1 خرداد 1395 09:07
با نشستن و تصور کردن، نمیتوانید هیچ زمینی رو شخم بزنید . چقدر از وقت ما به رویاپردازی میگذرد و چقدر به عمل کردن؟ سلام گرامی مادر نیز مثل من به سرگذشتها علاقمند است. کتاب "دودختر قاجار در قصر شاه پهلوی نوشته خسرومعتضد" رو برای ایشان امانت گرفته بودم. از کتابهای خودم راضی نیستم. توصیفات اضافی در جملات...
-
برخی از پارادوکس های جامعه ی ما
سهشنبه 28 اردیبهشت 1395 09:00
به نام خدا با عرض سلام از شما دوستان عزیز دعوت می کنیم خواننده ی مطلبی باشید که آقای کاوسی عزیز از وبلاگ روزهای جانبازی برای ما ارسال کرده اند. با سپاس فراوان از همراهی صمیمانه ی ایشان ... اگر دقت کرده باشید بیشتر ما در جامعه ی امروزی با بیان جملات متناقض و حتی مخالفِ یک حقیقت، باعث دردسر و ایجاد مشکل برای خود یا...
-
اعتماد ، گمشده ی جامعه ی ما ...
یکشنبه 26 اردیبهشت 1395 11:27
رفتار عاقلانه داشتن خوب است یا رفتار منطقی داشتن !؟ در ظاهر امر ما از چیزهایی مختلفی حرف نمی زنیم و شاید خیلی ها هردوی این عبارات را یکی ببینند ؛ ولی نتایج رفتار منطقی گاهی اوقات نشان می دهد که می تواند به راه غیر عاقلانه ای ختم بشود و رفتارهای عاقلانه هر از گاهی منطبق بر منطق دیده نمی شوند ... منطق انسانی از عقل او...
-
بازی بزرگان
یکشنبه 12 اردیبهشت 1395 09:00
... و روایتی دیگر از "جنگ" به قلم شیوا و روان دوست عزیزمان جناب آقای علی امین زاده ... -...هممممم؟ -پرسیدم این چیه؟! سرم را سریع چرخاندم، مختصر نگاهی کافی بود تا هواپیما را شناسایی کنم، سرم به محل اولش برگشت -سوخوی 15. به ثانیه نکشید که پاسخش را دادم و دوباره َسرم را در مجله فرو بردم. روز تعطیل مجبور باشی...
-
رفتارهای ما در شبکه های اجتماعی
سهشنبه 7 اردیبهشت 1395 09:00
مردم ما اگر به جای کپی پیست کردن پیام های بیهوده در مورد افزایش نرخ بنزین، کمی برای بهبود معیشت خودشون کتاب می خوندند، کلاس می رفتند، فکر می کردند و نگاهشون رو به زندگی تغییر می دادند، خیلی سریع تر نتیجه می گرفتند. تمام کار ما مردم شده شایعه پراکنی و کپی پیست کردن مطالبی که یک دینار هم نمی ارزد. عده ای هم در خفا نشسته...
-
شش ویژگی عقلانیت گفتاری
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 09:00
۱ ) نخستین ویژگی گفتار عقلانی آن است که نباید پیچیدگی داشته باشد؛ یعنی دشوار و سخت نباشد. کسی که بتواند در عین حال که عمیق سخن میگوید روشن هم سخن بگوید، در واقع، اولین مؤلفه عقلانیت گفتاری را داراست. ۲) سخن باید بدون ابهام باشد. واژه های مبهم، عقلانیت گفتاری ندارند. سخن مبهم سخنی است که در آن، الفاظی مثل کم، زیاد،...
-
سه پرده!؟
چهارشنبه 1 اردیبهشت 1395 09:00
سلام 1 - حالگیری و حال دادن دو اصلاح بالا چندان مورد استفاده همطاف نیست. اتفاقی! برنامه آیینه خانه رو تماشا می کردم توصیف جناب مرادی از این دو کلمه، جالب بید حالگیری = تحقیر حال دادن = تحبیب (عشق ورزی)، تکریم به نظرم قصد برنامه، تشویق به آموزشدیدن و آموختن و تمرینِ دیدنِ خوبی ها و تکریم دیگران بید (دیگرانی که...
-
سرهایمان را زیر برف نکنیم!
شنبه 28 فروردین 1395 09:00
مطلبی که در این پست می خوانید توسط دوست عزیزمان آقای رمضانعلی کاوسی ارسال شده که از ایشان صمیمانه سپاسگزاریم. ساعت 8 صبح، در خیابان های سطح شهر، دختران جوانی را می بینی که با زحمت زیاد کرکرۀ کشویی درب مغازه ها را باز می کنند. دخترکانی که با حقوقی بسیار کم به عنوان فروشنده یا دفتردار در استخدام صاحب مغازه اند. دخترانی...
-
ریشه یابی یا تشدید به انگشت اتهام !؟
چهارشنبه 25 فروردین 1395 09:00
یکی از شایع ترین نابسامانی ها در فرهنگ و زندگی روزمره ی ما، جریان باورهای عجیب و غریب است که با نام خرافات شناخته می شود و چون حد و مرزی برای آنها وجود ندارد ، همه بنوعی همدیگر را با انگشت اتهام نشان داده و در مجموع تعداد خیلی کمی از این مظان مبرا هستند و باقی بنوعی در یک طرف دعوا مشغول می باشند ... خرافه یا خرافات...
-
تو را خدا نگهدار...
یکشنبه 22 فروردین 1395 09:00
به نام خدا دوست عزیزمان جناب قاصدک ، تحقیقی پیرامون زندگی شاعر و سراینده ی ترانه ی "مرا ببوس" انجام داده اند که در زیر می خوانید. با اینکه می دونم قاصدک عزیز شاکی می شن ولی جهت آشنایی بیشتر دوستان عزیزی که ایشون رو نمی شناسند عرض می کنم که قاصدک بزرگوار، جانباز 70 درصد قطع دو پا هستند. سلام از کودکی ترانه...
-
اصل خویش....
پنجشنبه 19 فروردین 1395 09:00
با روز افزون شدن تکنولوژی،ظاهرا رفاه و آسایش انسان پیشرفت کرد.ماشین ها،نرم افزار ها و سخت افزارها زندگی بهتر و آسان تری برای انسان به ارمغان آوردند اما غافل از اینکه شادی و خوشی واقعی کم کم از زندگیمان رخت بر بست.نمی خواهم در باره هزاران رخداد علمی داد سخن بدهم تنها میخواهم از اتفاقات بیست سال گذشته خودم یادی بکنم....
-
عیدانه
چهارشنبه 11 فروردین 1395 09:00
متن زیر را دوست عزیزمان جناب آقای علی امین زاده ارسال کرده اند. با سپاس فراوان از ایشان ... نمی دانم چرا بعد از سالهای سال، هنوز از این اتفاق لذت می برم: وقتی به عید دیدنی رفته ای و ناگهان مهمان دیگری هم از راه می رسد! از فاصله ی نواختن زنگ در به وسیله ی مهمان جدید تا ورود آنها به خانه، میزبانان، عین خدمه ی یک بمب...
-
شجریان آتشی در کف ، آتشی در دل
شنبه 7 فروردین 1395 09:00
... شجریان صدای آسمان است. آهنگ وصل است. نغمه ی یک روح پاک و بی قرار است. شجریان نشانگری است در تاریخ موسیقی این سرزمین تا بعد از او کسان دیگر راه خویش گم نکنند و تا موسیقی به بیراهه نرود. تا دیگران بدانند یک انسان تا چه حد می تواند پیش رود و تا چه درجه ای از وفاداری به انسان و انسانیت باشد. من فکر می کنم شجریان تا...
-
پازل زندگی ما
چهارشنبه 4 فروردین 1395 09:00
به نام خدا با عرض سلام و تبریک سال نو از شما دوستان عزیز دعوت می کنیم خواننده ی مطلبی باشید که آقای کاوسی عزیز از وبلاگ روزهای جانبازی برای ما ارسال کرده اند. هر کدام از ما انسانها در زندگی یک پازل و جورچینی داریم که باید برای سعادتمند شدن قطعۀ های پازل زندگی را دقیقاً سر جای خودش بچینیم. درست است که همۀ قسمت های پازل...
-
آخرسالی
شنبه 29 اسفند 1394 10:45
دم مسیح و حیات خضر به ما نرسد غنیمتی شمر ای دوست وقت هستی را اهلی شیرازی سلام سالی خوب و نیکو برای شما آرزومندم و تبریک میگویم برای اینکه سالم هستید و سال ٩٥ رو شروع میکنید، امیدوارم یکی از بهترین سالهای عمرتان باشد . پیشنهاد نوشت: بوتیماریسم
-
چرا من !؟ چرا تو !؟ (7)
سهشنبه 25 اسفند 1394 09:00
مار روی شاخه ای پیچیده و به تماشای آدم و حوا مشغول بود ... بین حیوانات او را به عقل و درایت نشان کرده بودند ، چقدر هم به خودش می بالید !! شاید هم مرز حیوان بودن در همین به خود بالیدن بود ؛ وقتی موجودی بداند که از خودش چیزی نیست و همه ی بودنش را مدیون دیگریست و باز به خود ببالد ، مطمئناً در چهارچوب حیوان بودن خودش است...
-
مرد قصه ی من ...
پنجشنبه 20 اسفند 1394 09:00
مطلب حاضر از سوی دوست عزیزمان آقای رمضانعلی کاوسی نویسنده ی وبلاگ روزهای جانبازی ارسال شده که ضمن تشکر از ایشان، شما همراهان و همساده های عزیز را به خواندنش دعوت می کنیم. از صبح زود جارو و فرغون را برمی دارد، کوچه و خیابان را تمیز می کند تا من و تو از زیبایی معابر شهر لذت ببریم. مرد قصه ی من قناعت پیشه است، یعنی مجبور...
-
خمناله . . .
یکشنبه 16 اسفند 1394 09:00
کورمال کورمال به سوی لحاف ها رفت و لرزلرزان لحافی برداشت و روی خود کشید ، یکی بس نبودو یکی دیگر. باز هم یکی دیگر. هرچه بود. هرچه لحاف بود. صدای برهم خوردن دندان ها اما فروکش نمی کرد. دندان ها مثل بر هم خوردن دسته های گز خشک صدا می کردند . چیزی ، چیزی که خودش هم نمی دانست ، او را وا می داشت زوزه بکشد. خمناله . چیزی،...
-
چرا من !؟ چرا تو !؟ (6)
دوشنبه 10 اسفند 1394 09:00
داستان جدید زندگی آدم از اینجا شروع شد ، تا این لحظه زندگی ، آرام و یکنواخت ادامه یافته بود و همه جا شور بود و زیبایی ؛ ولی حالا دیگر فرق می کرد ، چند وقت پیش بود که فکر می کرد نیمه گمشده اش را پیدا کرده است و دلش به این یافتن خوش بود و چه نیمه ی خوبی داشت !! ولی تازه فهمیده بود که نیمه ی گمشده اش در بیرون از خودش...
-
ولنتاین اصل با مهر استاندارد
جمعه 7 اسفند 1394 09:00
...و این هم یک نوشته ی طنز از دوست بسیار عزیزمان جناب آقای علی امین زاده ، یار همیشگی وبلاگ همساده ها: بحث داغی با بچه ها داشتیم. بحث در مورد موضوعاتی بود که این روزها در تلگرام و واتس اپ و امثالهم دست به دست می چرخد و هر کدام از این متنها مدعی کشف رازهای پشت یک نام یا واقعه ی تاریخی است. بی آنکه واقعاً مرجع مطمئنی...
-
به فکر ساختن چنین جامعه ای باشیم ...
پنجشنبه 6 اسفند 1394 09:00
به نام خدا بزرگ عزیز هم مثل آقای ستاریان صاحبخونه اند اما با توجه به اینکه در آستانه ی رخدادی بزرگ در کشورمان هستیم بی خیال نوبتها شدیم و نوشته های این دو عزیز رو خارج از نوبت و در بخش همساده ها منتشر کردیم . اصولا جامعه ای را میتوان جامعه دمکراتیک نامید،که ابزار آن را داشته باشد، یعنی اولا مردم به آن درجه از بلوغ...
-
"نه" به افراط گرایی !
چهارشنبه 5 اسفند 1394 09:00
آقای ستاریان عزیز بر ما منت گذاشتند و مطلب زیر رو برای وبلاگ خودشون یعنی وبلاگ همساده ها ارسال کردند : بسم الله الرحمن الرحیم سلام بر شما دوستان خوبم در استانه انتخابات قرار داریم و من همین الان مطالبی به ذهنم رسید و فورا نوشتم و با خودم گفتم در اینجا هم بگذارم و شما هم بخوانید و اگر خواستید در مورد آن به گفت و گو...
-
رأی ما حق الناس است
سهشنبه 4 اسفند 1394 09:00
به نام خدا در آستانه ی برگزاری انتخابات، مطلبی بخوانید با قلم دوست عزیز و بزرگوارمان جناب آقای کاوسی (جانباز 70 درصد قطع نخاع) از وبلاگ روزهای جانبازی در آستانه انتخابات قرار داریم. شرکت کردن ما در انتخابات تأیید مجدد نظام مقدس جمهوری اسلامی و بالا بردن اعتبار ایران اسلامی در دنیاست. قرار است مردم ما کسانی را روی...
-
جارچی
شنبه 1 اسفند 1394 08:28
سلام اینم اولین روز آخرین ماه اسفند "اسفند" چی رو یاد شما میاره؟ بهار پیش رو... گل و گلدان های بازار... خرید عید ... خانه تکانی و شستن و ساییدن یا انتخابات؟ خداییش همه اینها برای من هست بعلاوه دندانهایم! خوو قرار بید زمستان! بروم دندانپزشک که رسید به ماه آخرش و هنـــــــــوز نوبت نگرفتم می خواستم امسال (قبل...
-
ما چقدر ثروتمندیم اگر...
چهارشنبه 28 بهمن 1394 09:00
مطلب حاضر را دوست عزیزمان جناب آقای کاوسی از وبلاگ روزهای جانبازی ارسال کرده اند، ضمن تشکر و سپاس فراوان از ایشان، شما را به خواندن این نوشته دعوت می کنیم. تصور کنید در جایی تاریک زندگی می کردید و حق استفاده از روشناییِ آفتاب و آسمانِ آبی فروشی بود. با این وضعیت هر کسی ثروتمندتر بود، بهره بیشتری می برد. یعنی فقط افراد...
-
چرا من !؟ چرا تو !؟ (5)
یکشنبه 25 بهمن 1394 09:00
" بروم ببینم چه خبر است !؟ " ابلیس خود را تکانی داد و راهی آسمان شد برای او گذشتن از سد نگهبانان آسمان های پائین زیاد سخت نبود ولی طرف عرش ، راه را بدجوری بسته بودند ، دوری زد و خود را به در بهشت رساند ، وارد شدن به آنجا به سختی عرش نبود ولی اگر می دیدند کمی سخت می شد و باید یک تیپای جانانه نوش جان می کرد و...