-
و میگذرد روزگار . . .
چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 14:42
به نام خدا زمان هیچگاه به عقب باز نمیگردد ولی به خوبی میتوان از تجربه گذشته درس گرفت و با عمل به آن در زمان حال ؛ آینده را ساخت . هر کاری که در گذشته کردیم از نظر خودمان و با توجه به سبک و سنگینی که در آن زمان انجام داده بودیم کار درستی بوده که در زمان خودش انجام شده. حال که بعد از گذشت زمان ؛ برما معلوم گشته که آن...
-
خشونت افسار گسیخته
سهشنبه 15 اردیبهشت 1394 12:00
بسم الله الرحمن الرحیم جلوی پل ورودی به پارکینگ آپارتمان ده واحدی ما، یک ماشین پارک کرده بود، یکی از همسایه ها با خانواده اش به هنگام خروج از پارکینگ با این مانع برخورد کرده و چون با بوق زدن و پرس وجو عاقبت نمی تواند صاحب ماشین را پیدا کند، عصبانی شده و با قفل فرمان، شیشه ی جلوی ماشینی را که سد معبر کرده بود را می...
-
باغی که سوخت
دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 12:00
نمی دونم تابحال اسم روستای خاوه از توابع ورامین راشنیده اید یا نه . علی رغم نزدیکی نسبی اش به پایتخت محل خوش آب و هواییست . مخصوصاً برای شهرنشین هایی که کمتر فرصت گشت وگذار های خارج از شلوغی شهررا پیدا می کنند گویی بهشت کوچکی که درهمین نزدیکیست . صبح زود به ملاقات یکی از اساتید رشته کشاورزی می رویم که از مدتی قبل برای...
-
منبرهای مجازی
یکشنبه 13 اردیبهشت 1394 13:01
به عنوان کسیکه عمری را در حوزه های مختلف رسانه سپری کرده ام از برخوردهای دوگانه و چندگانه کسانیکه تکلیف خودشان را حتی با خود مشخص نکرده اند در دل ناراحتم . بسیاری از کسانی که جایگاهی در نهادهای فرهنگی و رسانه ای کشور دارند یا تعریف رسانه را نفهمیده اند یا ملاحظات شخصی و دنیوی شان این اجازه را به آنها نداده است که با...
-
معلم
شنبه 12 اردیبهشت 1394 12:15
-بهترین پزشک متخصص است ،سال ها زحمت کشیده و درس خوانده پس از طی مدارج علمی،اکنون فوق تخصص در پیچیده ترین رشته پزشکی را بدست آورده . برای یک ویزیت و معاینه باید ماه ها از قبل نوبت گرفت . دستانش در درمان معجزه گر است . اما با افتخار پس از همه عنوان ها در تابلوی مطب و سر برگ طبابتش نوشته : مدرس دانشگاه -وکیل پایه یک...
-
حکایت من و پدرکارگرم
جمعه 11 اردیبهشت 1394 12:00
سلام بابا، کارگر بازنشسته است. پسر وسطیِ پدربزرگ مالدارم (مال = گوسفند و بز) منتهی چندان علاقمند کار روی زمین یا چرای گله نبودند، از همان عنفوان جوانی رفتند سراغ خیاطی. گویا دوزنده ماهری هم بودند در تعریف های چندبارهاشان هم لباس و بند قُمار (قُنداقِ نوزاد) میدوختند هم لباس رسمی تیمسار . منتهی ازدواج و جوانی یا جوانی...
-
نظرسنجی
پنجشنبه 10 اردیبهشت 1394 12:00
بسم الله الرحمن الرحیم روزی که در صدد ساخت وبلاگ گروهی برآمدیم، انتظار شروع به کار و سپس مداومت و پیگیری و این استقبال نسبتا خوب دوستان نویسنده و شما همراهان همیشگی را نداشتیم. باور عمومی بر این بود که وبلاگ گروهی دوام چندانی نخواهد آورد. آن روز درباره ی چگونگی شروع و محل نوشتن مطالب و تعداد نویسندگان تردیدهای جدی...
-
حرفهای خودمانی ...
دوشنبه 7 اردیبهشت 1394 20:12
مطلبی که می خوانید از سوی وبلاگ راز نهان ارسال شده که از ایشان خیلی متشکریم و چون آقای علایی به دلیل مشکلات و گرفتاری هایی که دارند از فرصت نوشتن خود استفاده نکردند و فردا هم نویسنده ای نداریم این مطلب را در این نوبت منتشر می کنیم - امروز با همسرم رفتیم خیابون چون بعد از 20 سال جناب همسر تصمیم گرفته بود قاب عینکشو عوض...
-
و کلامی از امیر لبخند و عشق . . .
یکشنبه 6 اردیبهشت 1394 12:26
به نام خدا با شما سخن میگویم (از این انسان نطفه ای بود جهنده و سپس خونی شد لخته و ناتمام) و بچه ای در شکم مام وشیرخواره ای از پستان و کودکی (در خور دبستان) و نوجوانی رسید (که سبزه زندگی اش تازه دمیده) سپس او را دلی داد فراگیر و زبانی در خور تعبیر و دیده ای نگرنده و بصیر تا دریابد و پند پذیرید. و باز ایستد و راه...
-
لباس عروس های خنده دار :)
شنبه 5 اردیبهشت 1394 14:27
بسم الله الرحمن الرحیم دیر شده و فرصتم کم است. فکر کردم حالا که طی دو پست قبلی، دوستان صحبت از طلاق و ازدواج و کارت عروسی کردند، من هم چند عکس خنده دار در مورد مدلهای آینده ی لباس عروس بگذارم. بعید نیست که در آینده پوشیدن همین مدلهای خنده دار و مسخره، از سوی پیروان مد، کاملا مرسوم شود :) ضمنا آقا دامادها بهتر است یا...
-
کارت عروسی
پنجشنبه 3 اردیبهشت 1394 12:00
سلام تابه حال چندبار اتفاق افتاده که دوستان مختلف برای کارت عروسی شون متن هایی خواستن یا بنده همینطوری برای اونا متن نوشتم و اونا چاپ کردن و با اون متن مهمونا شونو برای شرکت در عروسی شون دعوت کردن . دیدم چه خوبه حالا که حرف از عروسی هست و بخصوص صبیه دوست عزیزمون آقای ستاریان هم دارن میرن خونه بخت 2 نمونه از این متن ها...
-
طلاق
چهارشنبه 2 اردیبهشت 1394 17:55
- هیچ مشکلی تو زندگیشون نداشتند ،یا حداقل از ظاهر زندگیشون اینجور به نظر میومد . از اول با عشق به هم شروع کردند . عقایدشون ،سلیقه هاشون ،سظح سوادشون ،تیپ ظاهری و قیافه هاشون و وضعیت خانواده هاشون ،خلاصه همه چیزشون به هم میومد. اصلاً اگه میخواستیم دو تا زن وشوهر ،که با هم کاملاً متناسب باشند مثال بزنیم می گفتیم : رضا و...
-
فرهنگ آگاهی
سهشنبه 1 اردیبهشت 1394 12:00
سلام تقریبا روزی از سال نیست که اسمی نداشته باشد. مجله رنگی رنگی هم جدا از هر مناسبت و تقویمی، برای روزها، اسم های قشنگی انتخاب میکند مثلا امـــروز را "روز آگاهی بیشتر درباره فرهنگهای مختلف" نامگذاری کرده و البته "راه کار" هم داده است. در همین راستا، دوستی دیگر هم، مطلب قابل تاملی ثبت نموده اند:...
-
سلامتی آزادی
یکشنبه 30 فروردین 1394 12:00
مطلب حاضر از سوی آقای بهنام طبیبیان نویسنده ی وبلاگ مدارا ارسال شده که ضمن تشکر از ایشان، شما همراهان و همساده های عزیز را بخواندش دعوت می کنم: گلریزون می کنیم واسه کسی که آزاد میشه از این چاردیواری، که همه دنیا چاردیواریه...سلامتی سه تن: ناموس و رفیق و وطن. سلامتی سه کس: زندونی و سرباز و بی کس. سلامتی باغبونی که...
-
2 شعر کوتاه
شنبه 29 فروردین 1394 18:17
دلتنگی خوشه انگور سیاه است ... لگد کوبش کن .... لگد کوبش کن ... بگذار ساعتی سر بسته بماند ... مستت می کند اندوه ... (شمس لنگرودی) در تو پیامبریست که لب هایش شفابخش روزگارند و چشمهایش شقُ القمر آفرینش دین تو عشق است و من مؤمن به عشق تو و شعر های من کتاب هدایت توست برای آنها که در کلامشان گاهی تازیانه می روید (کامران...
-
و عطار...
چهارشنبه 26 فروردین 1394 12:00
به نام خدا بیست و پنجم فروردین ماه سالروز بزرگداشت شیخ عطار نیشابوری گرامی باد مــرا در عــشـق او کـاری فـتـادسـت کـه هـر مـویـی بـه تـیـمـاری فـتادست اگـر گـویـم کـه میداند که در عشق چـگـونـه مـشـکـلـم کـاری فتادست مـــرا گـــویـــد اگـــر دانـــی وگــرنــه چـنـیـن در عـشـق بـسیاری فتادست اگـر گـویـم هـمـه غـمـهـا...
-
عیاران و طراران
سهشنبه 25 فروردین 1394 12:19
بسم الله الرحمن الرحیم بنای به اختصار دارم اما موضوع پر دامنه و پر بحثی به ذهنم خطور کرده که نمی دانم چگونه باید شروع کرده و آن را به انتها برسانم. پس همین ابتدا از طولانی شدن احتمالیش عذرخواهی می کنم . متاسفانه به دلایل بسیار، اکثر ملت ما نسبت به تاریخ گذشته اش حساسیت و دافعه پیدا کرده است که بررسی دلایل آن فرصت و...
-
حاجی یادت نیست ؟
دوشنبه 24 فروردین 1394 12:00
سال اول که رفتم دبیرستان یکی از تپل ترین ودرشت ترین بچه های کلاس بودم و این به این معنی بود که توی صف ، آخرین نفر و سرکلاس ها هم نیمکت ته کلاس . همون روزهای اول بود که یکی از بچه های خنگ خجسته دل مشنگ که هیکل درشتی هم داشت وکنارمن می شست خندیدنش گل کرده بود . بیخودی به ترک دیوار هم می خندید . ضمن صحبت و شوخی حرف رفتن...
-
صلابت صفویه ، درشتی رجب
یکشنبه 23 فروردین 1394 11:15
رجب طیب اردوغان که ابتدا با پوزیشن رهبری جهان اسلام !!!!! در عرصه مناسبات بین الملل خودنمایی می کرد خیلی زودتر از آنچه تصورش می رفت ماهیت خود را نشان داد و با حمایت از داعش و گروه های مختلف تروریست در منطقه اثبات کرد که شیطنت و خیانت را از عثمانی ها که همواره سنگ آنها را به سینه می زند به یادگار برده است. حمایت بی...
-
تولد
شنبه 22 فروردین 1394 12:40
پس تو بودی که با من نفس می کشیدی ؟ پس این توبودی همراه 9ماهه ی من ؟ تو بودی که صد بار مرا تا پای مرگ بردی؟ تو بودی که شب ها با من می خوابیدی و صبح ها با من بیدار می شدی؟ تو بودی که از شیره ی جان من جان گرفتی ؟ تو بودی که با من نفس می کشیدی ؟ تو بودی که با خون من شریک شده بودی؟ از امروز از هم جدا شدیم .از امروز تو شروع...
-
جاری باشیم
جمعه 21 فروردین 1394 12:12
سلام نخست تذکر چند عادت غذایی خوب : 1 - روز را با میوه شروع کنیم ( کی می تونه سر صبح ناشتا سیب گاز بزنه؟ البته موز رو هستم ) 2 - بگذاریم چای ما اندکی خنک شود ( آره اینو پایه ام ! هرچند اغلب، چای کیسه ای از نوع سبز شاهسوند استفاده می کنم که خود بخود تا رنگ بگیره خنک هم شده ) 3 - قندهایمان را ریز کنیم ( می شود به جایش...
-
دمی در دیار خاموشان
پنجشنبه 20 فروردین 1394 12:00
روزهای دهم، بیستم و سی ام هر ماه مقاله ای مهمان داریم از سوی همراهان و دوستان وبلاگی تحت نام "همساده ها مهمون داریم" در این نوبت بنا به درخواست مریم خانم از وبلاگ راز نهان، آقای سابق خسروی نویسنده ی وبلاگ خوب آب و آفتاب و آینه قبول زحمت کرده و متنی را توسط ایشان فرستاده اند که ضمن تشکر از هر دوی این عزیزان،...
-
تو آنی که می اندیشی
چهارشنبه 19 فروردین 1394 10:00
جوان که بودم خیلی به عرفان علاقه مند بودم ومرتبا کتاب های عرفانی و شرح حال عرفای بزرگ را می خواندم.عرفان از آنجا برایم جاذبه داشت که درباره مقوله عشق صجبت می کرد واز آنجا که هیچ چیز در این دنیا برای من بالاتر از عشق وجود ندارد،سخت مجذوب آن شده بودم.باری هرچه بیشتر جستجو می کردم بیشتر گیج میشدم که چطور امکان دارد این...
-
و بهاریه . . .
یکشنبه 16 فروردین 1394 13:38
به نام خدا حدیث رویش پای به هر طرف بِنِه، بهار را صدا بزن بهار را به سیرِ کوچه ها باغ ها صدا بزن بخوان حدیث ِرویشِ دوباه را به گوشِ گُل به شوق ِ سبز زیستن، جوانه را صدا بزن زلال جویبار را به سوی دشت ها بخوان عبورِ پاکِ آب را به هرکجا صدا بزن سکوتِ کوهسار را لبالب از ترانه کن زخواب، آبشار را کنون بیا صدا بزن نسیم را به...
-
در جستجوی راز یک لبخند!
شنبه 15 فروردین 1394 12:00
بسم الله الرحمن الرحیم فعلی که فاعلی انجام می دهد، اسمی که به او خبری نسبت داده می شود، در کلیت خود تنها واجد خبری است که بی خبران را از اتفاقی باخبر می سازد، والا هیچ مفهومی از اخبار به دلیل اعتباری بودنش، آنقدر واضح نیست که واقعا بدانیم چه خبر شده است؟ اصلا چگونه می توان خبری را به بد یا خوب تقسیم کرده و ارزش گذاری...
-
خوبی ها و خیالشان
جمعه 14 فروردین 1394 12:00
کیست که بتواند آتش در کف دست نهد و به یاد کوه های پر برف قفقاز ، خود را سرگرم کند و یا برهنه در برف دی ماه فروغلتد و به آفتاب تموز بیاندیشد و یا تیغ تیز گرسنگی را به یاد سفرهای رنگارنگ کُند کنَد ، نــه ، هیچ کس ، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره ای تاب نیاورد ، چراکه خیال خوبی ها ، درمان بدی ها نیست . بلکه صدچندان بر...
-
در قالب حکایتین
چهارشنبه 12 فروردین 1394 12:29
پیری را دیدند که لباس خروج از منزل در دست دارد . گاهی می پوشد و چند قدم به سمت در حیاط برمی دارد و باز بر می گردد لباس از تن در آورده بررخت آویز ،آویزان میکند ،اطرافیان که ازشروع ابتلای عزیزشان به آلزایمربی خبر بودند ،علت این کارو تکرارش را جویا می شوند . می گوید : نمی دانم میخواستم برم بیرون برای کاری ...یا رفته ام...
-
بار عام
سهشنبه 11 فروردین 1394 12:01
سلام و عجیییب خوابی دیدم رنگی ( بیشتر رنگ ها گرم ) میان انبوه جمعیتِ مخلوقات، بودم برای شرکت در مراسمی با حضور خدا. یا بدلیل کمبود جا، یا تاخیر خودم و یا الله الاعلم، پشت در تالار مانده بودیم. دیدم یکی از فرشتگان بالابلندِ دربان، چیزهایی می گوید که به دلیل ازدحام شاید هم، حواس پرتی نشنیدم. رو هوا می پرسم چی شـده؟ چه...
-
شعر
یکشنبه 9 فروردین 1394 04:40
در این شب جایز الگناه که هیچ ناظری از ملکوت اعلا بالای سرمان نیست جای آن دارد که پا از گلیم تنگی که برایمان بافته اند فراتر بگذاریم ما دو نفر را اصلا چه کار به کائنات و کار جهان این پنجره نا محرم را می توانیم به فتوای عقل سلیم ببندیم و باز گردیم به آن لحظه دوزخی در بهشت و نخستین باری که دهانمان طعم آتش را در بوسه های...
-
و بهاریه . . .
پنجشنبه 6 فروردین 1394 11:18
به نام خدا همه جا را گرفته روح بهار گرم رقص است لاله تبدار ای گل من تو هم شکوفه برآر آمده ، آمده دوباره بهار چون شقایق بجوش بر دل کوه همچو نرگس بخند بر لب جو نغمه سر کن بخوان دوباره به ناز زندگی را دوباره کن آغاز مژده ام ده بگو که روز رسید شب سر آمد ، به خنده شد خورشید گل من ، ای شکوفه شادی گل من ، ای بهار آزادی !...